سلام دوستای عزیزم
من خونه مامانم هستم.
یه اتفاقی افتاد مامانم اینا همه مدارکشون رو اوردن وسط که یه کاغذی پیدا کنن،یعنی نگم از حجم مدارک🤐🤐🤐
یه نایلون بزرگ مدارک رو همه رو ریختیم وسط.مدارک قدیمی و بیخودی رو جدا کردیم
همه مدارک تحصیلی من از کارنامه بگیر تا لوح تقدیر و لوح یادبود و ...نگه داشته بودن.من فقط کارت سلامتم و دوتا لوح تقدیرم رو نگه داشتم.
یه سری مدارک قدیمی مربوط به سال ۸۱🫣🫣🫣 بود
یه سری دفترچه وسیله برقی مثل تلوزیون قدیمی شون که دیگه نیست
گارانتی وسیله ها که تاریخشون رد شده بود.
فاکتور های ۱۰. ۱۵ سال پیش..
خییییلی چیزای دیگه هم بود،تقریبا یک کیلو بیشتر کاغذ رو با نظارت مامان و بابام ریختیم دور.🥰🥰🥰🥰
صبح که بیدار شدم انقدر حس خوب داشتم،انگار کلی انرژی وارد خونه شده بود