مرسی دوست جونام تا من پستای قبلیو بخونم و بیام کلی تبریک دریافت کردم.. کلی و از تعریف فریناز رو هوام الان...
تا گفتم دلم دخترا رو میخواد زود اومدین از پسراتون هم برام نوشتین که دلم ضعف رفت و دلم خواستشون. عزیزای من... مبین که حرف زدنش کامل نشده.. سامیارم که نزدیک بود افسردگی بگیره... برسامم که دندونش شکست - اردوش من! قربونت برم. اشکال نداره خوب میشه این دندونا شیرین.
مهدیه زهرا هم که خانوم شده و ناناز. راستی من رفتم پیش روانشناسم درمورد از شیر گرفتن یه برنامه بهم داد یه ماهه بدون بحران. قسمت عمده ش میشه کم کردن وعده ها تا به صفر رسوندن و جایگزینی با بازی همونیکه یاس گفت.
النا رو بگو با فلفل سوخته.. انیس خوب با مادرشوت هماهنگ کن دختر نزار برنامه تو خراب کنه
از دکترم درمورد پستونک که نپرسیدم چون نمیخوره مایا اما شیشه رو پرسیدم که فک نکنم خیلی فرق کنه. گفت بزار تا 4 سالگی راحت باشه فوقش از سی پی کاپ یا همون لیوانای سوراخ دار! به جاش استفاده کن. بزار به عشق اونا همه چیز بخوره .. شیر ، جوشونده، آبمیوه و.. خلاصه منم که حرف گوش کن! مایا رفت که تا 4 سالگی از شیشه استفاده کنه. فعلا فقط شیر خودمو قطع کنم کافیه..
بازم پر حرفیم گرفته ولی خیلی چیز برای گفتن دارم باشه سر فرصت.