مینیمالیست شدن یعنی چی؟

من ماه پیش دو مدل شوینده خریدم که مقدار زیادیش به دلیل بسته بندی نا مناسب و کارتن کوچیکی که دیجیکالا انتخاب کرده بود ریخته بود

کلا چیزایی که تاریخ انقضا دارن از دیجیکالا نخریم بهتره چون بعضیاشون مدت کمی تا پایان تاریخ انقضاش مونده یا مثل مال شما ممکنه بسته بندی نامناسبی داشته باشه الوده بشه یا بریزه یا پلمپش باز شده باشه

اگه کارتنش یه مقدار قدش بلند بود که شوینده رو افقی تو کارتن نمیذاشت مشکلی پیش نمی اومد

ولی بقیه خریدام خوب بوده و مشکلی نداشتم خداروشکر

هم دیجیکالا هم پیج های اینستا واقعا خیلی به دردم خوردن

اره موافقم

برای مرجوعی هم خیلی اذیت میکنن جدیدا

هیچ وقت کیفیت چیزی که لمس میکنم و میبینم به پای مجازی نمیرسه 

تو دوران کرونا مجبور بودم مجازی خرید کنم 

خیلی کیفیتشون پایین بود یا تو عکس یه چیزی بود و اونی که به دستم میرسید چیز دیگه 

عزیزم این پیام شمامال خیلی وقت پیشه ولی من الان جوابتونو میدم. درسته تاحدودی حرفتون منم خیلی بهش فکرکردم.بطور مثال یه کفش بخوای بخری مثلااا چهارمیلیون تاچندسال برات کارکنه ولی من الان به کفش وشلوار ومانتو مثلا نیازدارم خب برای اینا هفت هشت تومن بایدبدم که یه جنس خوب وعمری باشه ولی من بودجه حتی کفش چهارمیلیونی روتدارم پس مجبوذم برفرض برم ازهرکدوم جنس یه تومنی بردارم مثلااا.که جنس خوبی نیس وسریعم ازبین میره وباید دوباره برم هزینه کنم. مگراینکه یمدت بدون شلوارومانتوباشم تا بشه کفش خوبی بخرم

من چندبار خرید اینترنتی انجام دادم فقط

خرید حضوری دوس دارم..وسیله رو از نزدیک میبینی ..لباسو پرو میکنی..خیالت از حمل و جا ب جایی کالا راحته که نشکنه اسیب نبینه،خرید حضوری ب نطرم خیلی مزایا داره

بعضی میگن صرفه جویی دروقت،ب نظر من اینجوری نیست بالاخره ادم وقت میزاره بازار میره حتی برای گردش،خرید اینترنتی هم چندروز طول میکشه ب دستمون برسه..

عزیزم این نوع خرید اولش سخته

شما وقتی مدتی از وارد شدن و عمل به این سبک زندگی(مینیمالیستی) میگذره خودبخود تو هزینه های غیر ضرورتون صرفه جویی میشه و میتونید تو وهله اول به جای پس انداز، کیفیت پوشاک و خوراکتونو ببرید بالا

بعد تا مدتها نیازی به خرید پوشاک به خاطر خرید خوب و با کیفیت نخواهید داشت و اینبار میتونید هزینه صرفه جویی رو ببرید سمت دیگه 

