2777
2789
عنوان

کسی بوده که خانوادش درگیر بیماری سرطان باشن

| مشاهده متن کامل بحث + 281481 بازدید | 984 پست
هپی جان مادر منم توی بخش بود . یه باره ضربان رفت بالا و نتونست نفس بکشه دیگه . اکسیژن آوردن وصل کردن نیم ساعت خوب بود بعد با اونم نتونست تنفس کنه . الهی بمیرم قیافه وحشت زده اش میاد جلوی چشمم که نمیدونست چش شده یهو ! نمیدونست تمام ریه رو عفونت گرفته ! و مادرم در عرض 1 ساعت دیگه ریه نداشت ! همین و تمام ! هر روز به امید اینکه دکتر بگه یه مقدار از ریه برگشته و خالی شده از عفونت و میتونیم دستگاه رو قطع کنیم صبح تا شب رو پشت در آی سی یو میگذروندم... دیگه حتی چند ثانیه هم بدون دستگاه نمیتونست تنفس کنه چون به قول دکتر ریه ای درکار نبود و دستگاه تنفس میکرد .
اینا رو نمیگم عزیزم که داغ دلت تازه تر شه . میگم که بدونی هر روز ممکنه چه اتفاقاتی پیش بیاد . وقتی بدونی آماده ای و کمتر شوک میشی
اصلا تو دکتر بردن و گرفتن دارو و ادامه درمان هیچ کوتاهی نکنید چون بعد آدم الکی دنبال چیزی میگرده برای سرزنش خودش :(

توکل به خدا
به وبلاگ هام سر بزنید
امضاء : بهار!

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

هپی جان ...
هیچی ندارم بگم ..
فقط برات انرژی فراوون میخوام که بتونی تحمل کنی
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
ختم حدیث کسا برای شفای می می ناز عزیز
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=751337
چه انتظار عجیبی!
عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت!
چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت!
چه بی خیال نشستیم! چه کوششی! چه وفایی!
فقط نشستیم و گفتیم:خدا کند که بیایی!
اومدم سری بزنم
دلم بدجوری گرفت ....
اخه چرا ؟..
دلم برای اون بچه های بی گناه داره میترکه ..
شوهرم نیست منم نشستم به گریه ...
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
دیشب خیلییییییییییییییییییی حالم بد شد
نمیتونستم بخوابم
ساعتها لرزیدم و گریه کردم ..
الان هم خوب نیستم ..
میخوام برم پیش مامانم ...
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
دوستان میدونم چقده سخته وقتی نزدیکترین آدمهای دوروبرمون اینجوری مریض باشن و درد ورنج میکشن.
من که تصمیم گرفتم اگه یه روزی این بیماری سراغم اومد دنبال دارو و درمان نرم. میخوام معمولی زندگی کنم تا وقتی که عمرم به دنیا باشه حتی اگه شده 1 ماه باشه این فرصت
سلام دوستان
منم با دردای شما آشنام.
داداش من. سه سال پیش بعد از دو سال زجر کشیدن و شیمی درمانی تو. 29 سالگی عمر و جوونیش پرپر شد
انگار همین دیروز بود پشت. اتاق ایزوله دیدن ضعف و بی حالیش .رنگ پریدگیش . دردای استخونش
همش میگم کاش شیمی درمانی نمیشد اون که موندنی نبود لآقل اینقدر زجر نمیکشید
بابام دق کرد مامانم شکست از غصه پیر شد
امیدوارم خدا به شما صبر بده روزای سختیه با تموم وجودم درکتون میکنم
دلم خیلی تنگه........
ثنا و ثمین عشق مامان و بابان
کمی تا قسمتی خل شدم!
خاله من سال 88 بخاطر سرویکس کانسر (سرطان دهانه رحم) فوت شدند. تو 52 سالگی و بعد از تحمل درد و رنج بسیار زیاد. طوری که ماه های آخر یک فامیل دست به دعا شده بودند که شفای عاجل بگیره.
یکی از راه های تشخیص این بیماری تست پاپ اسمیر هست که خواهش میکنم ازتون دست کم نگیریدش. یکی دیگه از راه های پیشگیری از این بیماری هم تزریق یک واکسن خاص هست که ظاهرا تو ایران این کار انجام نمیشه.
دیروز متوجه شدم که اون یکی خاله ام که در حال حاضر 50 سالشه، مشکوک به این بیماری هست.
خود من آخرین باری که به پرشک مراجعه کردم و بهش گفتم که خاله ام در اثر این بیماری فوت کرده نوع خاصی از تست پاپ اسمیر رو نوشت که گفت مدت زمان این تست 3 ساله است. یعنی برخلاف سایر تست های پاپ اسمیر که سالی یک بار هست این تست تا 3 سال نیازی نیست که مراجعه مجدد داشته باشی.
حالا از دیشب دارم فکر میکنم لابد تو 50 سالگی من هم دچار این مشکل میشم
آب جایگزین ندارد آب را درست مصرف کنیم.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز