2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7048524 بازدید | 684660 پست

آنا جون نظرتون در مورد اووبوست چیه ؟ برای بهبود تخمک خوبه؟

قیمتش برام زیاد  هست   می خواستم ببینم کسی از این قرص نتیجه گرفته یا نه؟


عضو گروه نارنجی بامداد خمار وزن اولیه 70/500 وزن هدف 57 قد 157

تورک آنا لطفا منم راهنمایی کنید من به یه مشاوره زنگ زدم گفتن باید از پریودیت بگذره تا بی بی جواب بده حالا برا من که انتقاله هم همین طوره دکتر به من دهم نوبت داده که اون روز معلوم میشه ولی تاریخ پریودیه من15 هست چکار کنم؟   

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خب از خودم بگم که امروز با دکتر پ ا د م ه ر ویزیت شدم دوباره با جواب سونو..گفتن که بلههههههه ندول و ...


آتریسای عزیزم ممنون که اومدی و خبر دادی راستش منم قبلا که بهت گفته بودم رفتم پیش آصف جاه اونم به من گفت چون عملت سخته بهتره اول انتقال بدی اگه منفی شدی بیای عمل کنی ولی خب من باز هم میخوام برم پیشش ببینم چی میگه 

حالا شما توی لاپرا فقط لوله ها را برمیداری؟کار دیگه نمیکنی ؟

رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِین

یک مورد دیگه آتریسا جان که دکتر طرازی نظرش اینه که این چسبندگی ها بیرون رحم است و کاری نداره و مانع نمیشه پادمهر نظرش چی بود ؟اونم همین را میگفت؟

رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِین
آنا جون نظرتون در مورد اووبوست چیه ؟ برای بهبود تخمک خوبه؟ قیمتش برام زیاد  هست   می خو ...

مهسا جون عزیزم موقعی که من تحت درمان بودم این قرص تجویز نمیشد ولی یادمه بعدا خانوم دکتر تجویز میکرد و دوستان میگفتن ظاهرا برا کیفیت تخمکا خوبه.....

حالا باز ببین دکترت چقدر تاکید داره به مصرفش....

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
تورک آنا لطفا منم راهنمایی کنید من به یه مشاوره زنگ زدم گفتن باید از پریودیت بگذره تا بی بی جواب بده ...

سارا جون عزیزم معمولا روز ۱۴-۱۵ انتقال دیگه بتا + میشه ولی برا بی بی اگه بتا پایین باشه شاید یکی دو روز بیشتر لازم باشه.....

عزیزم الان چند انتقالی؟

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
یک مورد دیگه آتریسا جان که دکتر طرازی نظرش اینه که این چسبندگی ها بیرون رحم است و کاری نداره و مانع ...

منتظر رحمت جون برا منم کاملا خارج رحم بود و تو ناحیه لگن بود......

پ ا د م ه ر حتی به من گفت با شرایطی که داری احتمال + شدن میکروت نزدیکه صفره.....

حالا نمیدونم شرایط شما چیه ولی برا من فقط برا آندو تو ناحیه لگن اینو گفت....

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com

شاید شما خیلیهاتون منو نشناسید منم همین طور من گاهی میومدم اینجا و مطالب رو میخوندم و از تجربیات دیگران استفاده میکردم .اما آنا جون حتما من رو میشناسه

