اعظم جون مرسى عزیزم انگار تو رو هم هوس انداختم حسابى الهى بگردم براى ثنا همسر من از هر گونه برنامه وایبر ىا فیس یا هر چىز دیگه اى که باعث بشه سر من گرم بشه اون راحت مشغول تى وى ىا استراحتش باشه استقبال میکنه
سلام سمیه جون رکسانا جون تولد گل پسراتون مبارک باشه همیشه شاد و سالم در کنارتون باشن بوس بوس
مامان کامی منم با تاخیر تولد گل پسرتو تبریک میگم همیشه شاد و سالم زیر سایه پدر و مادرش باشه
سمیه جونم تولد سورنای گل مبارک باشه...امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشین و در کنار هم تولدش رو جشن بگیرین...ببوسش
رکسانا جون تولدت دانیال عزیز مبارکککککک...همیشه و همه جا شاد و سلامت باشین
مامان کامی یادم نیست تولد گل پسرتو تبریک گفتم یا نه...اما بازم میگم تولد پسر گلت مبارک باشه....سالیان سال شاد و سلامت در کنار هم زندگی کنین و تولدش رو جشن بگیرین
سمیه جونم قهر نکن خانوممم وایبر خیلی خوبه اینطوری میخوایم حسابی وسوسه ات کنیم تا تو هم به ما بپیوندی خصوصی بودنش مزه میده ما هم دیروز از شمال برگشتیم و جای همتون خالی خیلی خیلی خوش گذشت و هوا عالی بود و همگی کلی اب بازی کردیم و شن بازی و قایق هم سوار شدیم ولی نشد جت اسکی هم سوار بشم چون دلم نیومد کیمیا رو تنها بذارم لب اب ولی اونقدر اونجا در حال گردش بودیم که کلی خسته شدیم و دیروز و امروز همش ولو بودم البته امروز باشگاه هم رفتم و حسابی ورزش کردم طوفان هم شمال خبری نبود البته طوفان تهران ما هنوز تهران بودیم
سلامی دوباره اعظم درباره دکلره که گفته بودی دقیقا حرفت درسته...من پودر دکلره امریکایی خوب و درجه یک میخرم که خوب اونا محاله چنین کاری بکنند فریبا ممنونم...برای تولد سورنا لطف داری.....برای کاچی هم کاری نکردم چقدر خوب که همسری این مدلیه.....تا میتونی استفاده کن.....هاهاهاها راستی گوشی جدید کجا بود دختر....هاهاهاهاها صنم ممنونم برای سورنا...لطف داری لیلا ممنونم برای سورنا.....میدونم وایبر خیلی خوبه و این خصوصی بودنش هم مسلما عالیه....ولی خوب دیگه هر از گاهی یه سرم به اینجا بزنید که من قهر نکنم و تنها نمونم....این جوری پیش برین من می مونم و مهمونای عزیز......هاهاهاها چقدر عالی که شمال خوب بوده و حسابی اب بازی کردی....پس موقع طوفان تهران بودی
راستی بچه ها من عکسهای سورنا رو گذاشتم تو وبلاگش...اگر وقت کردین برید ببینید
🌠🌠🌠🌠🌠🌠🌠🌠سالروز زمینی شدنت مبارک سورنای عزیز🌠🌠🌠🌠🌠🌠🌠🌠
سلام به همگی از همه دوستانم که تولد محمد حسین رو تبریک گفتن واقعا ممنونم ما هم تولد محمد حسین رو تو مهد گرفتیم،البته خودمون هم تو خونه یه جشن کوچیک واسش گرفتیم.در ضمن شرمنده از اینکه زودتر نیومدم چون محمد حسین مریض شده بود،تعطیلات آخر هفته رو شیراز رفتیم و چون کولر ماشین دائم روشن بود محمد حسین سرما خورد و دکتر وبقیه ماجراها که خودتون میدونید............ محمد حسین خیلی زود مریض میشه و اشتها هم به غذا نداره،تازه همیشه شربت تقویتی از انواع و اقسامش رو خورده ولی نمیدونم چرا زود مریض میشه،دکتر هم بردمش میگه وزنش کم نیست،حال نمیدونم چه جوریه!
سلام و روز به خیر دیروز خیلی زود اینترنتم قطع شد و نتونستم اینجا تولد ها رو تبریک بگم. منم تولد سورنا و دانیال رو به ماماناشون تبریک میگم انشالا که زیر سایه پدر و مادر و در کنار دوستان و عزیزان عمر طولانی پر از شادی و سلامتی و موفقیت داشته باشن. نازی جون مهد بیتا هم تاخرداد ماه تا ساعت 5 بودن الان دیگه بعد از ساعت 4 که ما میایم دنبال بچه ها کسی نیست یعنی تا 4 هستن. ولی خوب چون از ساعت 6 صبح میان باید تا ساعت سه می موندن نه چهار. راستی منم با ختم دعا موافقم بیاید بگید چه دعایی بخونیم. فریبا جون آره این ساعت واقعا برای بچه سخته بیتا که موقع تحویل دادنش به مهد بیدار میشه و گاهی واقعا براش ناراحت میشم ....وای فریبا چقدر خندیدم که گفتی همسرت دوست داره سرت گرم باشه که تی وی نگاه کنه. برای مراقبت از خواهرت هم خیلی خوبه که یه کمکی داری.
سلام بهی جون،میبینم که چراغت روشنه؟
مامان کامی خوبی؟ سلامتی؟
سر کار هستی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز