2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1741813 بازدید | 44750 پست

سلام

من شهرستان خونه مامانم هستم،تو فکرم بود ک خونه مامانمم پاکسازی کنیم با خواهرم چون کلللللی خرت و پرت ب درد نخور دارن،چه از لباس چه از ظرف و ظروف.

خلاصه دیروز اول اومدیم سراغ اتاق خواب تقریبا ۶ ۷ تا پلاستیک لباس دراومد کاملا کهنه و ب درد نخور بودن.یه پلاستیک کتاب ک باید فروخته بشن،یه نهج البلاغه ک باید اهدا بشه مسجد.

سه تا پلاستیک آشغال مثل کاغذ و منجوق و کلا خرت و پرت.

امروز رفتم سراغ حموم

یه برس اضافه بود خودم برداشتم ی برس موند چهارتا شونه😐 فقط یکیشو راضی شد بندازیم دور.

۴ نفر هستن تو خونه ۹ تا لیف بود😵‍💫۶ تاش رفت آشغالی بعضیاش مال ۸ سال پیش بود😮‍💨😮‍💨😮‍💨😮‍💨 سه تا موند ی لیف جدید باید بزارن تو حموم.۵ تا کیسه بود یکیش رفت خروجی.دوتا جا صابونی بود یکیش مال زمان دایناسورا بود اونم رفت خروجی.

یه زنبیل همینجوری مونده بود اونم توش صابون اضافه هارو گذاشتیم.یه کش مو ک مامانم استفاده نمیکرد من برداشتم.

ی قوطی خالی شامپو😑😑اونم نمیدونم چرا ننداخته بودن دور اونم رفت بیرون

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

پریروز هم حیاطشون رو جمع و جور کردم،البته خواهرم گفت قبلش ما تمیز کردیم، ولی خودم رفتم ی کیسه بزرررررگ اشغال مثل پارچه کفش کهنه کیسه کهنه جارو برقی یه عالمه نایلون ک باد اورده بود جمع کردم به همراه ۳ تا کاور پتو پاره و ی سبد برزنتی پاره رو سوزوندیم.

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

بعد چیزی ک ناراحتم میکنه اینه ک یه چیز جدید میگیرن قبلی رو دور نمیندازن، مثلا جا سیب زمینی پیاز گرفتن قبلیه بعد چند سال هنوز تو انباره به اصرار من گذاشتن بفروشن،یا جنازه جارو برقی قبلی تقربا ۸ ۷ سال تو خونه بود پارسال فروختنش تازه.

الانم ساعت دیواریشون خراب شده گذاشات بالای کمد ی ساعت جدید هم گرفتن زدن ب دیوار.🙁🙁🙁

من ب این نتیجه رسیدم تا چیزی خراب نشده یا نشکسته ازش ورودی نداشته باشم وقتی هم خریدم قبلی رو همون لحظه بندازم سطل آشغال وگرنه عاقبت خونه زندگیم میشه خونه مامانم.

اینم بگم ی جارو برقی از خواهرم بود داده بود ب مامانم اونم سوخته هنوز نگهداشتن با یه جارو برقی سطلی ک اونم سوخته اونم نگهداشتن،ی جارو برقیم امسال خریدن اون قبلیا نمیدونم ب چه درد میخورن😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

امروز ی کابینتشونم تمیز کردم یه ظرف در دار پلاستیکی بود ک درش خراب بود انداختم دور،البته فقط درشو.

یه قندون لب پر سه تا هم لیوان تا ب تا اونارم گفتیم بذاریم بیرون برای وقتی ک میریم طبیعت استفاده کنیم.

خواهرمم قبل اومدن من کابینت ادویه شونو تمیز کرده بود.

یه پا سماوری براش اورده بود گذاشت ب جای ظرفای قبلی ۶ تا هم جا ادویه خریده بود برای مامانم اوناهم جایگزین شد  دوتا مشما قوطی پلاستیکی و شیشه مربا های تا ب تا شد خروجی.کابینتشون کلی خلوت شد

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم

وای چقدر پر حرفی کردم🤪🤪

ولی هنوزم خیییییلی کار داره خونشون،چون مامانم ب حساب کتاب وسیله میخره همین دیروز دو دست استکان خرید

من راضیش کردم ببره پس بده 😑 گفت میبرم انشالله ک میبره

ما هیچ تر از هیچ/پی هیچ/دویدیم/جز هیچ/دراین هیچ/دگر هیچ/ندیدیم
وای چقدر پر حرفی کردم🤪🤪 ولی هنوزم خیییییلی کار داره خونشون،چون مامانم ب حساب کتاب وسیله میخره همی ...

من که از خوندن پستات لذت بردم..هم شما هم خواهرتون خسته نباشید.

منم امروز یه سری وسایل ارایش ام که تموم شد بود رفت خروجی

ویه سری وسایل ارایش جدید جایگزین شد

شادی صدام کنید
خوب خریدین تن درست جنساش خوبه معمولا

آره  من همیشه ازش مانتو و شلوار  می گیرم اصلا بعد یک سال با اینکه زیاد می پوشم تغییری نکردن با اینکه بندر جنس چینی یا هندی تایلندی زیاده قیمت ها هم خیلی پایین تره ولی من ترجیح می دم جنس ایرانی با کیفیت بگیرم 

خروجی امروزم یه رژ مدادی که استفاده نمیکردم ،خانوما من هنوز مسافرتم تموم نشده این وسیله ها رو توی سفر دارم میذارم خروجی قبلنا موقع برگشتن به خونه یه ساک دیگه هم برای خریدام اینا اضافه میشد ولی الان با این که تو این چند روز ورودی هم داشتم ولی تو همون ساک لباسی که آورده بودم جا شدن 

ثروت بی نقص، حقیقت انتخابی من است.

وای من مینیمالیست بودم و خودم خبر نداشتم، کلا چیزه کهنه و اضافه ندارم وقتی یچیزه اضافه تو خونم باشه انگار رو دوشم سنگینی میکنه، همه رو میندازم بره، بیچاره مامانم از دسته من اسیر بود همه رو مینداختم میرفت.

مهربان بسیار دیدم...هیچکس مادر نبود...               پسرم عاشقتم، عاشقی و دوست داشتن و با وجود تو یاد گرفتم...❤                                                        مرا از دور تماشا کن.... من از نزدیک غمگینم...              
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز