2777
2789
عنوان

چکارکنیم حالمون بهتر شه

| مشاهده متن کامل بحث + 147185 بازدید | 8300 پست
پاکدل جون منم با عشق ازدواج کردم به خدا روزمرگی باعث میشه این چیزا کمرنگ بشه گلم.
بچه ها من با اجازتون دارم میرم کلاس های فرا درمانی تا به آرامش برسم میگن خیلی موثره...
خداي مهربانم مگر داريم لحظه هايي از اين شيرينتر لحظه هايي ناب از جنس حس زيباي دوباره مادر شدن ❤️❤️خدايا اين حس و حال ناب رو نصيب همه ي دوستانم بگردان🙏🏻
من اصلا به این چیزا اعتقاد نداشتم ...
دایی همسرم داره این کلاسها رو میره و خودش فرادرمانگره.....
حدود 1 ماه پیش تصادف خیلی سختی کرد طوری که استخوان ساق پاش داغون شد ..........
حتی عکس هم از پاش ننداخت و با همین علم خوب خوب شد......
خداي مهربانم مگر داريم لحظه هايي از اين شيرينتر لحظه هايي ناب از جنس حس زيباي دوباره مادر شدن ❤️❤️خدايا اين حس و حال ناب رو نصيب همه ي دوستانم بگردان🙏🏻

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



پاکدل ی چیزی بگم ناراحت نمیشی؟
تا وقتی که اینجوری فکر میکنی زندگیت همینه
شوهر تو برای به دست آوردنت فقط مدتی تلاش خواهد کرد
و اگر ببینه از طرف تو فقط توقع هست و نه تلاشی
مطمئن باش که اونم سرد میشه
رابطه ی عشق و عاشقی یه رابطه ی دو طرفه اس
که هر دو باید براش تلاش کنن
درسته گاهی دچار اشتباه میشیم
.
.
.
پاکدل داری افسردگی میگیریاااااااااااا
رحم به خودت نمیکنی به دخترت رحم کن.
منم از این فکرای مالیخولیایی زیاد سراغم می اومد
یه روز بوسیدم و گذاشتم کنار برای همیشه
به هر حال هر کسی برای انتخاب همسرش ی معیاری داره
اگر ما فکر میکنیم که فقط و فقط عاشق خودمون شدن
سخت در اشتباهیم
حالا بحث تمکن مالی ما هم مزید بر علت بوده در انتخابشون
فَاجِبنی یا الله ...
انا مشکلم اینه که انگیزه ای برای تلاش دوباره ندارم،اونم همچنان به پنهانکاریهاش ادامه میده،درست بشو نیست ،علاقمو کانل بهش از دست دادم وامیدی به اصلاحش نیست
اموزش زبان انگلیسی.اگر دوشاگرد معرفی کنید خودتان رایگان اموزش میبینید!!!!!l.bakhtiari@icloud.com
پاکدل هیچی بدتر از این بی انگیزگی توی زندگی نیست.
لعنتی مثل خوره میمونه
دست و دل آدم به هیچ کاری نمیره
همش میگه برای چی...
پاکدل شاید تو همش تکذیبش میکنی که باعث میشه پنهانکاری کنه
یعنی توی کارهاش نه میاری اونم مجبور میشه به خاطر اینکه نظر مخالف ترو نشنوه حرفی نزنه
فَاجِبنی یا الله ...
من فعلا مرحله ی اولم اول راهم چند تا سی دی و مطلب بهم داده (همین دایی همسرم)تا گوش کنم ...
هر چی بیشتر میفهمم بیشتر احساس نفهمی میکنم...........
خیلی ها با این روش نتیجه گرفتن حتی بیمارهای سرطانی....
البته اولین مرحلش برای آمادگی ذهن کوتاه بشری ایناست ولی بعد یه حس معنوی خیلی قشنگ به آدم میده که جز خودش و خدا کسی تو افکارش نیست....
من تازه همسرانی رو هم دیدم که با هم تو این کلاسا شرکت میکنن و چقد رزندگیشون بهتر شده.........
بهم به گفته ی خودش اتصال میده .........
خیلی آروم و ریلکس توی یه وضعیت مناسب دراز میکشم یا میشینم و بعد سعی میکنم فقط به خودم و اتفاقاتی که داخل بدنم می افته فکر کنم...........
خیلی سخته که فکرتو نذاری منحرف بشه.......
خداي مهربانم مگر داريم لحظه هايي از اين شيرينتر لحظه هايي ناب از جنس حس زيباي دوباره مادر شدن ❤️❤️خدايا اين حس و حال ناب رو نصيب همه ي دوستانم بگردان🙏🏻
من اولین عشقولانمو همینجا تعریف میکنم بخندیم
پاکدل وقتی من و شوهرم دوست بودیم ی بار دعوای سختی کردیم و قهر کردیم.
چند روز بعدش برای من خواستگار اومده بود.
فکر کن من میخواستم چایی برم توی اتاق
دیدم خواهرم میگه بیا فلانی پشت خطه و من بهش گفتم که داری چایی میبری برای خواستگارا و غش غش هم میخندید.
بعد خواهرم در کمال پرویی خودش بهش گفت نیم ساعت دیگه زنگ بزنید.
واااااااااااااااااااای پاکدل چشمت روز بد نبینه. زنگ زد گوشی رو برداشتم گفت فردا بیا ببینمت.
منم عین خراااااااا
فرداش دویدم رفتم. دیدم سرشو از ته تراشیده (ولی به موهاش حساسه، حتی همین الان) ی لباس یقه اسکی مشکی شلوار مشکی خلاصه تیپ مشکی زده بود. تا دیدمش نمیدونستم بخندم گریه کنم...
چون من خیلی میترسیدم که ی وقت برادرم یا فامیلی مارو توی خیابون ببینه معمولا میرفتیم خونشون.
اون روز هم همینکارو کردیم. سوار ماشین شدیدم یک کلمه هم حرف نزدیم تا رسیدیم خونه.
فَاجِبنی یا الله ...
...
پاکدل هنوزم که هنوزه یاد اون روزا می افتم گریم میگیره...

مگه میشه شوهر من خبط و خطایی نکرده باشه؛ فقط زرنگ بوده نفهمیدم.
خودم که اینطور احساس میکنم...
ولی فکر کردن بهش یا اعتراف گرفتن ازش چ فایده ای داره
فَاجِبنی یا الله ...
آنا چقدر خندیدم
خوب پاکدل تاثیری داشت یا نه؟
خداي مهربانم مگر داريم لحظه هايي از اين شيرينتر لحظه هايي ناب از جنس حس زيباي دوباره مادر شدن ❤️❤️خدايا اين حس و حال ناب رو نصيب همه ي دوستانم بگردان🙏🏻
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   khatounmf  |  3 ساعت پیش
توسط   sisijoonm  |  1 ساعت پیش