ببینید من مشکلم با خانواده ی شوهرمه خیلی آدمای خوبینااااا خیلی بهم محبت میکنن هرکاری واسه دخترشون میکنن واسه منم میکنن منتها مشکلم اینه مادرشوهدم بینهایت فضوله بینهایت فقط با من اینطوری نیستا کلا باهمه اینجوری به هر چیز همه کار داره ببین چقدر فضوله که خواهرشوهرم همش به من میگه اه ازدواج کنم برم از دست مامان راحت شم تو هرچیزی دخالت میکنه، خلاصه که مادرشوهرم خیلی تو امور بچه های من دخالت میکنه با اینکه بارها ضایعش کردم جوابشو دادم ولی درست نمیشه هی میگه الان شیر بده الان غذا بده پوشکشو عوض کن ال کن بل کن.... هرشبم بلااستثنا میان اینجا هرشب واقعیاااا نه که یکی دوروز درمیون بیان من چیکار کنم؟
مشکل دیگه منم اینه که شوهرم میبینه مادرش چی میگه جلوی مادرش بهم میگه آره راست میگه اینکارو بکن یعنی یه بار جوابشو نمیده که مامان زنم هرجور صلاح بدون همون کارو میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
علاجش بی محلیع نگاش نکن حرف زدنی دستور که داد برو یه کار دیگه انجام بده کار خودتو بکن درضمن جوری رفتار کن که نتونه بهت دستور بده یعنی اون کارو زودتر از گفته اون انجام بده
میان خونت احترام بزار مهمونه دیگه ولی تو امور بچه داری اصلا توجه نکن.مثلا میگه پوشک عوض کن بگو زوده. میگه شیر بده بگو تاره دادم رو هم رو هم بالا میاره اصلا توجه نکن
میشه لطف کنید واسه مامان و بابام و برادرم یه صلوات بفرستید مشکلشون حل شه. خدا هم مشکلاتونو حل کنه انشالله
مشکل اصلی پس شوهرته اول اونودرست کن بهدمادرشوهرت خودش درست میشه
دقیقا شوهر احمق من هنوز از سرکار نرسیده خونه زنگ میزنه به مادرشینا که پاشید بیاید خونمون منم بارها به شوهرم گفتم که بدم میاد از هرشب اومدنای خانوادت ولی اصلا براش مهم نیست که چی میگم