بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میشه بگی مثلا برگشت دقیقا چ رفتاری کنم؟؟؟دقیق بگو توروخدا
من بودم سکوت میکردم تا ببینم خودش چه رفتاری نشون میده معمولا سکوت زن باعث میشه مرد پشیمون بشه و بخواد جبران کنه برا من که اینطوریه شما بهتر اخلاق شوهرتو میشناسی
مثلا اومد اگر خرف زد باهاش حرف بزنم یا کش بدم؟؟یا باهاش قهر باشم کلا؟؟
از آدمای دیگه نظر نخواه مگر اینکه خودت و شوهرتو کامل بشناسن...هر آدمی رفنار خاصی داره.مثلا شوهر من اگه بود و میومد خونه بهش محل نمیدادم دیگه تا آخر عمر باهام حرف نمیزد.ببین شوهرت چطوریه طوری رفتار نکنی بدتر بشه
اگر مقدوره برای آرامش روح برادر جوونمرگم صلوات بفرستید. با زور و دعوا و تهدید ازدواج کردم. از اون روز دیگه رنگ خوشی ندیدم. تمام آرزوهایی که داشتم و در مسیرشون بودم دود هوا شد. شوهرم و خانوادهش نمیتونستن تحمل کنن موقعیت منو. نمیتونستن خودشون رو بالا بکشن، منو محکم کوبیدن زمین. از اون روز نماز و چادرمو گذاشتم کنار. دیگه هیچ امیدی ندارم. هرشب وقت خواب یه دور سناریو میچینم که خودم و بچههام قرص بخوریم و بخوابیم و صبح بیدار نشیم. دلم شکسته. ده سال از جوونیم تباه شد. میشه یه روز از دست این مرد خلاص بشم؟ یا قراره این آرزو رو هم به گور ببرم؟
خب پس سرسنگین باش اما خیلی کشش نده خسته بشه.ولی در کل هیچی بهتر از این نیس که وقتی عصبانیت طرف مقابل فروکش کرد بشینی آروم و منطقی باهاش حرف بزنی
اگر مقدوره برای آرامش روح برادر جوونمرگم صلوات بفرستید. با زور و دعوا و تهدید ازدواج کردم. از اون روز دیگه رنگ خوشی ندیدم. تمام آرزوهایی که داشتم و در مسیرشون بودم دود هوا شد. شوهرم و خانوادهش نمیتونستن تحمل کنن موقعیت منو. نمیتونستن خودشون رو بالا بکشن، منو محکم کوبیدن زمین. از اون روز نماز و چادرمو گذاشتم کنار. دیگه هیچ امیدی ندارم. هرشب وقت خواب یه دور سناریو میچینم که خودم و بچههام قرص بخوریم و بخوابیم و صبح بیدار نشیم. دلم شکسته. ده سال از جوونیم تباه شد. میشه یه روز از دست این مرد خلاص بشم؟ یا قراره این آرزو رو هم به گور ببرم؟