لیندی جون سلام. به نظر من حالا که شوهرت میدونه تو خبر داری تفننی سیگار میکشه. یه شب که اومد خونه همه چی براش تدارک ببین و یه میز دو نفره بچین و بهش بگو باهات حرف دارم. بهش بگو خیلی دوسش داری اما طاقتت تموم شده. خسته شدی از بس نگرانش بودی. بهش بگو وقتی سیگار میکشی دلم نمیخواد نزدیکت بشم و حالم بد میشه و نمیتونم ببوسمت اما چون دوست دارم تحمل میکنم. بهش بگو وقتی میری بیرون نگرانتم و مضطربم. بگو اگه واقعا دوسم داری به خاطر من حتی تفننی هم نکش و با کسایی که دعوتت میکنن بکشی جایی نرو. بگو اگه چند سال دیگه احساس کردی دیگه خوشبخت نیستی بدون که خودت با همین تفریح (سیگار کشیدنات) همه خوشبختیمونو سوزوندی. شاید برای تو مهم نباشه و به قول خودت گاهی از روی هوس باشه اما هر پکی که به سیگارت میزنی فکر کن داری زندگیمونو و خوشبختیمونو و عشقی که نسبت بهت دارم رو می سوزونی و اگه میخوای عشقت را به من ثابت کنی و مردش هستی. مردونگی کن و سیگارو برای همیشه بذار کنار. میدونم اگه دلت بخواد اراده و ظرفیتش را داری. برای همین هم ازت میخوام این کارو بکنی. ............... امیدوارم موفق باشی لیندی جون