من تازه با این تاپیک اشنا شدم و خیلی دوسش دارم
چندروزه میخونم و کارای دیروزمو میگم براتون
صبح زود بقچه لباس بچگی های دخترمو ریختم بیرون.راستش همه شونو دوست داشتم واسه یادگاری نگه دارم.ماله خودمو چندتاشو مامانم نگه داشته.هنوز بعد سی و چند سال هم خودم میبینمشون دوسشون دارم هم مامانم.اما دیگه چندتاشون ک روشون لک بود جدا کردم گذاشتم بندازم بره.چندتا نورو هم گذاشتم بدم مسجد محله بده نیازمند
از کمد خودمون یه شال ک بهم نمیومد رو گذاشتم روهمون لباسا.دو جفت جوراب همسرم ک کشش شل بود
من این تیکه هارو باهاشون گاز یا سینک رو پاک میکنم و میندازم بره
تو یخچال گوجه زیاد داشتیم تنبلی میکردم خرد کنم.همه رو سر صبحی چرخ کردم گذاشتم پخت گذاشتم فریزر
لواشک ک خودم درست کردم از تابستون تو یخچال بود.تا دم دست نباشه شوهرمو دخترم نمیخورن.خرد کردم گذاشتم تو ظرف دم دست تا شب نصف شد
یه سرویس آبکش استیل نو تو انباری داشتم.چند ساله.میخواستم وقتی رفتیم خونه جدید استفاده کنم،با خودم گفتم اصلا شاید تو همین خونه موندیم و حالا حالاها نرفتیم بزار بیارم دم دست.پلاستیکی های دم دست رو همه رو جمع کردم بزارم نون خشکی و اونارو اوردم دم دست.با دیدن براقی و نو بودنشون کیف میکنم
ممنون از ایده های همگی