مسابقه ویژه "روز مادر" در نی نی سایت

ای وای شوکه شدم همسرتون فوت شدن😢خدا رحمتشون کنه دخترتون چند سالشه خدا دخترتو واست حفظ کنه

من دقیقا پارسال این موقع فهمیدم که باردارم ولی چون زن داداشم دنبال باردار شدن بود اونم دقیقا پارسال این موقع منم به خاطر اینکه عید داداشم وزن داداشم وبهم‌نریزم هیچی به کسی نگفتم حتی شوهرم اخه داداشم وزن داداشم خیلی ناراحت بودند چون بازم این ماه باردار نشده بود منم بعد عید رفتم دکتر گفتم بی بی چکم مثبت شده دکتر سونوم کرد وگفت ۶ هفته ۵ روزت قلبشم تشکیل شده بود به شوهرم با پیامک اطلاع دادم نمی دونم چرا بااینکه لچه دومم بود یکم خجالت می کشیدم

من یه زنم. یه همسر یه خواهر. و یک منتظر. بارها دارو قرص آمپول ولی نشد که نشد. ای یو ای بار اول. بار دوم. بار سوم. نشد که نشد. حس بی کفایتی. حس تنهایی. اشتیاق شوهرم برای پدر شدن! حرف و صحبت مادر شوهر خواهر شوهر. فامیل شوهر! چند سال گذشته و من هنوز یک منتظرم. منتظری که همه دکتر ها نا امیدم کردن ولی هنوز به لطف و رحمت خدا امید دارم. برام دعا کنید. تا زندگیم از این سخت تر نگذره. من قول میدم مادر خوبی بشم. قول میدم. خدایا قول میدم

امیدوارم که خدا بهت صبر بده وتن سالم که بتونی برای دخترت مادری کنی ....

دلیل فوت چی بوده  عزیزم

همه ی خاطراتتون خوندم فقط گریه کردم انشاالله همه ی ارزو مندان مادری مادربشن الهی امین    

سلام فقط میتونم بگم امیدوارم شرایط منم جور بشه(از همه لحاظ)و ی دختر کوچولو موچولو داشته باشم... و بتونم تومسابقه شرکت کنم و برنده شم. 

چطور حوصله دارین انقد تایپ میکنید😥😥

من چند روز که از پریم گذشت تست بی بی چک انجام دادم مثبت شد با شوهرم برای آزمایش رفتم وقتی جواب آزمایش دادن ومثبت بود شوهرم زندگی را برام زهرمار کرد وگفت که باید بری خونه مامت! منم رفتم خیلی بهم زنگ نمیزد هر وقت هم زنگ میزد سربچه باهام دعوا میکرد چند بار تصمیم گرفتم خودکشی کنم ولی گفتم شاید اون دنیا باعث مرگ یکی دیگه هم باشم از هفت ماهگی هم استراحت مطلق شدم بازم شوهرم هوامو  نداشت وغر میزد بالاخره بچه ام بدنیا آومد والان باباش دوست داره الان وقتی یکی از بارداری و خاطرات خوبش میگ من غصه میخورم که چرا شوهرم نداشت منم این بخوبی تجربه کنم انشااله خدا بهمه بی بچه ها بچه بده

ممنون❤.تصادف

تازه چهل روز بود عقد کرده بودند که فهمید باردارشده. خیلی ناراحت ونگران بود. هنوز نمیدونست ازدواجش درسته یاغلط گاهی به این فکر میکرد که باید جدابشوند. به مادرش گفت وسریع جهیزیه مختصر جور کردند وعلی رقم اصرار طرف داماد برای انجام مراسم عروسی بدون عروسی رفت خانهی سیاه بختی!

کم کم شکمش بزرگتر میشد،دعواها بیشتر،دلخوریها بیشتر،فهمیدن ناتفاهمی ها بیشتر،رفت بچه رو سقط کنه گفتند ۵ماهس. ریسک بالا داره،به بچه شکمش راز دل میکرد:عزیزمن الان چه موقع اومدن تو بود.  نباید میامدی؛جند بار بحالت قهر به خانه پدری رفت،اطمینان دادن با امدن بچه زندگی بهتر میشه

نه ماه سخت گذشت ونوزاد دنیا امد   تصمیمش راگرفت راه خود را انتخاب کرد نوزاد را رها کرد ورفت دنبال سرنوشتش،خانواده داماد ریش سفیدی نبود که دنبالش نفرستاده باشند.  یا بیا یا نوزاد رو بگیر شیر بده بچه بیماره وجواب مادر:ببرین بندازین زیر تریلر که بیماریش شفا بگیره مادر شوهر نوزاد رو روی چشمش بزرگ کرد دخترک کم شانس بزرگ شد خودش مادر شد ثانیه ای به نبود فرزندش فکر نکرد چه برسد به تریلر میخواهد هرچقدر مادری ندیده مادری کند

میخواهد هر چقدر آه کشیده مادری کند

میخواهد هرچه آغوش ندیده درآغوش بکشد

اما درکنار تمام ناملایمات زندگی هنوز هم باوجود فرزند حسرت یه آغوش مادر دارد

کاش بودی مادرم ومن اینقدر زجر نمیکشیدم

اول اینکه مادر عزیزم خیلی دوست دارم و با دنیا هم عوضت نخواهم کرد مادر گلم.فرشته منی

خونه خواهرشوهرم دعوت بودیم اونجا یهویی حالم خراب شد و بالا اوردم با همسرم و خواهرش رفتیم بیمارستان اصلا فکرشو هم نمیکردم دکتر اون جملات رو بگه.گفت: به احتمال زیاد بارداری عزیزم ,من و همسرم که اصلا  تا به اون روز به فکر بچه نیوفتاده بودیم خیلی خیلی خوشحال شدیم یعنی اصن نمیتونم بگم چه حالی داشتیم.اما همیشه خوشی هامون پایدار نبود,جواب اومد و متاسفانه دکتر گفت که حامله نیستی  
اخ اخ  اشکام همینطوری داشت میومد پایین زودی هم پاک میکردم خواهر شوهرم نبینه
هیچ وقت اون روز یادم نمیره......

ای وای اشک ریختم با متن قشنگت ای خدا چرا دختر نازت رفته

مادر شدن بدون وجود مادرم عذاب بود مادر عزیزم کاش بودی و این خبر خوش رو اول به تو میدادم

وقتی ک فهمیدم دارم مادر میشم ب اولین کسی ک گفتم عشقم بود باورش نمیشد ک داره مدرمیشه خیلی حس خوبی بود برام بعدازاون دخترگلم روز ب روز توشکمم بزرگ بزرگتر شد جوری ک باهریه لگدش کل دنیا رو میدادن بهم عاشقش بودمو دوستداشتم زودتر بدنیا بیاد چون دختر میخواستم و خدا چقددوسم داشته ک بهم دختر داده میگن دختر برکت خونس همدم مادر مادر شدن خیلی زبیاست خدامادر راافریده تا بچه هاشون تنها نمونن من ک مادرشدم فهمیدم ک بهترین حس دنیاس الانم ک دخترم ۶ماهشه تمام وجودمه نفسم ب نفسش بنده مامان شدن عالیه ایشالا قسمت همه چشم انتظارا من عاشق مامانمم شماهارونمیدونم مامانی جونم روزت مبارک عشقم 

عزیزم خیلی برات ناراحتم خدابهت صبر بده😢😢😢😢😢