مینیمالیست شدن یعنی چی؟

یه صندوقچه دارم توش فقط وسایل خاطراتی بچگیمه

از چند سال پیش تاالان چندین بار تمیزش کردم

ولی دیروز ک رفتم سراغش همه آوردم بیرون هیییچ کدوم نتونستم رد کنم دوباره همه رو برگردوندم سرجاش تازه نظمش هم بهم خورد

ولی اینجا باید خالی کنم جاشو لازم دارم

خلاصه چکنم؟

یه دلم میگه همه بردار بریز تو کوله وسلام 

یه دلم میگه خداوکیلی چه فرقی کرد از مکانی ب مکان دیگر👀

سلام ببخشید میشه برنامه تو بدی شاید انگیزه بگیرم بتونم کارامو انجام بدم .با وجود چندین سال تمیزی ومرتب بودن دوساله ننظم خونم بهم ریخته توان هیچ کاری ندارم

چه جالب!

منم برای استخر از حوله دستی استفاده میکنم. خیلی راحت و سریع با دست میشورمش. (البته من بیشتر لباسام رو با دست میشوره. با دست لباس شستن بهم آرامش میده.فقط لباسهای سنگینو خودم نمیشورم)

خروجی:

دوتا دستگیره آشپزخونه 

یدونه ماژیک

تیشرت 

خوبه باز یه استفاده ای ازشون میکنه.  و چون شما رو میشناسه بهتر دلش میاد استفاده کنه .چون  می دونه کجا بوده و شما تمیز نگه داری کردی . 

اره اینم میشه البته فعلا کسی رو نمی شناسم میدم خیریه یا نهایت توی دیوار بزنم اهدایی . 

عالی گفتید 

انگار که شما منی ☺️

اینکه میگید در لباس مینیمالید،ینی چی؟ چنددست لباس دارید ؟

✅️دوتا روبالشتی شستم.

همین دوتا روبالشتی تو خونه دارم که هر وقت کهنه بشن دور می اندازم جدید می خرم.

✅️دخترم از بالشت استفاده نمی کنه.

یکی بیاد به من انگیزه بده .به شدت مینی‌مالیست هستم ولی انرژی بلند شدن ندارم . هرچی راهنمایی کنه دعاش میکنم همه خونم ریخت وپاشه ولی کثیف نیست.فقط داخل کمد و کابینت بینهایت مرتبه

یه خسته از کار خونه ام عزیزم با یه دختر کوچلوو

صبح با جارو دستی سقف ودیوارا اتاق خواب تمیز کردم.

ملحفه وروتختی شسته شده پهن کردم اتاق خواب جاروبرقی وگردگیری کردم داخل کمد دیواری ها مرتبه.

رو بالشتی ها شستم.کاراااااای اشپزخونه ونهار انجام دادم.

کارای دخترمم انجام دادم.الان با حس حالت تهوع نشستم یه کم استراحت کنم پاشم هال مرتب کنم

منم خسته ام ها ولی خونه بهم ریخته روحیه ام بهم می ریزه

خب میتونید از لباساتون اونایی که نو تر هستن رو بذارید دیوار بفروشید و با پولش دو سه دست لباسی که دوست دارید بخرید

از صبح تا حالا از کمد و دراورم ۴۵تا لباس بیرون انداختم   کشوها یه نفسی کشیدن . 

 ۵ تا لباس مجلسی که یا برام کوچیک شده یا بهم نمیاد و مادرم خریده . ۱۳ تا روسری که خیلی وقت بود نگه داشته بودم . ۴ تا دامن که سالهاست دامن  نمیپوشم الکی مامانم خریده بود.  یه روپوش آزمایشگاه که به کارم نمیاد . یه کیف یه پالتو یه مانتو دو تا سارافون که یکیشو فک کنم خواهرم دوس داره میخوام بهش بگم اگه خواست برداره . ۴ تا تکه دور ریخته شد ۴ تا تبدیل به دستمال شد . 

کمد بچه ها رو یک ماه پیش پاکسازی کردم . و فعلا سراغش نمیرم . ولی کمد همسرم خیلی کار داره چون یه دور ننداز  واقعیه . باید خیلی رو مخش کار کنم . 

سلام عزیزجان ما هم دوساله بخاطر خرید خونه خرید لباس رو به حداقل ترین رسوندیم 

عوض کردن خونه برای من انقدر مهم و شیرین بود که بخاطرش هر سختی رو تحمل میکنم طلا ماشین فروختیم دیگه لباس نخریدن که چیزی نیست .(البته از قبل تر هاهم اهل تند تند لباس خریدن نبودم). به لذت خونه جدید داشتن فکر کن تا کیف کنی .