این هفته یه مسافرت رفتیم و با خودم قرار گذاشته بودم از تموم مسافرت های قبلی سبکتر برم.
یه دست لباس بیرونی و یک شلوار خونگی و دوتا تیشرت خونگی و لباس زیر، حوله نخی و ملحفه و دمپایی روفرشی برای خودم همراه با لوازم بهداشتی شد کل وسیله هام.
خریدها فقط شامل مواد خوراکی و یک بسته حنا شد.
خیلی زود همه ی وسیله ها جمع و جور شد و لباس ها رفت تو ماشین.
خروجی این هفته؛
یک پیراهن خونگی که عمر خودشو کرد، جایگزین نمیشه چون سه تا پیراهن نخی از خریدهای قبل دارم.
در مورد مدارک صحبت شد، فکر نکنم خونه ی کسی اندازه ی ما مدارک باشه. کلیه ی مدارک شرکت همسرم و چندین دفتر مالی و ثبتی سایز بزرگ از اینا که جلدش حالت گلاسه هست داریم که واقعا جاگیره، یک کشو از دراور پر این دفاتر و... تازه دوتا باکس بالای کمد هم کاغذهای قرارداد و....
ولی خوب نه میشه بهش دست زد نه پاکسازی کرد. به این بخش اصلا کاری ندارم.(اینم استثنائات زندگی مینیمال ماست که فکر کنم تو هر خونه ای بنابر شرایط و موقعیت یه قسمت اینجوری دارن.)
فقط یه کیف کوچیک شناسنامه و پاسپورت و کارت ملی ها رو گذاشتم توش، دوتا پوشه دکمه دارم سند و قولنامه و مدارک پزشکی دارم.