سلام خانما صبحتون به خیر،اومدم با یه داستان واقعی،اینبار شخصیت داستان خانم پدرم هست،البته اول کاری بگم من بدون تعصب وبدون در نظر گرفتن اینکه ایشون زن پدر من هستن میخوام از نحوه خانه داری ایشون بنویسم،هیچ گاردی هم نسبت بهشون ندارم،و کلا سالی دوبار بیشتر منزل پدرم نمیرم که بگم دارم دخالتی میکنم توی کارشون یا فضول هستم ،حالا بریم سراغ اصل ماجرا،این خانم هیچ وقت بچه دار نشدن وخوب هیچ وارثی هم ندارن،از ازدواج اولشون یه خونه ویلایی قدیمی دارن که دادن اجاره بعد فوت همسرشون با پدر من ازدواج کردن وسه دونگ یه آپارتمان ۹۰ متری بعد از پدرم با کل اسباب منزل بهشون میرسه،یه باغ خیلی بزرگ پرتقال از پدر خودش بهش رسیده،بیمه وحقوق عالی پدرم هم هست که خوب بعدا به ایشون میرسه،میخوام بگم مشکل مالی نداره خدارو شکر،حالا این خانم جهیزیه اش رو که مال خیلی سال قبل هست آورده تو آپارتمان ۹۰ متری پدرم که وسایل مادرم هم توش هست،ایشون کلا از وسایل مادرم استفاده میکنه،هیچ وسیله ای از مال خودش جلو دست نیست،آشپزخونه اینا یه آرک قدیمی داره که طرح داره بعد ابن خانم وسایلش رو با کارتن یا مشما لابه لای این آرک گذاشته،مثلا چرخ گوشت،سبزی خردکن،یه دست لیوان توی کارتن چندتا قابلمه داغون،پارچ پلاستیکی،آبکش در سایزهای مختلف،و...البته همه اینا از توی پذیرایی قشنگ دیده میشه،بالای کابینت‌ها که اصلا تو تصور نمیگنجه که چیا گذاشته،بعد فکر کنید در ورودی به آپارتمان که باز میشه کنارش آشپزخونه هست و روبه رو پذیرایی،بعد این خانم سطل زباله آشپزخونه رو گذاشته کنار سالن پذیرایی که حدود پنج متر با سینک فاصله داره،ادامه دارد

ادامه،حالا تصور کنید آشغالها رو از ابن فاصله دست میگیره ببره بزاره تو سطل،توی سالن مهمون نشسته و بوی گند رو تصور کنید،میز غذا خوری ۶ نفره رو گذاشته دم دستشویی،یه جالباسی هم کنار در ورودی هست که بالاش رو پر کرده از کلی ظروف مسی در سایزهای خیلی بزرگ مثل تشت و لگن و آفتابه که همه سیاه شدن،حالا یه دندون درست حسابی تو دهنش نیست،تو اتاق خواب تخت و دراور مادرم بود که خیلی شیک و به روز بود کنار این دوتا دراور شکسته و خیلی داغون خودش به اضافه به صندوق فلزی بزرگ زنگ زده،و دوجفت پشتی بید زده و پوسیده گذاشته و رخت آویز،اصلا جا نیست پا بزاری تو اتاق بعد بالکن انقدر توش آشغال هست که دیگه رخت آویز رو نمیتونه بزاره اونجا مادرم یخچال و فریزر دو قلو داشت ایشونم یخچال رنگ زده خودشو آورده با یه دراور شکسته دیگه گذاشته گوشه یه اتاق دیگه،از کثیفی و بی نظمی ایشون هرچی بگم کم گفتم،یه روز بهش گفتم حاج خانم وسایل مامان که همه مرتب و نو هست خدارو شکر چیزی کم و کسر نیست،همشم که بابا نوشته برای خودت باشه،شما این مسها وظرف و ظروف و یخچال اضافه رو بفروش هم دورت خلوت میشه احساس بهتری داری هم خونه راحت نظافت میشه،هم میتونی با پولش یه مقدار طلا بخری تو آینده به دردت میخوره،میتونی دندونات رو دست کنی سفر بری حالا هر کار که دوست داری انجام بدی،خونتم مرتب تر میشه،کمد دیواری ها خلوت میشه،حیفه خونه به این شیکی اینطوری شلوغ باشه،اجازه بده منو خواهرم برات تمیز میکنیم از نو میچینیم جای ناهار خوری کنار دستشویی خوب نیست،سطل زباله تو کابینت زیر سینک باشه بهتره،خلاصه رفت به بابام گفت دخترات دارن تو کار من فضولی میکنن،خدا شاهده یه کمد دیواری دارنانقدر بزرگه یه جهاز کامل توش جا میشه،اینو به قدری پر از آت آشغال کرده، وبا وجود چهارتا دراور میخ زده رو دیوارا ولباساشونو اونجا آویزون میکنن چون تو کمد و دراور جا ندارن،خونه مادر من تهران بود خوب تهران خشکه،وسایل مادرم دوسه سال قبل فوتش عوض شده بود همه چیز سالم و به روز هست،اما این خانم تو بکی از شهرهای شمالی تو یه اتاق نم گرفته لنده خدا زندگی می‌کرد وخونه ویلایی دو داده بود اجاره وسایلش همه زنگ زده و خیلی ناجورن،نمیدونم چرا اینارو نگه داشته،بنده خدا فکر میکنه ما بدش رو میخوایم،خیلی یه دنده هست،و چون نمیتونه این شلوغی رو مدیریت کنه و زندگیش رو گند گرفته دیگه کسی خونشون نمیره چون همه بدشون اومده از کثیفی خونه

