2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045746 بازدید | 684483 پست
انا جان دکتر ترکیه برام نوشته اگر ذخیره تخمک شما ناکافی باشد یعنی به اصطلاح خودشون کالیتلی نباشه ادا ...


عزیزم ذخیره تخمدان من 5.2 هستش یعنی اینقدر ناکافی بوده؟>

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....
مگه یه مقدار مشکل ایمنی نداشتی؟ تازه به نظرم بهتره با این اوصاف حتما جنین هات رو پی جی دی کنی هیستر ...


سال 92هیسترو شدم .اره مشکل ایمنی داشتم ولی گفت با پرد مشکلت حل شده که باردار شدی .

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب الان تصمیمت جیه؟ تا شنبه سقط نشد میخوای بری کورتاژ؟ با این همه پروژ تا شنبه بعیده اصلا لک هم بیوف ...


لاله اصلا دلم نمیخواد کورتاژ شم دیگه حاضر نیستم رویه نحس ظهیری رو ببینم اینقدر عصبم که دوست دارم خفش کنم خرخرشو بجوئم

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....

ثمین ی چیزی بهت بگم شاید قرار بوده ی اتفاق خیلییییی بدتر از این برات در آینده بیفته و چون خدا خیلی دوست داشته الان جلوشو گرفت و نزاشت بیشتر و بدتر از این ناراحت بشی عزیزم میدونم خیلی خیلی خیلی سخته این اتفاقی ک برای شما افتاد ولی بزار پای حکمت و قسمت و ب خدا توکل کن 

خانومها، انا جون، اين بارداري اسمش belighted ovum هست، ترجمه لفظ به لفظش ميشه بارداري تخمك پوچ. ...


آخه نازی جون فکر کن روز دوشنبه رفتم پیشش میگه تا شنبه به خونریزی نیوفتادی بیا کورتاژ.میگم داروییی شیافی میگه بیا کورتاژ .شما بگو ساک 7میلی ارزش کورتاژ شدن داره؟آخه لامذهب حداقل ی قرص استامینوفن میدادی میگفتی تو که خری ثمین اینو به عنوان دارویه سقط قبول کن.هیچیه هیچی آخه.میگه نری دوهفته دیگه بیایا .دقیقا شنبه بیا .من در حالت عادی 1هفته طول میکشه به خونریزی بیوفتم الان بی هیچ دارویی آخه

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....
سلام صب بخیر.ثمین جون بخدا منم با دیدن پیامت خیلی ناراحت شدم هر چند میدونم الان هیچی تو رو خوشحال نم ...


نیوا جون به خدا منم اصلا آدم حسودی نیستم ولی خواهری متنفرم یکی با ترحم بهم نگاه کنه فردا اون زایمان میکنه همه میخوان برا من دل بسوزونن.تازه خواهرشوهرمم از وقتش گذشته و احتمالا برا بچه دوم بارداره 

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....
آخه نازی جون فکر کن روز دوشنبه رفتم پیشش میگه تا شنبه به خونریزی نیوفتادی بیا کورتاژ.میگم داروییی شی ...

ثمین برو با ی دکتر دیگه ببین چی میگه بهت.من خودم تا حالا بیش از ده تا دکتر رفتم هر کی ی چیز میگه برو پیش ی دکتر دیگه شاید بهت دارو داد برا سقط

خدایا شکرت بابت معجزه ای که بهمون عطا کردی خودت مراقبش باش.اگه میشه برا سلامتی نی نیم یه صلوات مهمونم کنین
نیوا جون به خدا منم اصلا آدم حسودی نیستم ولی خواهری متنفرم یکی با ترحم بهم نگاه کنه فردا اون زایمان ...

بخدا میفهمم چی میگی عزیزم من هر کیو میبینم بارداره میگم کاش من جای اون بودم ولی خب خدا برا هر کی یجور میخواد

خدایا شکرت بابت معجزه ای که بهمون عطا کردی خودت مراقبش باش.اگه میشه برا سلامتی نی نیم یه صلوات مهمونم کنین
ثمین جون خیلی خیلی ناراحت شدم ولی درکت می کنم از ته دل چون خودم این بلا سرم اومده. برای من چهار تا ج ...


سوگل جون ولی من به جایه همه اتاق عمل رفتم.از تومور مغزی گرفته تا لاپرا همه جور عملی کردم دیگه حتی صبری هم برام نمونده تحمل کنم موندم درمونده و بیچاره

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....
والا انا جون دقیقا همینو گفت منم باهاش درگیر شدم .تموم منشیاش ریخته بودن داخل منو آروم کنن.همشم میگه ...

عزیزم واقعا متاسفم برات

من تازه اومدم توی این گروه

3 روزه نی نی 4 ماهمو سقطکردم

ببین من چه حالی دارم .منکه تکونهاشو دیگه حس میکردم.

