مینیمالیست شدن یعنی چی؟

کاملا باهاتون موافقم  

من از بچگی علاقه ای نداشتم و هرازگاهی هم که هدیه بدلیجات میگیرم سریعا میبخشم به کسی

من حتی طلاهامم ساده و اسپرته

همسایه هستیم بچهای خواهرشوهرام میان میبینن تو گونیه. کلا اخلاق همسرمم مثل خودشونه اعتقادشون اینه هرچیزی ی روزی بدردمیخوره

خب تو گونی جلو چشم نذارین. هر موقع خواستین برین بیرون تو پلاستیک باشه همون لحظه ببرین بذارین سر کوچه یا چند تا کوچه بالاتر.

ولی در کل براتون مهم نباشه اگر واقعا اعتقاد شما اینه که اون وسیله باید خارج بشه به بقیه ربطی نداره. اگر چیزی هم گفتن بگین من دور و برم خلوت باشه حالم بهتر میشه تمیزکاریم هم کمتره. 

دوستان برای خونه تکونی برنامه بذاریم؟ هر چند روز برای یه قسمت مثلا و گزارش بدیم؟ یا با روش الان راحت ترین که هر کسی هر موقعی راجع به هر قسمتی دوس داره گزارش میده؟

من هم طلا استفاده می کنم هم بدلیجات.بدلیجاتم دوست دارم ولی اینجوری نبست که تعداد زیاد باشه شلوغ پلوغ.

چندتا ایتم که شیک وسالهاست دارمشون وشامل مد نشده.

یه تعدادی دلی می خرم واسه تنوع وروحیه ولی خودم ملزم نمی کنم همیشه نکه دارم مدتی بعد از استفاده می ذارم خروجی.

دوستان گفتند دیگه بده دخترای نوجوون یا خواهری،خواهرزاده ای

بچه ها ایتم های خروجی تون اصلا شامل مرور زمان نکنید مثلا یه ماه دیگه بدم خواهرم دوماه دیگه فلان بشه.هر آیتمی که باید خارج بشه همون لحظه از خونتون خارج کنید نهایتش می ذارید سر کوچه متاسفانه تو شرایط جامعه هستند کسانی که بردارند که کاش اینجوری نبود.لباس های بچه هاتون اگه سالم ونو بدین به بچه های کار سر چهار راه ها

یه بخشی از وسایل خونه که قصد فروش ندارید ببرید کمیته شهرتون برای جهیزیه عروس خانم ها استفاده می کنند.

سلام.من امروز رفتم سراغ وسایل فنی مثل آچار و انبر پیچ و بست و ... یکسری جدا کردم مثل شیرآلات که دیگه توی خونه ما استفاده نمیشه چون اهرمی هست.میبرم خونه مادر شوهرم...

چند تا وسیله غیر ضروری که باز به شوهرم نشون بدم سریع ردش کنم.

در ضمن نظم هم دادم تا حدودی مثلا پیچ ها و میخ ها رو جدا کردم و ....

دقیقا 😄

عالی بود پیشنهادات عزیزم

تو محل کارم دوتا از همکارای خانم می گفتند وسیله اضافه دارین بیارین بدین به ما.این ها جمع می کردند دسته بندی می کردند می بردند پایین شهر می دادند به نیازمندا .خدا خیرشون بده خوب می شد اگه تو هر فامیل چند نفر این مسولیت قبول می کردند یا شهرداری هر منطقه یه اتاق دوتا کارمند تو مجموعه اش به این کار اختصاص می داد.چون ماها که پاکسازی می کنیم همیشه وسایل مون بلاتکلیف نمی دونیم چیکار کنیم یا به کی بدیم؟اخرشم سر از خونه مادر وخواهرمون در میاره

تازه اگه شهرداری هر متطقه این کار قبول می کرد مثلا من چرخ گوشت سه میلیونی یک میلیون ونیم از من می هرید برای جهیزیه عروس خانم ها این چرخه به نفع اهدا کننده وگیرنده بود البته در زمینه اقلام نو.

از یک جایی باید شروع کرد.ببرین وسایل توی کوچه بالاتر یا پایین تر که نبینند.من بعضی اسباب بازی های شکسته رو نگه میگذاشتم پسرم با پیچ باز می‌کرد و مثلا تعمیرکار می‌شد.دیگه وقتی باهاش نشه بازی کرد خودش می‌گفت بگذاریم بره

خدا خیرشون بده. چه کار قشنگی😊

ددقیقا.اگر بگذاریم واسه یک هفته دیگه ممکنه باز همینطوری بمونه.یک نگاهی به استفاده اش در طول یکسال بکنیم حساب دستمون میاد که لازم میشه یا نه

بچه ها آشپزخونه بنظرتون کفش چیکار کنم؟سرامیک،فرش،گلیم،موکت؟