@مامانمهری
خوب من اومدم.امروز بالکن تمیز کردم.چند تا وسیله هست که واسه بابا بزرگ بچه هاست که باید بهشون بدیم.چند تا وسیله هم هست باید ببرم انباری.اینا رو باید یادداشت کنم که فراموش نکنم، که اگه شوهرم رفت خونه باباش،بدم ببره.فعلا تکلیف بالکن مشخص شد...واسه امروز بنظرم بسه.کسی ایده داره چطور بتونم یه بالکن تمیز داشته باشم.شهری که زندگی می کنم متاسفانه گرد و خاک زیاده.دوده ماشین هم اوضاع بدتر میکنه
امروز دوباره رفتم بالکن ،یه سری چیز ها رو دادم رفت چون مال ما نبود.و دور شیلنگ آب کش بستم که مرتب بشه.یه سر به داروها زدم و متاسفانه بعضی داروها تاریخ گذشته بودن.نمیدونم جایی میتونم توی شهر پیدا کنم که داروهایی که درش باز نشده ،و نزدیک تاریخ انقضا هست بدم جایی.باید بپرسم.قبلا داروخانه ای بودم واسه خودم و الان اوضاع خیلی بهتره....😂
واسه امروز از خودم راضی ام.
سلام وقت همگی بخیر. طاعات قبول.
من امروز رفتم سراغ انباری،یه سری چیزا مثل کفش های بچگانه درآوردم.تقریبا سالم هستن و به درد دخترم دیگه نمیخوره چون پسرونه هست.و اگر بچه ی دیگه ای هم خدا بده تا اونموقع دیگه بمونه انباری خراب میشه.میشورمش آن شاالله و میدم به کسی.از اینکه دلبستگی به وسایل بچه ها دارم پشیمونم.....چون اوضاع مالی یه جوری هست که من مدام به هر چیز دور ریز نگاه می کنم ببینم کارایی دیگه ای داره یا نه.بعد دور میریزم....
توی انباری،هم یه سری وسایل پیدا شد که واسه بابابزرگ بچه ها بود که یه سری رو بردیم دادیم و یه سری هم تمیز کنم بدم بهشون.
چند تا وسیله ماشین هم پیدا شد که باید بذارم دیوار واسه فروش....
امروز حسابی خسته شدم....
دور و بر آدم که خلوت میشه انگار راه نفس کشیدنت باز شده
حسابییی کیف میکنی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز