مینیمالیست شدن یعنی چی؟

سعی کن از پاکسازیت کسب درامدم بکنی لباسای مناسب رو توی دیوا و کمدا اگهی کن و بفروش سیم و وسایل انباری ام قابل فروش هستن

من مدتی هست رفع انباشتگی رو شروع کردم چیزای اضافه رو تا حد امکان به پول تبدیل کردم(با قیمت پایین فروختم چون تونستم وسیله ای ک سالهاست به کارم نیومده رو به پول تبدیل کنم) از اون طرف ام سعی میکنم ورودیام محدود و با کیفیت باشن چ لباس و چه وسایل خونه

سلام به خانمهای گل  

باورتون نمیشه دوماه پیش اسباب کشی داشتم هر لوازمی که یکسال ازش استفاده نکردم جم کردم بردم برای خیریه 

ایقدر  پارچه ی نصف نیمه داشتم تا یروز بشینم چل تیکه درست کنم ریختم دور لوازم بزرگ بوفه 

جا کفشی دوتا داشتم تخت دخترم دوساله عروسی کرده انداختم  دور گذاشتم سرکوچه به انی بردنش خونم پر لوازم  غیر قابل مصرف برای خودم بود ریختم بیرون 

چقدر قابلمه وماهی تابه روحی ریختم دور 

خیلی هم خوشحالم این همه لوازم بدرد نخور رد کردم 

قبلا دلم نمی آمد رد کنم  میگفتم حیفه 

ولی الان میبینم روح خودم حیف که پاکش نمیکنم

ممنون خانمی واقعا اینجا میام حالم خوب میشه 

به وسایل همسرت فعلا دست نزن بذار به عهده خودش یا اینکه مثلا اون خرده ریزاش که مطمئنی نیاز ندارند دور از چشمشون بذار بیرون هر بار یه چیز کوچیک وبه دردنخور بذار بیرون

در مورد لباس های بچه ها چرا نگه داشتی؟

سلام لباس بچه ها چون سالم ونو بودن نگه داشتم 

من یه بقچه خیلی بزرگ پارچه دست نخورده دارم بیشترش هم کادویی بوده الان وقت خیاطی هم ندارم تا الان به امید دوختن نگه داشتم تو اسباب کشی هم از این خونه به اون خونه میبرم 😑

سلام ،منم این چند وقته یه خونه تکونی ریزی کردم😁 چند تا لباس و مانتو گذاشتم کنار شلوار لی چند تایی هست که دیگه برام بزرگن به سایزم نمیخوره گذاشتم کنار دو تا لباس مجلسی که روهم رفته شاید دوبار هم نپوشیدم دیگه سایزم نمیشه اونم رفت کنار،کلی کاغذ انداختم کتابهای دانشگاه مونده نه به کارم میاد نه دلم میاد بذارم کنار😶

عزیز ی سوالی لباس هاتو میخوای ب کسی بدی یا بزاری بیرون؟

منم با کتاب های دانشگام درگیرم 

بعد شیش هفت سال دلم نیومده بدم بره 

تازگیا گذاشتم دیوار ولی هنوز کسی نخریده. موندن گوشه اتاق 

سلام عزیزم دادم به مادرم به همسایشون بده 

منم مال ده دوازده سال پیشه ببینم به درد کتابخونه میخوره میبرم اونجا

یه مقدار لباس و پارچه و خرت و پرت که هنوز قابل استفاده بود رو گذاشته بودم تو کارتن و یه ماهی میشه گوشه اتاق بود. خداروشکر مادرم اومد خونمون و همه رو دادم برد که بده به کسی. یه بار سنگین از رو دوشم برداشته شد. آخیش 

سلام سلام ،،امروز در یه حرکت انتحاری رفتم سراغ جوراب ها 😆 همش وسط اتاق بودن ونا منظم دیگه اونهایی که پاره و کشاشون شل شده بود وانداختم بیرون ،یه اتاق کلا پاکسازی شد وچیز خاصی نمونده یه اتاق هنوز کار داره یه سری وسایل هست که بلاتکلیفن،

سلام

امروز بالای کمد دیواری رو. مرتب کردیم

یه کارتن شارژر، موس،  سه راهی و این چیزا داشتیم

همسرم نشست هر کدوم درست بود جدا کرد بقیه رفت خروجی. 

فردا هم شاید برم خرید،  یه بررسی و نیازسنجی داشته باشم و خریدم رو به اون سمت هدایت کنم