بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

او مای گاد.استراحت مشکلی نیست دیگه اینجوری که اصلا تکون نخوریم خیلی بده.من حتی چندروز مسواک نزدم.حموم که گندگرفتم

پس خیلی خوب شد چون با تبریز فاصله داریم گفتم بریم مرکز ناباروری نمونه اسپرم بده همون روز نمیتونه یه جای دیگه هم ازمایش اسپرم بده هم از لحاظ کیفیت و.... نمیشه داااا پس جفتشون با هم تو مرکز ناباروری هست کاریوتایپ تو ازمایشگاه ژنتیک

خودمم ازمایش ایمنیم تو یه ازمایشگاه هست کاریوتایپ و ژن غلظت خون تو ژنتیک

كلا روال همه جاي دنيا همينه اول چند بار اي يو اي بعد اي وي اف.من خودم pco بودم شوهرمم مشكل مورفو و كم تحركي داشت اتفاقا.ولي خوب ديگه رفتم يزد.به سن و تجربه اشون اعتماد كردم ديگه.بازم هرچي خواست خدا باشه ديگه.ايشالله همه مون جواب بگيريم به اميد خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻

اره منم استراحتم چون حتي اون قلي هم كه از بين رفته هماتوم داره اونم زياد، من حمام هفته اي يه بار ميرم تو حمام هم رو صندلي ميشينم 

ولي خب شما خونريزي داري يكم بيشتر مراعات كن، انشالاااااااا كه اين روزا هم به خيرو خوشي ميگذره و به سلامتي بغل ميكنيد ني ني هاي نازتونو

نه من هیچوقت آی یو آی نکردم.هیچ جا هم پیشنهاد آی یو آی ندادن.با اینکه من سنم کمه.از سه سال قبل هم رفتم دنبال درمان.یعنی بیست‌سالمم نشده بود.ولی هرجا‌میرفتم‌میگفتن برو میکرو.چون شوهرت ضعیفه.خداروشکر‌ خودمم وسوسه‌نشدم آی یو آی رو امتحان کنم.چون الان تجربه هارو میخونم میبینم‌همه‌میگن آی یو آی اتلاف وقت و پوله.من‌ دلم میخواست طبیعی نتیجه بگیرم.وگرنه‌ اگه همون‌موقع رفته بودم برا میکرو و پیگیر میشدم شاید الان بچم هم بغلم‌بود.به هرحال اون موقع‌سنم پایین بود همش میگفتم تن به این آمپولا نمیدم.اما الان باز میگم خداروشکر که راهی هست هنوزم.واقعا وقتی میرم مراکز ناباروری اعصابم خورد میشه با فهمیدن بعضی مشکلات.خیلی سخته واقعا جوابت کنن و بگن حتی میکرو برات فایده نداره!خیلی دلم میگیره.به هرحال بنظرم کار خوبی کردی که مستقیم رفتی سراغ میکرو.ان شاالله به زودی مامان شدنتو جشن بگیریم

مامانا تیکر بذارین دیگه😍

اره.مثلا يزد خيلي اعتقادي نداشتن.هم اورولوژيست هم هم خود دكتر همون اول بهم گفتن ميكرو.نميدونم واقعا كار درست چيه.ولي من واقعا خسته بودم و ترجيح دادم اعتماد كنم و خودمو ازون برزخي كه توش بودم نجات بدم.ديگه توكل بخدا.ممنونم عزيزم از دعاي خوبت.ايشالله شما هم بهمون خبر هاي خوب بدي و خدا ني ني هاي سالم و صالح نصيبت كنه🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

انشاله که نتیجه بگیری ، شوهرمن خوب بود ولی هرسری ازمایش میده بدتر میشه  ، دکتر باغ نی هم بی فایده بود .. چوبساز به شوهرم دارو نداد ولی خودم ول من گرفتم واسش

آنا‌جونم یه سوال.شما هرشب روغن سیاهدونه رو میمالیدین به شکم و با شال میبستین؟ماساژ بدم با روغن؟من نمیدونم رحمم گرمه یا سرد استفادش ضرری که نداره گلم؟

باشه عزیزم پس منم بیخیالش شم‌.اخه گفتم یکم کارای مثبت بکنم.از فردا میخوام ورزشو شروع کنم‌.پروتئین هم سعی کردم بیشترش کنم.شنبه هم میرم دکتر زنان با جواب ازمایش ویتامین دی.که اگه نیاز بود ویتامین تجویز کنه و فولیک اسید.مکمل هم سعی میکنم ماه آخر بخورم.راستی آنا جون از کجا باید مطمين شم رحمم گرمه یا سرد؟اخه من هیچوقت پریودم با لک شروع نمیشه‌.دو سه روز اول هم شدیده.روز هفتم هم معمولا تمیزم.موقع پریود هم قسمت شکم و رحمم گرمه.یعنی داغتر از بقیه ی بدنمه.از اینا میشه حدس زد رحمم گرمه یا سرد؟حمومم من تا روز چهارم رعایت میکنم اصلا نمیرم.بعضی وقتا هم تا اخرش‌.ولی آب سردو نمیدونستم.دقت میکنم از این به بعد.بازم ممنون مهربونم

متشكرم، يعني روز نهم برا ستروتايد و سونو دير نيس؟؟

اناجون و لاله جون خيلي از پاسختون ممنونم و اينكه هربار يك پُست پاسخ براي دونه دونه محبتاتون نميزارم فقط و فقط برا اينه كه تاپيك رو شلوغ نكنم وگرنه با خوندن هر پاسختون، از صميم قلبم از خدا براتون بههههترين ها رو ميخوام و دعاگوتون هستم

@لاله_سرخ    

من هر روز بايد اينجارو بخونم و از بچه ها باخبر بشم، باردار شدم خدارو شكر ولي اون سختيها و اون انتظار و اون روزا بدجوري منو به اينجا وصل كرده چون حال همديگه رو فقط خودمون درك ميكنيم، شايد خيليا با خودشون بگن اينا از سرخوشي ميان ولي به خدا اون درد انتظار انقد تو دلم عميق بود كه هر روز ميام تا ببينم بچه ها يه قدم به آرزوشون نزديكتر شدن و ذوق كنم... قبلا فكرشم نميكردم به اين روزا برسم ولي خدا خواست و بعد ازون سختيها شد و الانم ميدونم نوبت بقيه يكي يكي ميرسه، فقط دعا ميكنم زودتر باشه تا خسته نشدن

عزيزدلم در جريان مشكلاتت هستم ولي تو اين چندسال واسه منم اتفاقايي كه افتاد كه هر كدوم به لحاظ پزشكي يه پروسه سخت بود، هي درگير مسائل كوچيك و بزرگ شدم و وقتي فكر ميكردم تمام شده و فقط همون يه دونه ناباروري مونده يهو واسه همسرم مشكل پيش اومد... باز خودم و مشكلات جديد و ... همينجوري ادامه پيدا كرد، دروغ چرا ؟؟ نااميد بودم ولي ادامه ميدادم كه زمان از دستم نره و پشيمونتر نشم، يعني يه جورايي حالتونو درك ميكنم ولي از خدا ميخوام روحيه و توان و سلامتي بده بهتون و ان شاءالله به زوديه زود اونجوري كه فكرشم نميكني واست همه چي اوكي بشه و به آرزوت برسي و ما هم از خوشحاليت شاد بشيم