والا منم اینو بهش میگم
میگم تو شب میای خونه،یکم میشینیم و میخوابیم
ولی من از صبح تا شب تو خونه ام،شهر غریب هستم و کسي رو ندارم اینجا
بچه هام انقدر شیطنت میکنن،دیگه خونه هم شلوغ باشه اعصابم خط خطی میشه
میگه باشه ولی انقدر چک میکنه که چیزی کم نشه
آمار همه چی رو داره
مثلا اگه بهش بگم کبوتر داریم،دیگه عروس و ... دلت نخواد،میگه خب ما هم تو این خونه زندگی میکنیم دوست دارم عروس نگه داریم
من زود کوتاه میام و به حق میدم
ولی اگه من بهش بگم تو خونه به هم ریخته از صبح تا شب اعصابم نمیکشه،یه چیز میگه دیگه آروم میشم
چرا من از این حرفا بلد نیستم