مینیمالیست شدن یعنی چی؟

من امروز چندتا خروجی داشتم

دوتا لباس زیر

دوتا تیشرت

یه شلوار خونگی(خراب شده بود از بس پوشیده بودمش)

یه صندل

یه کفش(یدونه امسال خریدم به نیت اینکه این یکی رو بندازم دور ولی فراموشم شده بود)

اون لحظه خلوتی کمد و کشو هستا

اون لحظه هزاران بار تقدیم تو باد😅

دقیقا من بچه هام هم یه لباس خوب میخرم حالا یکم بزرگتر بعد میپوشونم مخصوصا داخل خونه ها را بعد میپوشه هنوز برا سال دیگه هم خوبه بعد هنوز عالیه میدم بیرون طرف انقدر ذوق میکنه لباسه عالی نه رنگش رفته نه تول افتاده نه پاره فقط سایز بچه ام نیست دیگه .جنس بد خودت باید زود بند ازی دور به هرکسی بدی زشته و بدرد نخور 

کاره دو سه سال را میکنه هزینه را تقسیم کنی خیلی به صرفه تره جنسها هر سال هم گرونتر هم میشه بچه ها هم یاد میگیرند که همش نباید بریم لباس بخریم و قانع پرورش میاند الان اگه کیف مدرسه را هم بهش بگیم هنوز برا امسال خوبه با اینکه میتونیم بخریم اما برا اینکه درست تربیت بشه قدر پول را بدونه و هم همیشه لباسهاشو قشنگ نگه داره 

بجاش من یه صندل دارم حدود پنج ساله میپوشم عالی اونموقع شاید یکم گرونتر بود بیست تا سی تومن اما ارزششو داشت .سوتین هام هم انقدر عالی میمونه تا بلخره فقط در حد یه کش تنگ کردن اونم بند رو شونه که میبرم تنگ میشه دوباره میدوزم مثل روز اول من همه سوتینهام را دسته کم چند سال دارم هنوزم عالیه جنس خوب خیلی دیر خراب میشه .البته این دوسال که گرون شده دیگه مجبورم ایرانی بگیرم 

من هیچوقت نتونستم از پتوس نگه داری کنم همیشه برگ هایش زرد و بعدم قهوه ای میشن از چی می‌تونه باشه 

خاکش خوب باشه و ابیاریش به موقع.. این بچه دیگه انتظار زیادی ازت نداره میشینه یه گوشه و رشدشو میکنه  

سلام دوستان .خدا قوت .خروجی امروز من یه میز تلویزیون بود که تو دیوار فروختمش .البته دادم ۱۰۰تمن .بنظرتون کم دادم ؟یا خوب دادمش؟

ویک دونه ازپاسماوریهام که درش شکسته بودو انداختم سطل اشغالی .آخه هرروز ازش استفاده میکردم و میگفتم حیفه بندازم بره    

سلام خانوما خروجی امروز من یه جفت کفش مجلسی اندازم نبود هدیه بود، یه جا خلالی که یه گوشش شکسته بود،یه عینک آفتابی،یه چهار پایه پلاستیکی حموم که ترک برداشته بود

اینا خروجی های امروز من بودن.اما می‌خوام تا اونجایی که میتونم و خدا کمکم کنه بتونم لباسامو خروج بدم .چیه همش لباس هزارسال پیشو گذاشتم تو کمدم   

از این جالباسی های پشت دری ما دو تا داشتیم. خیلی بدم می اومد ازشون (از این جالباسی فلزیای قدیمی هم متنفرم که مثل درخت می مونه😶 هنوزم تو بعضی خونه ها میبینم)

یکی همیشه پشت در اتاق بود همسرم از بیرون می اومد لباساشو آویزون میکرد. یکی رو هم گذاشته بود تو انباری برای روز مبادا😐

این خونه که اومدیم تو راهرو کمد و جاکفشی داره.

خود همسرم گفتن لازمشون نداری بدم به کسی؟

من : نهههههه😁

خروجی امروز: 

یه صندلی شکسته😅
یه خرس بزرگ
یه کوله لپتاپ (ده سال بود داشتمش. واقعا جنسش خوب بود. امسال جایگزین کردم و الان رفت خروجی)
از کمد اتاق: یه شلوار، یه مانتو

واسه من کل کابینت دکوری خالیه...یعنی دختر دایی شوهرم اومده بود خونمون میگه تو که هیچی جهاز نداری😂