مسابقه ویژه "روز مادر" در نی نی سایت

ممنونم عزيزم🌹

ممنونم عزيزم از محبتت و دعاى قشنگت😍😘

ان شاءالله خدا بهت بده عزيزم

برات ١٤ تا صلوات و ٥ تا أمن يجيب ميخونم🙏🏻💖🌹

چرافوت کردن 😢😢

چندسالتونه

20

میدونم سنم کمه ولی میترسم هیچوقت بچه دار نشم

مادر شدن فقط این نیست که یه بچه به دنیا بیاری و اسمت بزاری مادر.

هست کسی  که 14 سال نازایی داشتن .البته نازا نبود علم پزشکی هم ندونست چشه همه عکسا سونو ها آزمایشات سالم بودن همسر و شوهر رو نشون میداد.در آخر گفتن هیچ مشکلی ندارین.14 سال با بی بچگی سپری شد.در آخر یه خانواده پیدا شد که بخاطر وضع بد مالی بچش رو به 500 هزار تومن فروخت.این زوج بعد از 17 سال صاحب فرزند شدن.خانوم خونه حس مادر بودن رو تجربه کرد درسته خودش نزاد ولی مادر شد.بعداز 1 سال بخاطر نساختن با شوهر تصمیم به طلاق گرفتن .مادر قصه ما نتونست از دلبند دل بکنه بچه رو برداشت به مهریش و آواره این شهر لعنتی شد.الان بچه 9 سالشه و با مادرش آواره این دیار لعنتی هستن.با اینکه بچه خودش نیست ولی از همه چیزش زد تا بچه رو خودش نگه داره .به این میگن حس واقعی مادر بودن.این بود حس مادر شدن خالم

مادرم ای همه هستی من روزت مبارک.مادرم یک فرشته هست ولی هیچ وقت نتونستم پرواز کردنش رو ببینم چون منو برادرم رو خواهرم رو بسته بود به پاهاش.مادرم بخاطر سه تا فرزندانش 16 سال خیانت رو تحمل کرد اخلاقای گند بابامو تحمل کرد همه چیزو ریخت تو خودش تا سه تا بچه هاش با اعصابی آرام بزرگ شن،زندگی رو تحمل کرد تا کنار ما باشه .اون قدر ریخت تو خودش که آخر سر سرطان روده گرفت خوشبختانه خوش خیمه.مادرم از همینجا اعلام میکنم خاک زیر پاتم .فدات اون دلت بشم که بخاطر ما خیلی عذاب کشیدی.خدایا به حق بی دست کربلا از عمر من بزار رو عمر مادرم که خیلی مصیبت کشیده فقط فقط بخاطر مادر بودنش .

واااااي عزييييزم چهههه قشنگو گوگولي😍

منم سنم كمه😁

من وقتی از عروسیم چند روز گذشت همش در فکر بچه بودم چون واقعا عاشق بچه بودم 

هرماه بیبی چک زدم نمیشد تا سه ماه نشد گریه میکردم انگار که نابارورممحرم رفتم هیئت گریه کردم گفتم تمام حسین یه علی اصغر بهم بدهیه نوازد گذشت این موضوع تاماه بد که از پری خبری نبود  اما عین دفعه های قبل ذوق نداشتم فکر میکردم اینبارم باز شم   اما نشدم بیبی چک زدم مثبت بود منو میبینی جیغ  

شبش زلزله امد اون موقع بود حس مادر بودن رو چشیدم  ک گریه میکردم خداینکرده بچهای که تازه خدا تو دلم گذاشته چیزیش نشه 

مادر بودن رو مادر تو بارداریم حس میکنه 

زمانی که اشتها نداری ویار داری بالا میاری اما غذا میخوری تا مبادا بچت گشنش باشه 

از خانوم فاطمه زهرا میخوام همه مادران آینده که در انتظار نوزاد قشنگشون هستن  مادر کنه 

و لطفا برای خواهر شوهر عزیز تر ازجانمم دعا کنید 10 ساله بچه دار نمیشه من خیلی ناراحتم ک من زود بچه دار شدم اون هنوز در انتظار باردار شدن 

سحر جان ان شالله به خواسته ی دلت برسی....تا نالا چندین بار خوندم دوتا از پستاتو و هربار کلی گریه کردم...حستو خیلی خوب درک میکنم...گاهی گمان نمیکنی ولی میشود....گاهی نمیشود.....گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است.....گاهی نگفته قرعه بنام تو میشود

خدا فقط خدا خدا خدا کمکمون کنه😢

کنارم نیست اما با هر خیالش تپش قلبم تند میشود..

نیست و من با هر دم ام بوی خوش کودکی را حس میکنم، گویی که حل شده در هستیم!

نیست اما گویی جنینی پنج میلی درون رحمم زندگی میکند..

نیست اما من هرروز خیال میکنم درون شکمم تکان میخورد و دل میبرد..

نیست اما تصورم این است پس از انتظار نه ماه درون اغوشم ارام میگیرد..

نفس عمیق میکشم

چشمانم را میبدم تا از افکارم دوری کنم..

اما با بسته شدن دیده گانم دوباره چهره ای فریبنده و اشنا مقابل نگاه ام مشهود میشود..

نمیدانم کودک مقابل نگاهم از آن کیست؟

چشم هایم را ریز میکنم و با دقت وجودش را می نگرم..

چشم هایش رنگ دریاست همچون همسرم!

لبخندش شیرین ترین شهد عالم است!

تبسمی کمرنگ کنار لبم جان میگرد

نوایی از صمیم قلبم باور دارد که این کودک چقدر شبیه من و همسرم است..

لبخند میزند و مقابلم، دست های کوچکش را میمکد!

از تماشای این صحنه به وجد میایم ..

غرق لذت میشوم و همچون پرنده ی عشق سویش بال میزنم...

در وجودش حل میشوم..

بوی تنش..

مرا بیخیال عالم میکند!

اشک دیده ام را تار میکند، نوایی از صمیم قلبم فریاد میزند کاش مال من بودی ..

صدای لطیف و کودکانه ای قلبم را میفشارد..

_مامان گریه نکن من که تنهات نذاشتم!

میان جدال با، گمان و یقین

چشم میگشایم تا حقیقی بودنش را لمس کنم ..

تا باور کنم فرزندم کنارم است!

تا باور کنم مادر خطاب شده ام! 

تا بویش را استشمام کنم و او را در حلقه ی بازوهایم فشار دهم..

چندین بار باهم بچرخیم و صدای شادی هایمان گوش فلک را کر کند!

بازی سرنوشت عجیب ازار دهنده است..

چشم های نمناکم را پاک میکنم تا ببینمش، ببویمش، ببوسمش..

اما..

اما از دیده ام معدوم میشود و من، باز خیال وجودش را حس کرده ام...

تقدیم به فرزندم که مادرانه به پایش مانده ام و او به طرز بچگانه ای مرا در مه انتظار رها کرده..

#خیال_خام

#لیلا_رحمانی 

کوچولوی دوست داشتنی من اولین و بهترین هدیه روز مادر برای من منفی بودن جواب ازمایشت هست خواهش میکنم پیش مامان بمون

یا زهرا

چی شد ک فوت شدن؟