سلام دوستایه خوبم
من و پسرم فردا شب می خوایم بریم سفر دیدنه پدرومادرم اونا تو یه شهر دیگه هستن تو این موقعیت شوهرم به هیچ عنوان نمی تونه با ما بیاد
چون مشغله کاریش خیلی زیاده امشب برایه اولین بار احساس کردم خیلی ناراحته حتی وقتی ازش پرسیدم انکار کرد ولی خب معلومه که مثل
همیشه سر حال نیست .......
از یه طرف دلم برایه خونواده ام تنگ شده از یه طرف هم نمی تونم همسرمو اینجوری ناراحت ببزارم و برم شما میگین چیکار کنم؟
روی هر پله ای که باشی خدا یک پله بالا ترست نه به خاطر این که خداست به خاطر این که دست تو را بگیرد.