شهریور ماه مسافرت بودم و زندگیم از مینیمال بودن خارج شد کلی خرید کردم ستا پارچه خریدم اومدم خونه یکیش دوستداشتم دوختم یکی دادم خواهرم یکی موند تو کمد ..
دوتا شلوار دوتا تیشرت خریدم شلوارا گیاهیی و متاسفانه حساسیت داشتم فقط یه دونه تیشرت بدردم خورد..
یه تابلو خریدم اومدم خونه دیدم رو دیوار هیچی نباشه قشنگ تره بخشیدمش به کسی ..
ده جفت جوراب برای همسرم و چندتایی لباس زیر براش خریدم نمیدونم چرا فک کردم قراره قحطی بیاد 😄 فقط دوجفت جوراب گذاشتم دم دستش چون از قبل جوراب داشت بقیه گذاشتم مرتب تو یه کشو هر وقت یکی خراب شد از تو کشو جایگزین کنم..
یه کیف کفش خریدم اومدم خونه دیدم هنوز کیف کفش نو دارم پس اونام رفت کشو تا زمانی یه کیف کفش خروج بدم این جایگزین کنم ..
کفش خریدم برای بچها کفشا قبلی نو بود اینام رفت کشو تا بعد جایگزین بشه البته خداروشکر یه شماره بزرگتر برداشتم ..