مینیمالیست شدن یعنی چی؟

من همیشه کنار درب خروجی یه وسیله گذاشتم که بدم بره. هیچوقت حتی یه تیکه کوچیک هم باشه اضاف باشه نمتونم تو خونه نگه دارم. الان یه کرم ابرسان کامان هست استفاده نمیکنم منتظرم یکی بیاد لازم بشه بدم ببرش. همیشه ظرفای دیگرانم که توش برام خوراکی میارن سریع میزارم دم در که یادم نره. بعضیا میزارن تو ظرفاشونو استفاده هم میکنن. این خیلی بده هم فراموش میشه هم برا دیگرانه خراب میشه. 

یه توصیه هم که دارم برای اغاز بیرون ریختن وسیله هایی که مال خیلی وقته بدید بره اما وسیله هایی که توش شک دارید براش زمان بگزارید و دورریختن هیجانی هم نداشته باشید چون بعدا اگه لازمتون بشه تو ذوقتون میخوره اه چرا انداختم دوور. 

کلا ن خرید هیجانی خوبه و ن دورریختن هیجانی. 

بله 

منم دقیقا از استفاده ظرف کسی که تو خونم امانته خوشم نمیاد میخوام زود پسش بدم.

ولی یه خونواده رو میشناسم هررررررررچیزی که ازت گرفت گفت برمیگردونم یا یه چیزی داخل ظرف کردی و بردی براش باید فاتحه ش رو بخونی دیگه هیییییچ امیدی نباید داشت که بهت پس بدن. از این اخلاق اصلا خوشم نمیاد

خروجی امروزم 

امروز باز رفتم خونه مامانم😁

آخی داداشم چقدر خوشحال شد،گفت خواهر کجایی،این خلوت کردنای اتاقم چقدر راحتم کرده.اصلا فکرمو باز کرده!😍 

خلاصه که باز افتادیم به جون زیرزمین،اندازه یه ساک بزرگ، لباسی که دیگه لازم نداشت پاکسازی کردیم.یه شلوارش همونجا رفت تو آشغالی 

بقیه رو اوردم خونه و ریختم تو ماشین لباسشویی تا فردا خشک بشه و هماهنگ کردم بیان ببرن.

یه سینی استیل هم بلااستفاده و کهنه بود‌ اونم رفت خروجی.

بقیه کلی کاغذو کارتون پاره بود،یه کیسه زباله جمع شد گذاشتیم آشغالی.

تو خونه خودمون یه کاسه کوچیک سالاد خوری از دستم افتاد و ترک برداشت رفت تو سطل آشغال.یه پیراهن پسربزرگمم تو مدرسه رنگ روش ریخته بود،گذاشتم برای تمیز کردن پله ها که بعدش انداختم تو سطل آشغال.

ورودی خاصی نداشتیم به جز خریدهای خوراکی که همسرم تو بعضی موارد زیاد میگیره و این منو کلافه میکنه مثل هندونه های بزرگ.نه میذاره بدم به کسی نه میتونیم انقدر رو خودمون بخوریم که خراب نشه در صورتی که اینو اشتباه میدونم برای خراب و دور ریخته نشدنش مجبور باشیم خودمونو با خوردن اون چیز از بین ببریم!!!  

یه جا تو یه مستند دیدم که میوه رو تو پارک و جاهای تفریحی به صورت قاچ شده و یا تو ظرفهای کوچیک و البته بهداشتی میفرشن.باخودم گفتم کاش اینجاهم همینطور بود به جای هله هوله یه قاچ یا دوقاچ هندونه یا خیار میگرفتی میخوردی و تمام😁

عزیزان اگر تاپیک مفیدی راجب آموزش غذای کودک شش ماه بهه بالا میشناسید معرفی کنید مرسی 

منم دیروز یه سارافن دخترم رفت خروجی 

لباس زیاد داره بنابراین جایگزین نمیکنم تا یکم خلوت بشه

چند روز پیش یه تاپیک دیدم با موضوع اینکه آیا پیکنیک!پیک نیک! 😁 خطر نداره بذاریم تو صندوق عقب و ....میخواستن برن بگردن.

من کلا یادم نمیاد با گاز رفته باشم تفریح،یا سفر

هیچ مدله من و همسرم نمیتونیم خودمونو راضی کنیم که حالا که چند ساعت یا چند روز  اومدیم بیرون یا مسافرت باز باید با گاز آشپزی کنم.

