2777
2789
در مورد شیر خوردن ،مایای منم شب موقع خواب و صبح زود و ظهر موقع خواب میخوره و این وسط اگر بازم هوس کرد و گفت که میخواد بهش میدم .غذا هم که هم غذای خودمون رو بهش میدم هم اینکه دوروز درمیون اون استامبولی که قبلا گفته بودم با برنج محلی میپزم واسش که خیلی دوست داره.ولی هربار با یه چیز درستش میکنم اما معمولا عدس و سیب زمینی و هویج رو سعی میکنم همیشه داشته باشه .میان وعده هم که چیپسی که خودم درست میکنم و مغز تخمه ها و میوه و مویز و بستنی و بیسکویت مخصوص کودک و کره و عسل که خیلی دوست داره و ...البته تازه چند روزه دوباره افتاده روی غذا .مشغول دندون دراوردن بود و عملا فقط شیر میخورد .داشتم دق میکردم دیگه .ولی الان خداروشکر میخوره .
در مورد دستشویی هم یادش دادم که بشینه تا بشورمش.البته تا یاد گرفت و همکاری کرد یکی دو روزی طول کشید. ولی خیلی راحت شدم .
سلام بر همه دوستان قدیم و جدید.
امین چند روزی هیت که اصلا غذا نمی خوره. فکر می کنم دیگه داره از ذخائر استخونی اش استفاده می کنه. یه مدت بازش می ذاشتم. سر پاش می گرفتم جیش می کرد. یا پیف. الان نمی کنه . منم دیگه بازش نمیذارم. در مورد شیر هم هر چی شیرم کمتر باشه بیشتر بهم میچسبه. خیلی دوست دارم از شیر بگیرمش.. ولی با سینه میخوابه. دلم هم نمیاد با چیز تلخ از شیر بگیرمش.

واقعا مستاصل شدم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام به مامانای گل اسفندی من اومدم با کلی پست نخونده تو این چند هفته سرم خیلی شلوغ بود برای عروسی داداشم.فردا شب هم عروسیه خیلی برنامه ریزی کردم خدا کنه آرن اذیت نکنه .
زنی را می شناسم من که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق می خواند
سلام دوستای گلم خوبید

منم حسابی با سامیار درگیرم دارم ازش پستونکو میگیرم
چونن خیلی داشت بهش وابستگی پیدا میکرد
خیلی سخته موقع خوابیدن خیلی بی تابی میکنه
پستونکشو قایم کردم

کسی تجربه ای نداره
چقدر طول میکشه تا از سرش بیوفته ؟؟؟؟
بچه ها یه سوال بچه های شما هم اینطوری شدن؟

پارمیس تازگی خیلی به من وابسته شده قبل اینطوری نبود مثل سیریش به من چسبیده موندم چیکار کنم یه جایی میریم هی در رو نشون میده میگه بریم

سلام

مونا جون عروسی خوش بگذره ایشالا اذیت نمیکنه آرن جون....مژگان بچه ها بعضی وقتا یعضی جاهارو دوس ندارن و اینکارو میکنن هی میگن بریننمیدونم چرا...حالا یا خوابشونه یا اون محیطو نمیپسندن

مبین هم همکاری کرد یگه میبرمش میسینه میشورمش بهتره تا بخوای بلندش کنی بزاریش تو روشویی
تزیینات خوشششششششششگل تولد
http://sahar26.blogfa.com/

ادرس کلوپ
http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=16508&ChatDate=21-7-1391
جدیدترین زیباترین و متفاوت ترین تم های تولد را با ما تجربه کنید
http://avaparty.blogfa.com/
دیروز واکسن هایا رو با دو هفته تاخیر زدیم ... خیلی اذیت شد و دیشب تبش زیاد بود ... اصلا نمی تونست راه بره ... الان امشب بهتره ... قدش هم 85 و وزن 11/300 بود که گفت وزنش کمه ... خوب چکار کنیم ... وزن اضافه نمی کنه برعکس مامانش که فوری چاق می شه !

این بریم بریم بچه ها پدر ما رو موقع خرید درمیاره ... نمی ذارن یه چیزی رو درست حسابی نگا کنی ... هایا هم همش می گه بریم بریم !!!!!!!!!!!
http://www.womenshealthmag.com/
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=290484&postID=11736149#11736149
سلام به همه مامانای اسفند 89
نازیلا جون گفتم شاید این تاپیک به دردت بخوره تم تولدش همونه که میخوای بگیری
من نمیدانم چرا حضرت دوست لطف ویژه ای دارد به من ...شکرت ای حضرت دوست
سلام دمستای گلم ......دلم برا همتون تنگیده....اومدم با کلی دلتنگی و گریه.......

کیان مامان دو هفته اس مریضه البته الان بهتره گوشش هم چرک کرده بود خلاصه از بیخوابی و بغل کردنای مستمر و بهونه گیری و گریه های کیان واقعا خسته شدم .......
همزمان داره 2تا دندونای آخریشم در میاره و راحت شیم از این دندون درآوردن(الان 18 تا داره 2تا دیگه دربیاره تموم میشه)

خیر سرم شروع کردم درس میخونم و این هفته جمعه آزمون دارم......اما ..... ولی بمیرمم هم دست بردار نیستم و میخونم اکثرا شبها تا3-4 بیدارم....

کلا تو این پروسه خیلی کم غذا شده و بیشتر شیر میخوره .... ولی خیلی به مهد علاقه داره صبح که بیدار میشه میگه شلوار بپوشیم بریم پیش خاله نسرین(اسم مربی مهدشه) بههههههه همه چی هم میگه شلوار از بلوز و جوراب و سویت شرت ....خلاصضه همه شلوارن هههه

احتمالا از ماه بعد تمام وقت بزارمش ......

دلم برا همتون تنگیده .....از دور روی ماه همتونو نینیهای نازمو میبوسم
سلام دوستای عزیز و نی نی های قشنگمون. بابا من هی می رم اون تاپیک قبلی می بینم درش تخته ست. نگو دیگه همه میان اینجا. پس دیگه اینجا می نویسیم. دلم تنگ شده براتون و ازتون حسابی بی خبرم.
لیلی یه روز بریم پارک صارم رو. تو روشنی هوا بریم. یه دفعه هم اگه دوست داشتی خانه اسباب بازی سرای محله رو بریم. من و مرجان یه بار رفتیم. اونم خوبه.
رویا جان ایشالا کیان جونم زود خوب بشه. واقعا سخته. ایول به تو که با این شرایط داری درس هم می خونی. خسته نباشی واقعا
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز