بعداز تولد نی نی احساس پوچی میکنم.کمکم کنید

zahra_goli2

عضویت: 1387/08/23

تعداد پست: 2702

مهم ترین کاری که می تونستی رو داری انجام میدی دیگه. پرورش یه موجود به شدت زیبا و معصوم

1389/10/12

|

10:36

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامان_مانی56

عضویت: 1388/10/28

تعداد پست: 4201

خوب این یک مقدارش بر می گرده به تغییرات هورمونی . بعدش هم الان شما داری با ارزش تر ین کار دنیا رو انجام می دی نه مثل یک سری آدم های بی خاصیت خوبه که هیچ کاری ازشون بر نمی یاد و الاف و بی کار همش تو این کلاس و اون کلاس هستند خوبن . ؟؟

1389/10/12

|

10:49

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

فائزه-60

عضویت: 1389/08/01

تعداد پست: 10103

سلام متاسفانه نمیتونم دلداریت بدم دختر من الان1سالشه ومن هم مثل شما احساس پوچی میکنم وبه کارهای خونم نمیتونم برسم تازه همیشه هم خسته ام....فقط همین که میبینم تنها من نیستم که زندگیم اینطوری شده کمی خیالم راحت تر میشه....

برای سلامتی امام‌زمان(عج)یک صلوات بفرست

1389/10/12

|

11:34

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

ساغر_مامان_امیرعلی

عضویت: 1388/12/06

تعداد پست: 419

منم بچم ده ماهشه به کار خونه که نمیرسم میگم ولش کن هر چقد تونستم انجام میدم منم آدمم ...تصمیم گرفتم واسه خودم ساعت تفریح بذارم ولم کن پوسیدم تو خونه ...انقد به خودت سخت نگیر بچه رو بده به شوهرت برو بگرد کلاس برو میتونی روزی دو سه ساعت بذاریش مهد دیگه انقدم نمیخواد فدا کاری کنید اونکه نمیفهمه ..والا خودمون واسه مامان بابامون چه کردیم که اینا بکنن یه کم وقتتو صرف خودت کن

1389/10/12

|

11:53

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

سوگند288

عضویت: 1387/10/02

تعداد پست: 625

منم متاسفانه تقریبا تا یک سال اول اینطور بودم بعدکه دخترم تونست راه بره و باهام این ور و اون ور بره بهتر شدم ولی همه اینا چند ماه بیشتر دوام نداشت چون متاسفانه دو قلو باردار شدم الانم که دوقلو ها بدنیا نیومدند از ترس همین مشکل در اینده کارم همش گریست.تورا خدا اگر راهی پیدا کردید به منم بگید.

1389/10/12

|

11:53

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

فرین:->

عضویت: 1389/01/08

تعداد پست: 117

آزیتا جان من هم شرایط تو رو دارم ولی یه برنامه هایی تو ذهنمه که می خوام عملیشون کنم.....
خوب قبلش باید یه کم برنامه ریزی کنم. ولی اینو بگم که حدس می زنم شرایط تو از من بهتر باشه چون من برای عملی کردن برنامه هام واقعا تو مضیقه هستم

1389/10/12

|

13:42

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

باران1803

عضویت: 1387/09/11

تعداد پست: 2233

آزیتا جون من برعکس همه کسانی حرف میزنم که میگن همه حواستو بده به بچت و از اینکه داری اونو بزرگ میکنی لذت ببر !!!!! یه مامان خوب قبل همه چیز باید به خودش برسه تا بتونه شاداب و پر انرژی باشه و این انرژی رو به بچشم منتقل کنه !!!! منم مثل شما بودم عزیزم بچه من یه مدلی بود ( الان یکساله شده ) و البته هنوزم هست که هر کی میدید میگفت خدا به باران صبر بده یا مثلا من اگه جای باران بودم دیگه فکر بچه دوم نمی افتادم !!! باورت نمیشه که این یکسال برا من سخت ترین سال زندگیم بود ( همش در حال بدو بدو بودم ) اما وسط همه این بدو بدو ها برا خودم وقت خالی میکردم تا بتونم به علائق خودم برسم !

1389/10/15

|

15:08

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

باران1803

عضویت: 1387/09/11

تعداد پست: 2233

مثلا همین حالا از امتحان برگشتم ولی به مادر شوهرم که بچه پیششه نگفتم رسیدم خونه اومدم یه یه ساعتی با دوست جونای نینی سایت گپ بزنم خوش باشم تو کلوپای جک بچرخم و خلاصه یکم خستگی ذهنمو برطرف کنم تا وقتی میرم دنبال بچه خستگی امتحانو با خودم نبرم شادی این لحظه ها رو براش ببرم !
تو هم شده با گذاشتن ساعتی کوچولوت از ماه دیگه که 6 مااهش میشه مهد یه ساعت هایی رو برا خودت خلوت کن !!!!

1389/10/15

|

15:10

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

باران1803

عضویت: 1387/09/11

تعداد پست: 2233

دوستان من یه چیز میدونم بچه ای ما وقتی بزرگ شن هیچ کدومشون یادشون نمیمونه چقدر براشون پختیم دادیم خوردن یا چقدر خونه رو براشون سابیدیم یا اینکه چقدر از همه چیزمون زدیم تا دم به دیقه پیششون باشیم اونا موفقیت ما رو یادشون میمونه اینکه وقتی میرن بین دوستاشون چه قدر میتونن به مادشون افتخار کنن و اینکه چقدر الان در کنار ما لحظه های شاد دارن ! سعی کنید به خودتو برا کار خونه فشار نیارین ! کار خونه همیشه هست ! ولی جوونی ما و کودکی بچه هامون همیشگی نیست !

1389/10/15

|

15:14

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامان_پارسا_و_یسنا

عضویت: 1389/03/19

تعداد پست: 738

کاملا با باران موافقم ! من از وقتی که پارسا به دنیا اومده حتی بیشتر از قبل کتاب میخونم! و بیشتر به فکر برنامه ریختن برای زندگیم هستم!

1389/10/17

|

21:35

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مهتاب566

عضویت: 1389/02/10

تعداد پست: 1293

منم همین احسا س بد و دارم فکر اینکه شوهرم دو سال دیگه دکترا میگیره و من فقط آشپزی کردم و بچه شیر دادم خیییل عصبانیم میکنه میخوام ادامه تحصیل بدم اما نمیدونم با وجود یه بچه ی یه ماه میشه یا نه تو رو خدا دعا کنید درست تصمیم بگیرم................

دعای نیمه شبی دفع صد بلا بکند...

1389/11/19

|

10:23

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب