2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046538 بازدید | 684523 پست
من رفتم حمول البته ازمایشم مثبت شد بعد الان دل درد دارم میترسم کسی بوده مثل من باشه

ببخشید بانو

از روز انتقال تا الان چند بار حمام رفتی؟من امروز روز شش بود هنوز میترسم حمام کنم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم مبارکت باشه که مامان شدی😍 من هم فردا باید ازمایش بدم  منم تازه رفتم حموم دلم درد گرفته

ممنون فدات شم انشالله ک مامان هستی .منم زیر دلم درد میکنه

خدایا شکرت بابت هدیه ات . 
ببخشید بانو از روز انتقال تا الان چند بار حمام رفتی؟من امروز روز شش بود هنوز میترسم حمام کنم

من از روز انتقال نرفته بودم امروز رفتم زیر دلم درد میکنع .۱۴روز امروز انتقال دادم 

خدایا شکرت بابت هدیه ات . 
عزیزم من خیلی وقت پیش یه عکس رنگی داشتم که اصلا نگاش نکردم دیدم توش نوشته داخل حفره رحم سپتوم هس برا ...

عزیزم درکت میکنم .دقیقان احساست رو میفهم چون خودم کشیدم ..

منم بعد سه تا منفی انگار تو عالم برزخ بودم نمیدونستم چیکار کنم .کجا برم ..اصلا گیج بودم .مات و مبهوت ..

خدا سر دشمن ادمم نیاره ..

ولی بخدا هیچکس به من کمک نکرد .از نظر مالی خیلی بد بود اوضاعمون .همش قرض..رفتم خودم تنها تهران خونه خواهرم دو ماه موندم هر دکتری بگی رفتم .سه چهار تا فوق متخصص .متخصص ..ماما..هر ازمایشی بود انجام دادم ..

همسرم هم بازم ابن سینا ازمایش داد بازم افتضاح بود وضعیتش..

بخدا من خیلی سختی کشیدم تنهایی ..به مادرشوهر باکلاسم گفتم ما برای عمل و ...پول میخوایم نداریم ..به خانواده ام هم نمیتونم بگم چون اوضاع بد میشه .گفت من از شما بچه نمیخوام .اگه دارید برید عمل کنید .اگه ندارید برید وام بگیرید ..با اینکه کلی دارایی دارن .

اولین بار منفی شدم گفت جاریاتو ببین تو لیاقت مادر شدن نداری..و...حرفایی که ....قلبم هزاران هزار تیکه  شده ...تا اخر عمرمم یادم نمیره ..

دیگه نگفتم .چون دیدم دلسوزم نیستم باز قرض باز عمل و..باز منفی ..

و خدا اینبار برام معجزه کرد.اگه نمیشد این بار نمیدونم سرنوشتم چی میشد چون مطمئنم که نه پولش بود برم دنبالش نه ....

بخدا از زبون نمیفته دعا در حق تک تک منتظرا..چون میدونم چی میکشن .با گریه و التماس از خدا میخوام ..

عزززم تو هم تلاشت رو بکن .چون سپتوم داری .اصلا خوب نیست انتقال بدی ..حتمان حتمان هیسترو بکن و هم سپتومت رفع میشه هم باعث میشه رحمت اماده تر بشه برای انتقال ..پردنی هم که میخوری .خیلی تو مثبت شدن تاثیر داره ..

انشاالله بحق این دل شکستم که با حرفات یاد سختی هام افتادم ..که این بار حتمان حتمان مثبتی و مامان میشی ..

از الان مامان شدنت رو تبریک میگم عزیزم .

توکلت به خدا باشه و با عشق کاراتو دنبال کن که تو به زودی مامانی گلم ...🐦🐥🐤🐤🐣

منم دعا کنید خیلی محتاجم ..🌷🌷🌺

عزیزم درکت میکنم .دقیقان احساست رو میفهم چون خودم کشیدم .. منم بعد سه تا منفی انگار تو عالم برزخ بو ...

عزیز دلم قربون دل شکستت؛ خدا دوردونه ات رو برات نگه داره. منم هر چند وقت یه بار پدرشوهرم بهم میگفت. اینبار بعد از انتقال که برگشتم شهرمون و چون طبقه پایینمون هستن بعد از چند روز ک منو ندیده بودن رفتم به احترام یه سری زدم بهشون در مجموع دو دقیقه هم نشد موقع خداحافظی بهم گفت یه فکری بکن وگرنه براش زن می گیرم! خیلی ناراحت شدم اما چون اینبار که منم دفعه چهارممه خیلی انرژی مثبت دارم و حسم اینه که مادر شدم باز هم مثل دفعه های قبل به دل نگرفتم زیاد، گفتم باشه براش بگیر!!! با اینکه اصلا در جریان نیستن همچین حرفی زد. جالب این که درسته منم بدون مشکل نیستم اما مشکل اصلی آزواسپرمی همسرم بوده. هر کدوم از ما به طریقی اطرافیان دلمونو رنجوندن؛ خدا خودش دل تک تکومن رو شاد کنه ان شا الله

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز