خروجی یک فروردین ..
یه ظرف چوبی داشتم که متاسفانه چندین بار کپک و قارچ زد... دیگه خروج اجباری شد ...
قوطی خالی اکسیدان و تیوپ رنگ ... که نیاز به جایگزین دارند...
یه بلوز که بعد از رنگ مو به فنا رفت...
یه شو که دیگه عمرشو کرده و فعلا نیاز به خرید ندارم.
خروجی 2فروردین
حلقه بند سوتی شکست ... با کمی فکر با یه گیره مویی فعلا وصلش کردم تا سر فرصت بدوزمش و درستش کنم...حلقه رو میندازم ...
یه قوطی پلاستیکی ارده ...
خروجی 3 فروردین
اسکاج ... که فعلا چندتا جایگزین دارم... قبلا مقداری تکه کاموا داشتم که دادم خواهرم باهاشون اسکاج درست کرد و اونها رو دارم یکی یکی استفاده میکنم...
خروجی از چهارم تا هشتم
سه تا گیره مویی
شش شاخه گندم برنجی که دادم مهمانمون
چندتا لباس و جوراب دادم پسرای مهمانمون
یه مانتو آک داشتم که گفتم بهشون و خوششون اومد و دادم بهشون
شال گرمی که کنار گذاشته بودم بالاخره رفت خروجی و هوا سرد بود و دادم مهمان بپوشه و گفتم واسه خودت
یه ظرف فریزری که توش پنیر خیکی گذاشتم و دادم مهمان دیگه
نهم فروردین
مهر و جامهر کیفی
مهر و تسبیح سوغاتی که درجا بخشیدم ...
یه جامدادی
چهارتا لاک که واسم هدیه اورده بودن . حتی امتحان هم نکردم. دادم دخترا همسایه به عنوان عیدی .
دوتا کش مو خوشگل که بازم دادم دخترا همسایه . چون موهاشون بلند هست و استفاده دارن.
دهم فروردین
نه ظرف پلاستیکی. قوطی مانندی از این درب زردها.... که داخلشون واسم سوغات اورده بودن رو سریع خالی کردم توی ظرفهای خودم و دادم بهشون که ببرن با خودشون