منم 2 ماه سیکلوژست مصرف مبکردم.

ولی با قرص و امپول سقطکردم.ولی بعدش کورتاژم شدم.چون گفت مطمئنن بقایا می مونه

امیدوارم خدا دلمون رو اروم کنه

منم مثل شما شدم

دیگه دلم نمیخواد دعا کنم


ثمینم ب نظرم برو با ی دکتر دیگه ویزیت شو و نظر اون دکتر هم بپرس شاید راهکار بهتری برات داشته باشه


میخواستم امروز برم .ولی متاسفانه تعطیله

رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ        به کوتاهیه آن لحظه ی شادی که گذشت غم هم میگذرد....
بلخشید ی چیز دیگه هم بگم ک نمیشه ب دکتر بی اعتماد بود زمانیکه ب ثمین گفته بود بچه رشد نمیکنه و باید ...

نیوا جون میفهمم چی میگی اما بازم برمیگرده به دکترش.....

ببین دکترش اگه دکتر به تمام معنا بود میتونس با لحن و کلامش اعتماد جلب کنه.....

ببین دکترا فقط علمشون کفایت نمیکنه باید بلد باشن با پنبه سر ببرن.....

دکتری که برگرده به کسی که ۱۲ انتقال منفی داشته و برا اولین بار تو عمرش یه بتای + تجربه کرده خیلی راحت بگه سقطه نمیشه بهش اعتماد کرد.....

حسی که دکتر میده خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مهمه!!!!!

ببین اگه گفته های من دقت کنین بوی ناامیدی میومد و داشتم دست و پا میزدم برا نتیجه خوش.....

در حالی که علم من کجا علم دکتر ثمین جون کجا.....

ببین ما نمیخواستیم دکتر ثمین جون غیر ممکنو ممکن کنه.....

ببین بذار یه مثال بزنم.....

دیدی بعضی پدر مادرا حرفشون با بچه شون نمیخونه و همش در تنشن؟

مثلا بذار یه مثال واضح بزنم.....

فرض کن تو دوست داری با یکی ازدواج کنی و تحت هیچ شرایطی خونوادت راضی نمیشن!!!!!

تو هم پاتو تو یه کفش کردی.....

هی از تو اصرار از مادر پدرت انکار.....

معمولا این جور روابط پایان خوشی نداره.....

علتش اینه که مثلا شما میگی پدر مادرت نمیفهمنت.....

نمیدونن عشق چیه و.....

اما به خدا اگه پدر مادرت تو جبهه ای که تو هستی باشن و این حسو بهت منتقل کنن راحت میتونی با استدالاشون قانع بشی.....

تو باید پدر و مادرت رو کنارت ببینی نه روبروت....

پدر مادر هیچ وقت نباید جوری رفتار کنن که بچه هاشون حس کنن درکشون نمیکنن.....

این دکترم از اون پدر مادراست که جبهه مخالفو انتخاب کرده و در کنار مریضش نیست.....

من شخصا به ثمین توصیه میکنم حتما با یه دکتر خوب مشورت کنه چون تا زمانی که اعتماده نباشه احتمال به خطر افتادنش زیاده چون باید اعتماد کامل پیش بیاد که ثمین راهشو درست بره چون عدم اعتماد باعث میشه از سر لجاجت یا بی اعتمادی با اشتباه زیادی پیش بیاد.....


در نهایت خلاصه کنم.....

دو تا دکتر ممکنه نظرشون کاملا یکی باشه اما نحوه گفتنشون قضیه رو کاملا متفاوت جلوه بده.....


ببین عزیزم یه مثال دیگه بزنم من حتی با بتای ۲ هم سه بار بتامو تکرار کردم گفتم لابد خبریه که همیشه زیر ۰/۱ بوده تا وقتی که دکتر این حس منو درک نکنه نمیتونه رابطه خوبی باهام برقرار کنه چون من دنبال روزنه امیدم و دکتر نمیتونه با این دید که تو چیزی حالیت نیست (من دکترم یا تو و منم که میدونم چی به چیه نه تو، منم که ده سال درس خوندم نه تو،....) باهام رابطه خوب برقرار کنه.....

این مثل این میمونه پدر مادرت بهت بگن تو چی حالیته من ده تا پیرهن بیشتر از تو پاره کردم و تو هنوز هیچ چی از زندگی نمیدونی و.....

این موقع هست که تو برا اینکه ثابت کنی بزرگ شدی خودتو بدبخت میکنی......

امیدوارم حرفهام باعث رنجش نشده باشه اما شرط موفق بودن هر دکتری قرار دادن خودش تو شرایط بیمارشه!!!!!!!


خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز