عزیز مهربونم!!!
من در خود جوری هستم که نمیتوانم برایت زندگی آرزو کنم که بی خزان و بی زمستان باشد.نمی توانم بگویم سالی پر از فقط شادی و موفقیت داشته باشی. نمی شود،بگویم برایت سالی پر از ثروت و سلامت میخواهم!
من و تو میدانیم که زندگی بسیار زیبا،اما دشوار و شکننده است!میدانیم که قرار است همانطور که گاهی موفق میشویم جاهایی هم موفق نشویم.یا دست کم رسیدن به برخی از خواسته ها و آرزوهایمان را مدتی به تعویق بیندازیم. یاد گرفته ایم که بیماری هر از چند گاهی درما،یا یکی از عزیزان و دوستانمان،مهمان میشود تا درسهای سخت انسان بودن را مرور کنیم.
میدانیم که گاه با داشتن مال و گاه با نداشتنش،گرفتار میشویم.
میدانیم از این بهار تا آن بهار،فاصله ای است؛پرازماجراهای تلخ و شیرینی که بسیاری از آنها خواست و انتخاب ما نیستند،اما گریز ناپذیرند.
نمی خواهم بگویم که تو را به خدا میسپارم و خیالت راحت باشد که خدا نمیگذارد هیچ اتفاق بدی برایت رخ دهد!
چون میدانم که ناخواستنی ها، همانقدر فراوانند که سپردنهای نارس و فهم ناشده ی ما!
دیگرآنقدر بزرگ شده ایم که بفهمیم در هفت سین چیزهایی را میچینیم که هراس نبودن،کم شدن یا از دست دادنشان را داریم آن قدر تجربه داریم که درک میکنیم مردم این بهانه های خوشرنگ و شاد را همچون فرصتی مهم تلقی میکنند،برای اینکه،خودشان را به آن راه بزنند،که انگار قرار است زندگی طبق آرزوها،شادباشها، تبریکات،تهنیت ها و مبارک بادهای ما بچرخد!(وشاید این خود نمایش قدرت امید در انسان باشد که به رویارویی هر احتمالی،بالبخندمیرود!)
میدانی !میخواهم این بار برایت آرزویی کنم که تو را در تمام فصول زندگی،در سرما و گرمای روزگار،درتمام بارانها،برفها،
طوفانها،خشکسالی ها،شکستهاوموفقیتها،
شادیها و غمها،ازدست دادنهاوبه دست آوردنها؛در امان و قرار دارد.!
آرزو میکنم،آنقدر به خودت رسیده باشی و برسی،آنقدر خدا در خودت داشته باشی و بیابی،و آنقدری در قلبت آگاهی ودر ذهنت روشنایی باشدو بیاید که:
تمام زندگی را -هر طور که پیش رود- مشتاقانه،امیدوارانه،سرافرازانه وعاشقانه
زندگی کنی!
تو نیز مرا همین آرزو کن.🙏
باشد که سال بعد،همین حوالی، خشنود از خودو آنچه گذشته به یکدیگر لبخندبزنیم
و همچنان چون بهار،مشتاق و سرافراز و عاشق زندگی باشیم.❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️