عزیز دلم با حرفات موافقم چون واقعا یه سری چیزا رو نمیشه ندید گرفت.....
اتفاقا احتمالا چند مدت پیش نبودی.....
بحث این بود که یکی فقط به خاطر مشکل انعقادی تشخیص داده نشده به خاطر مصرف ال دی فوت کرده.....
یکی تو ماههای بالای بارداریش متاسفانه بچشو از دست داده و خودشم جونش به خطر افتاده بوده.....
یا یکی بعد زایمان دوقلوهاش به خاطر همین مشکل انعقادی تشخیص داده نشده جونشو از دست داده.....
خیلی واقعا مورد مهمیه که من شخصا دکتر بودم حتی کسی میخواست طبیعی اقدام به بارداری کنه میگفتم بحث انعقادیو کامل کامل چک نکنی حق اقدام نداری....
چه برسه ماها با این همه داروهای جورواجور هورمونی که انقدر غلظت خون رو بالا میبره....
اما من تو این مدت یه چیزایی دستم اومده.....
من شخصا ترجبح میدم هر کسی کوچکترین چیزی که فکر کنه تو رسیدن به هدفم کمکم کنه بهم بگه دستشم میبوسم و با خیال راحتتر جلو میرم.....
اما بعد که با روحیات مختلف روبرو شدم دیدم همه مثل من نیستن که دونستن بیشتر بهشون آرامش بده.....
مثلا من روزی چند بار این قضیه آزارو تاکید میکنم اما خیلیا هستن تا سرشون به سنگ نخوره متوجه اصرارم نمیشن.....
یعنی دست خودشون نیست.....
وقتی دکترش پافشاری میکنه که لازم نیست دیگه گفتن من و امثال من فایده ای نداره.....
برا همین سعی میکنم در حد توانم یه جوری بگم بهش اما ته تهش مجبورم استرسشم در نظر بگیرم.....
واقعا سخته مدیریت استرس.....
اونم مدیریت استرس دیگران.....