برای تفریحات پارک و خارج از شهر که اصولا تو خونه غذا درست میکنم یا غذا میگیریم 

تو مسافرت هم یا هتل هستیم یا رستوران مطمئن. و تمام 

"حالا جدیدا برای همین حد وسیله برداشتن و نشستن و یه چایی و تنقلات خوردن هم میگم لازم نیست!!!مثلا چند وقت پیش رفتیم یه منطقه کوهستانی برای تفریح،اکثرا طبق معمول کلی وسیله همراهشون میارن تا پتو و بالش 😁 گفتم قبل از پهن کردن روفرشی و نشستن بریم با بچه ها بگردیم اطراف و استخرشو و کنار زمین های کشاورزی و باغها و .... خلاصه کلی گشتیم بعد همونجا یه کباب فروشی تمیز هست همونجا ناهارمونم خوردیم و تو روستای بعدی وایسادیم یه جا انواع چاییو دمنوش گیاهی میفروخت اونجاهم چاییمونو خوردیم و در حد یه استراحت کوچیک روفرشی رو پهن کردیم و از هواش لذت بردیم" 

بله! دارم خودم از رفتارای خودم لذت میبرم !!

قبلا کلی وسیله برمیداشتیم که همسرجان خووووب غر میزد درصورتی که همه برای رفاه حال خونواده بود بعدم همونجا مینشستیم و میخوردیمو برمیگشتیم خونه.

الان اصل بر تفریح و گشتن خودمونه،کنارش لذت بردن از یه لقمه نون محلی تازه روستایی و چای خوش طعمش.

واقفا لذتبخشه😍

ادامه خروجی امروزم:

یه لباس مجلسی که هم زیپش خراب بود همم مدلش یکم قدیمی شده بود

یه جفت کفش اسپرت که یکم برام تنگ بود همم کهنه شده بود

چند تا برگ و شاخه مصنوعی که گلدونمو الکی پر کرده بود

درحال حاضر دوجفت کفش مجلسی یه جفت تابستونی و چهارجفت اسپرت دارم

لباس مجلسی هم چهارتا دارم قبلا بالای ده تا بود

کیف هم یه دوشی و یه دونه یه طرفه دارم

شلوار بیرونم دوتا

سه تا شومیز 

سه تا شال

و چند تا لباس خونگی

سلام عزیزم ،کفی تخت رو داشتم مال تخت قبلیم بود ،پارچه چرم مصنوعی رو هم خونه داشتم البته مغازه های پارچه فروشی دارند من چون تخت قبلیم بزرگ بود خیلی جاگیر بود ،گذاشتمش خروجی ،فعلا اینو آماده کردم تا بعداً بتونم یه تخت ساده بخرم

سلام روزتون قشنگ❤😍

امروز خروجی دارم تپل مپل😊😍

ی سری طرح وبافت دوران دانشگاه چقدتمیزانجام دادم وخوب نگه داشتم 😂

10ساله دارم بیخودحملش میکنم

ی کلاسوره خخخخخ

دوتا کیف برش زده چرم وکلی چرم اضافه دورش دوخته نشدع حالا دیگه اصلا دوخته نمیشه 

چن تکه چوب 

چن تا کتاب وکتابچه آموزشی

کلی ابراضافه دور کولر 

کنترل قدیمی 

ی سری لوازم همسرم واقعا من بدردنخورهاش وریختم که نخواددنبالشم باشه وگرنه ی سبدبایدمیریختم گفتم میادصدااااش درمیاد😂

ی پلاستیک بزرگ بازریختم ازوسایلش

کلی سیم 

کلی سیم شارژر

3فیش چن تا 

جعبه 

خودکار

تکه موکت 

فن سوخته باجعبه😂

لامپ سوخته باجعبه😂

بگومیخوای چیکار 😂😂

کلی شیرولوله

بطری 

ورق 

پلاستیک 

6تا قالب ژله کوچیک چی بودن بیخود

پالت رنگ

قرص

پاکت قبلی جاروبرقی

دوک نخ که پیچیده بود

و........ 

آخیش سبک شدما😍

خداجونم شکرت ❤🌿

آفرین 

خداقوت

ما هم خوندیم سبک شدیم😁

جاااانم😍❤

قربانت عزیزم❤

خب من بازخروجی داشتم تا یادمه بگم😍

ی شومیزازخودم که میبخشم 

ی لباس وی کیف دخترم 

ی کیف حوله 

ی اسپری

بطری چن تا

ی سری کاغذ

🌿❤