سلام من هم اومدم با خروجی های آخر سال
- امروز که یه گلدون زیبای بلند داشتم که روی زمین گذاشته بودم و پسرم از کنارش رد شد وشکست، خوشبختانه همسرم بود و یادآوری کرد که آروم باش و تونستم خودم رو کنترل کنم و این شد یه خروجی اجباری، گل های بلند داخلش رو هم میبرم برای مادرم که مشابهش رو داره و بذاره توی گلدونش.
- کمد لباس های پسرم رو مرتب کردم و لباس هایی که این مدت میپوشید و دیگه کوچیک شده بود رو شستم و گذاشتم داخل کیف نوزادیش که مادرم برای خیریه ببرن به اضافه پوشک های کوچیک شده و چند تا عروسک های زمان نوزادی ، دوتا شیشه شیر که میخوام سر شیشه نو براش بخرم و اهدا کنم و کفش مناسب یک تا دو سالگی که نو مونده و خیلی استفاده نشده.
- یه سری از لباس های پسرم که کوچیک شده بود و دوستشون داشتم در حد لباس تولد و مهمونی رو یادگاری نگه داشتم و چند آیتم رو هم دیوار برای فروش گذاشتم.
و اما ورودی گلدان و خاک که از خونه مادرم برگی که دوست داشتم آوردم و مدتی داخل شیشه آب گذاشتم تا ریشه زد و دیشب کاشتم، خیلی حس خوبی گرفتم و باید یه گلدون دیگه بخرم برای برگ پتوس که داخل خاک بکارم. انشالله خوش یمن باشه برام.
- با عیدی که گرفتیم پارسیان و یه انگشتر سبک با کارمزد هفت درصد گرفتم.