متولدین اسفند 89 (شماره 2)

در مورد اون سوال ادبیاتی که پرسیدی و من موندم چی بگم چون تجریه تحلیل ادبیات کامل یادم رفته خوب واضحتر منطورمو بگم بعد هر جور دوست داشتی خودت تجریه تحلیل کن من میگم به دلایلی الان تحصیلات خانمها بالاتر از اقایون شده که این دلایلی به خاطر شرایطه نه به خاطر اینکه هوش خانمها و مهارتشون بالاتره (این قسمت اخر رو میگم بدون تفکر فمنیستی بپذیریم) والبته خوب تحصیلات بالانر خانمها رو رشد اجتماعی و فهم اونها هم قطعا موثر بوده.... (ولی خداییش دیشب عجب سوالایی پرسیدا)

نگار جون من عاشق این رک صحبت کردناتم در مورد قصه هواپیما و گوشی دکتر ...هم قصه رو که تقریبا همونجور که نوشتم میگم بابا نه از اصول آئرودینامیک وآکوستیک باد ... که خودم تا حالا اسمشونم نشنیده بودم... عضمتی مثل هواپیما برای بچه درک ساده ای داره که من از همون حد درکش برای قصه استفاده کردم و البته خوب بچه من حدااقل بیست بار سوار هواپیما شده و عشقش هواپیما و هلیکوپتره و موقع سوار شدن کلی سوالات فنی میپرسه که بیا و بشنو در حالی گه خودم تا بیست سالگی هنوز سوار هواپیما نشده بودم... یه مدتی بود که به خاطر جواب بعضی سواالاش از توضیح خدا آفریده اسنفاده میکردم بعد فهمیدم بچم تفاوت بین مخلوقات زنده خدا و محصولات ساخت بشر رو درست متوجه نشده و اینجا بود که تصمیم گرفتم از بعضی اختراعات در حد ساده براش بگم... (مثلا وقتی میپرسید این ماشی چرا این رنگیه میگفتم اون اقاها که درستش کردن اونها اینطور رنگش کردن اما وقتی میپرسه این پرنده چرا این رنگیه میگم خدا اینطور افریده) راستش به نطر خودم این قصه ها ی ساده اختراعات برای بچه های این سن خیلی قابل درکتتره تا بعضی قصه های مرسوم قدیمی و حتی مذهبی و قرانی چون قصه های قرانی برای بزرگتر هاست (و اگه اشتباه نکنم تو خود قران هم اومده که برای عبرت گرفتن اونهاییست که فکر میکنن یعنی اهل تفکر نه بچه) اتفاقا میخاستم از قصه های قرانی که تو مهد قران یحیی جون میگن ازت بپرسم ... اوندفعه گفتی ناقه صالح یعنی به بچه گفتن شتر از دل کوه بیرون اومد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب بچه که درکی از معجزه و ....نداره حالا شاید بچه های بالای شش سال رو بشه براشون یه جور توضیح داد اما بچه های ما!!!!!!!! راستش برام سواله کدوم قسمته ناقه صالح رو میشه برای بچه تعریف کرد سرنوشت ناقه !!!سرنوشت قوم ثمود ???!!!!!و یا حتی در مورد پیامبر الهی... من واقعا نمیدونم چه توضیحی میشه به بچه داد.. بچه ها اگر حضورا یکی از اولیا خدا رو درک کنن شاید بیشتر از بزگترها مجدوب و مرید بشن چون نفس حق، گیراست ...و این بچه ها پاک و معصوم . اما توضیحش برای بچه از طرف خود ما؟؟؟!!!! موندم چطور میشه گفت آخه؟ ذر مورد قصه های قرانی هم من تنها قصه ای که تا حالا گفتم قصه اون مورچه ایه که میره تو دهن قورباغه تا بره زیر آب تا غذا و روزی کرم خاکی ای لای سنگ زیر آب زندگی میکنه رو بده(تو این قصه نه عذاب نه معجزه ونه موضوع غیر قابل درک دیگه ای نداره ) البته میدونم این قصه صریحا تو قران تعریف نشده اما اشاره به یکی از ایات داره فکر میکنم تو که به قابل درک بودن شنیده ها و قصه ها برای بچه ااینقدر حساسی، نسبت به قصه هایی که یحیی جون تو مهد میشنوه هم باید توجه بیشتری داشته باشی.... منم خیلی دلم میخاست قصه های بیشتری بلد باشم و اصلا برای همین از شما کمک خواستم و اگر قصه های مناسب! برای بچه ها از قصه های قرانی یا مثنوی و ...سراغ دارید با جون و دل پای تعریفاتون خواهم نشست...

به به سلام دوست جونیا نماز و روزتون قبول آفرین لیلی جون چه همتی خوش به حالتون.. ما همیشه فقط حرفش و میزنیم.. آفرین به این همت و اراده... خیلی وقت بود که اقدام کرده بودین؟ ایشالله به سلامتی... از طریق شوشو اقدام کرده بودین یا تو.... ما منتظریم فقط از طریق لاتاری برنده شیم خخخخخخخخخخخ

نگار جون منم همچنان داستان زندگی محیا رو پی می گیرم.... یحیی جونی خوبه... پسر مکتشف...خوش به حال گل پسری پارک هم میبریش... منکه نه خیلی قبلا ها شایلین رو میبردم پارک الان دیگه کلا با زبون روزه تعطیل شدم...

