مامی جان ،عزیزِ دلم، خودتو ناراحت نکن، پیش میاد این داروها به اضافه استرس و فشار عصبی که رومون هست باعث شده این حالتا بهمون دست بده خب ما هم آدم هستیم بخدا خیلی قوی هستیم باور کن دیگه حالا یه وقتایی پیش میاد من که چندین بار نزدیک بود شوهرمو بخورم در حالیکه واقعا واقعا همسر خوبی دارم خداروشکر ، یه موردش دقیقا همین جمعه شب بود انقدر بهش گیر دادم آخرش بحثمون شد منم عصبی شده بودم ولی عیبی نداره دیگه فکرشو نکن گذشته رفته تازه گریه هم خوبه دلت خالی میشه، الان گذشته رفته امروز آرامش داشته باش،من روز اول انتقالم دفعه قبل الکی با همسرم بحث کردم بعد گریه گریه ولی مثبت هم شدم،مامان سبحان هم این سری فکر کنم یه گرد و خاکی با همسرش داشت ببین خداروشکر همه چیز خوب پیش رفت، دیگه فکرشو نکن عزیزم. امروز یه روزِ جدیدِ، دیروز تموم شد و رفت امروزتو با فکر دیروز خراب نکن. بیا یه بغلت کنم
شیرین جان درباره استرست چیزی نگفتی؟و تغذیه ات
براي منم سخت ميگذره تهوع دارم خسته ام كرده بشدت ضعف ميكنم از طرفي بخاطر مشكل قندم هرچيزي نميشه بخورم ديشب نون جو خريدم و كلي چيز رژيمي امروزم دوبار ازمايش قند دادم نوبت بعديم ظهره ازمايش ادرار دادم دوباره خلاصه همش دكتر ازمايشگاه كلافه شدم
عزیزم خوب چیزایی که گفتی قند و شیرینی و چای و کافئین کلا خوب نیست بهتره یا حذف کنی یا کمترین مقدار باشه.......
استرس و جنگ اعصابم میتونه موثر باشه پس سعی کن اگه همسرت همراهیت نمیکنه لااقل تو خودتو بزن به بیخیالی و هیچ چیزی رو سخت نگیر تا شرایط بهتر بشه......
بابت داروهاتم شاید سینال اف خوب جواب نداده حالا بذار این چند روزم بگذره شاید منوگونها جواب بدن......
سیکلت که آنتاگونیسته ظاهرا خوب بود ماه قبلشم ال دی داشتی؟؟
چون اگه اشتباه نکنم ال دی تو یه دست شدن فولیکولها تاثیر داره......
عزیزم در کل این همه به خودت فشار نیار ایشالله بهترینا منتظرته......
عزیزم نگران نباش چیزی نمیشه........
منم تو بارداریم البته از طرف افرادی غیر همسرم خیلی اذیت شدم اما شکر خدا همه چی به خیر گذشت......
پس به خودت استرس الکی بابت چیزی که گذشته نده......
شاید نشه اتفاق گذشته رو جبران کرد اما برا آینده که میتونی کاری کنی پس الکی به خودت استرس نده......
عزیزم باید بری اورژانس بیمارستانی که میخوایی تزریق کنی البته اگه تزریق کنن، حالا چند تا بیمارستانو چک کن بالاخره یکی تزریق میکنه.......
تو اورژانسش تزریق میکنی و باید به سیستم مونیتورینگ مجهز باشه که ضربان و فشارت کنترل بشه حین تزریق........
آمادگی خاصی نمیخواد و هر موقع از روز بری میشه ولی من همیشه صبح اول وقت میرفتم نگران نباش ایشالله به خوبی تزریقو انجام میدی......
آنای عزیزم ودوستای گلم ،شماها در سیکل تحریک تخمدان و بعد از انتقال چایی میخوردین؟
تعدادشم ذکر کنین لطفاً
از طرف یک معتاد 😂😂😂😂😂😂😂😂
با تشکر
ستایش جون عزیزم چون اولین تزریقته بگو اولیو یه ساعت الی یک ساعت و نیمه تزریق کنه تا بدنت به آرومی بهش عادت کنه و بقیه رو هم هر کدومو یه ساعته تزریق کنه.........
برا کسایی که مشکل انعقادی دارن هر چه با انفوزیون آهسته تزریق بشه بهتره......
پس اولیو یکم آهسته ترم تزریق کنن بهتره.......
بچه ها چرا من پری نمیشم
اگه 5 شنبه شدم چیکار کنم روز دومم میشه جمعه......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوشبخت جون زنگ بزن به دکترت بگو پریود نشدی،البته اگر تایم خاصی برات معین کرده ،چون دکتر من براش روز چندم دوره شروع کنم تزریق رو اصلا مهم نبود به من گفت این خونریزی که ما به بدنتون تحمیل میکنیم پریود مصنوعی، برای همین براش مهم بود من تا ۱۳ ماه اکتبر پری بشم و اگر نشدم حتما بهش زنگ بزنم، که من جمعه آخرین قرصو خوردم سه شنبه لک اومد تا صبح چهارشنبه کامل پریود شدم،یعنی روز ۵ پریود اومد، حالا زنگ بزن تا اول هفته هستش تکلیفت معلوم بشه.
آنا جون شما درباره بارداریتون قبلا نوشتید؟اگه نوشتید میشه بگید کدوم صفحات بوده منم برم بخونم
من باید برای بار دوم انتقال بدم ولی خیلی سوالها تو ذهنمه که نگرانم میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز