مرسي آناي عزيز
اينبار انتقال هفتمم هست
😢
به قول دكترم كه بار اول انجام ميدادم و گفت تو نمونه يه زن شجاع و با انرژي و شادي ومطمين باش جواب ميگيري
الان نمونه كامل يه زن داغون و عصبي هستم و
بيزارم از انتقال
بيزاااااار
ببخشيد از اينهمه انرژي منفي
حقيقت من زيادي تو اين راه اذيت شدم
راستي من خاموشترين عضو تاپيك هاي ivf هستم
٤ ساله ميخونم ولي چيزي ننوشتم
از تاپيك سيمين دخت تا به اينجا
واسه خيلياتون از ذوق جيغ ميزدم
واسه خيلي ها هم كلي بغض
الان قرص ميخورم امپول ميزنم ولي شايد روز انتقالم كه هميشه با بيهوشيه قبل اينكه بيهوشم كنم فراااار كنم
چه كيفي ميده
ديگه هيچكس پيدام نميكنه