الان هم که تابستونه کلاسای فوق برنامه دارن که شایلین کلاس رقص و نقاشی و سفال رو میره

مهراوه جون من خیلی تو نخ قصه های خاص نیستم... کتابایی که شایلین داره تو مایه های نی نی دخملی ... هایدی، سری داستانای کایو ...کتاب شعرای تو مایه های شعرای خاله ستاره و خاله نسرین و... که الته تو هر کدوم هم یه موضوعی برای آموزش دارن... البته جدا از اون تو مهد خیلی چیزا رو اصولی بهشون یاد میدن.. نمی دونم قبلا هم گفتم یا نه کتاب علوم و ریاضی و ... پایه یک داشتن..

نگار جون وایبر رو کامپیوتر با گوشی فرقی نمی کنه ولی اولش که رو کامپیوتر نصبش می کنی عطف به ماسبق نمی شه ههه... قبلیای گوشیتو نمیاره ولی از اون به بعد هر چی تو گوشی هم بیاد تو کامپیوتر هم می بینی...

مهراوه جون به قول نگار خیلی قصه های سطح بالا برای آیین جون می گی ها... هههههه من دوست دارم بچه بچگی کنه... نمی خوام از الان ذهنش و درگیر چیزای بزرگ بکنم.. البته که احتمالا آیین جونی سوالای گنده گنده می کنه که تو هم میری تو خط جوابای گنده گنده... ولی خیلی تو چالش نندازش

راستی نگار جون اره منظورم بازار قائم تو تجریش بود.

ممنون شبنم جون راستی وایبر من اخرش فعال نشدا!!!! راستش نمیفهممم چراشما هم مثل نگار جون به نظرت قصه هواپیما خیلی سنگینه...شاید چون خود هواپیما خیلی سنگینه وعظمت داره وشایدم تصوتون اینه که به این طفلی دستور ساخت هواپیما میدم قصه من در حدیه که بچم بفهمه ساخت هواپیما ساخته دست بشر نه اینکه از اسمون افتاده و همینطور پکیج شده خلق شده به نطرم برای بچه ای که سالی 7-8 بار سوار هواپیما میشه شنیدن این داستان جذابیت داره حتما توصیه میکنم یه بار دیگه قصه رو بخونید! ا آیین قصه خیلی دوست داره ومن گاهی داستانای روزمره خودمونو قصه میکنم و میکم اما اینو فهمیدم که با قصه میشه خیلی چیزها به بچه اموزش داد... وبه نظر خودمم قصه ای که بچه نفهمه بهتر از قصه ایه که تصور اشتباه از یه موضوع یا خدای نکرده باعث ترس یا اثر بد دیگه رو بچه بشه.. شبنم جون آیین ما بچگی نمیکنه؟؟؟؟!!!!! کافیه یه روز ببیننینش!!!!! به هر حال از شنیدن نظراتتون خوشحال میشم و استقبال میکنم...بالاخره هر کسی نطری داره به شرط اینکه پیشنهاد خوب هم بدید ............

مهراوه جون مرسی از داستان هواپیما ههههه... راستی وایبر رو گفتی.... روی گوشیت الان فعاله؟ اگه فعاله نباید واسه نصب رو پی سی مشکل داشته باشی... همون شماره تلفن رو که میدی سریع لینک میده بهش

ضمنا یه کد فعال سازی میفرسته به اون شماره موبایل

رئ گوشی فعاله کد فعالسازی رو هم میگیرم اما وقتی وارد میکنم خطا میگیره معلوم نیست مشکل چیه ما که بیخیالش شدیم

سلام از سرزمین ابرهای سفید !! شبنم جان من از طریق کار خودم اقدام کردم و حدود یک سال و 3 ماه طول کشید که ویزای اقامت گرفتیم. اینجا الان خیلی هوا سرده سوز میاد ... اما جالبه که پامون که از ایران بیرون گذاشتیم تمام مشکلات تنفسی هایا خورخور مداوم موقع خواب کیپ شدن بینی و سرفه و همه چی تموم شد انگار نه انگار که یه سال تمام با این مشکلات سپری شده !! دیگه داشتیم نتیجه می گرفتیم که آسم داره و چند مدل اسپری مصرف می کردیم! البته دکتر گفت که احتمال داره که از دود تهران باشه و جای دیگه بهتر بشه.

سلام از سرزمین ابرهای سفید !! شبنم جان من از طریق کار خودم اقدام کردم و حدود یک سال و 3 ماه طول کشید که ویزای اقامت گرفتیم. اینجا الان خیلی هوا سرده سوز میاد ... اما جالبه که پامون که از ایران بیرون گذاشتیم تمام مشکلات تنفسی هایا خورخور مداوم موقع خواب کیپ شدن بینی و سرفه و همه چی تموم شد انگار نه انگار که یه سال تمام با این مشکلات سپری شده !! دیگه داشتیم نتیجه می گرفتیم که آسم داره و چند مدل اسپری مصرف می کردیم! البته دکتر گفت که احتمال داره که از دود تهران باشه و جای دیگه بهتر بشه.