حالا درمورد کفش و لباس ایشون سالی کمتر از ۶ جفت کفش و ۸تا ۱۰ تا مانتو نمی‌خرند ولی هروقت ایشونو ببینی یه لباس کهنه مانتو وایتکسی،شلوار سوراخ،اصلا یه وضعی،و دست‌پخت به قدری بد هست که مثلا کلی مواد غذایی برای مهمون تهیه میکنن انقدر غذا بد هست که کسی نمیتونه بخوره بعد میریزن دور،مثلا مرغ یا غاز درست میکنن نه نمک نه یه ترشی مثل آب لیمو غذا بوی زحم میده،قرمه سبزی پر از گوشت ولی اندازه یه رودخونه توش آب میریزه،ببینید من اغراق نمیکنم خودش میگه خانوادم هروقت مهمونی بخوان بیان خونه ما خودشون چند نفری غذا می‌پزند میارن دوست ندارن من خسته بشم،بنده خدا دیگه فکر نمیکنه از بس غذاهاش بده اونا مجبوری غذاشون رو میارن،خلاصه این همه نوشتم که در آخر بگم ما تو هر سن و سالی که باشیم باید بازم از اطرافیانمون یاد بگیریم انتقاد پذیر باشیم،اگر یکی از نزدیکانمون در خفا و با احترام درمورد کاری از ما انتقاد میکنه و مارو راهنمایی میکنه پذیرا باشیم حمل بر دخالت نزاریم،اگر جایی رفتیم و چیز مثبتی دیدیم مغرور نباشیم از اون شخص سوال کنیم یاد بگیریم و تو زندگیمون به کار ببریم،یاد گیری نه مرز داره نه سن و سال،ببخشید طولانی شد

دراینصورت من بایددوتابگیرم وشلوغی ایجادمیشه. پس بایدبگردم یچیزحمع وجورتر پیداکنم

طبق تجربم دیگه طرف خریداینترنتی نمیرم بحز روسری ازیه پیح که امتحانشوپس داده. 

عزییییزم خدا مادر گلت رو غرق رحمت خودش کنه 

گلم اینجور که شما نوشتید متوجه شدم این خانم نمیتونه «خوب» به تعریف ما زندگی کنه 

او فکرمیکنه زندگیش مشکلی نداره مثل خیلیا که همچین طرز فکری دارن 

یه مشکل اساسی اینجاست که شما هر نظر مثبت بی غرضی هم داشته باشی بالاخره از دید او یه دخالت محسوب میشه 

تنها راهش اینه تو غذا درست کردن مثل فامیلش باشید یا بگید نمیخوایم شما به زحمت بیافتید و خودتون آشپزی کنید و متاسفانه تو بقیه موارد دستتون بسته ست. پس بهتره چیزی نگید

اینم یادت باشه گلم مرگ و زندگی دست خداست و هیچ جا ثبت نشده اول پدر بزرگوارتون به سفر ابدی میرن❤

برای شادی روح مادر گلت فاتحه فرستادم نازنیم🖤

اعصابم خورد شد واقعا 😑خدا مادرتون و بیامرزه