میخوام براتون از معجزه بگم

من 5 سال بود که اقدام میکردم برای بارداری در سالهای اول فقط من آز میدادم و دارو استفاده میکردم ولی باز اتفاقی نیافتاد تا اینکه بعد 2 ،3 سال همسرم آز داد و متوجه شدیم مشکل از ایشون هست بعد همسرم عمل کرد اما هیچ فرقی با قبلش نکرده بود دیگه تصمیم گرفتیم که ivf کنیم اول رفتم پیش دکتر محمدزاده بعداز دو بار انتقال منفی با کلی روحیه داغون تصمیم گرفتم برم پیش دکتر عارفی با کلی سختی تونستم ازشون وقت بگیرم کلی آزمایش و... دادم و متوجه شدم منم کمی مشکل انعقادی دارم و اعداد مربوط به ایمنی اونم مربوط به یکی از cd ها 0.5 نمره با رنج نرمالش تفاوت داشت پرولاکتینم هم بالا بود دکتر داروهام رو داد شماها خودتون میدونید که هزینه داروها و آزمایشها چقدر زیاد هست من داروها رو مصرف کردم دکتر برای بار اول انتقال گفت سرم ivig بزنم که منم زدم و به امید اینکه خیلیها این طوری تونستن منم امیدوار بودم که منم باردار میشم اما جواب آزمایشم در کمال ناباوری منفی بود اون روز رو یادم نمیره چون به اندازه تمام عمرم گریه کردم و به خدا گله کردم داشتم رانندگی میکردم نمیتونستم جلوی اشکمو بگیرم و تو ماشین داد میزدم میگفت خدایا تو خودت گفتی من بخوام تو اجابت میکنی تو خودت گفتی ناامید نشم و... با کلی روحیه داغون دوباره وقت گرفتم که برم دکتر خیلی زود در سیکل انتقال بعدی قرار گرفتم این آخرن بسته جنین بود که داشتم این بار م سرم ivig زدم و هم لنفوسیت و این بار هم امیدوار که حتما میشه شنیده بودم لنفوسیت آخرین راهه با کلی زحمت و سختی و ... که خودتون هم میدونید دوران انتقال و دو هفته بعد از اون تمام شد این بار هم امیدوار آزمایش دادم بعد از ظهر رفتم جواب بگیرم با کلی استرس و نگرانی .عدد تیتر رو که دیدم باورم نمیشد خوشکم زد دوباره منفی بود بغض گلوم رو گرفته بود با همسرم تماس گرفتم و موضوع رو بهش گفتم خیلی سرد با هم حرف زدیم و ... دیگه این بار حتی نای گریه و زاری نداشتم حتی دیگه نمیتونستم دعا کنم 

نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروزت خدای فردا هم هست، "فردایت قشنگ"
یک مورد دیگه آتریسا جان که دکتر طرازی نظرش اینه که این چسبندگی ها بیرون رحم است و کاری نداره و مانع ...

...............................................................................................

منتظر جان می بینی چقدر شرایطمون بهم شبیه هست...دقیقاا به من هم گفتن عمل سختی هست مخصوصا بابت چسبندگی روده که شاید لازم به برداشتن قسمتی از اون بشه...اما با نظر دکتر زنان جراحی اینبار من فقط برداشتن لوله ست و کار خاص دیگه ای انجام نمیشه مگر هیستروسکوپی..

آهان دکتر پادمهر گفتن هیچ تضمینی وجود نداره اگه محیط لگن کامل پاکسازی بشه و آی وی اف مثبت بشه فعلا در حد فرضیه س و چند تا مقاله..اما اگه اینبار هم منفی بشه میرن سراغ آخرین راه که جراحیه سنگینی ست..خب نظر دکتر ر ز ا ق ی هم همین بود..دیگه توکل به خدااا..واقعااا چاره ای جز رد کردن هفت خان نیست

شما هم حتما دوباره با د آصف ویزیت شو ببین نظرشون چیه..و یا میتونی با همین شرایط انتقال بدی و دیگه به بعدش فکر نکنی نهایتا مجبور به عمل میشی و دیگه خیالت راحت میشه...عزیزم بهترینها رو واست از خدا میخوام موفق باشی

🌹🌻در انتظار رویت، ما و امیدواری  در عشوه ی وصالت، ما و خیال و خوابی 🌻🌹من با خود و جهان اطراف خود یکسره در صلح و آرامشم..
منتظر رحمت جون برا منم کاملا خارج رحم بود و تو ناحیه لگن بود...... پ ا د م ه ر حتی به من گفت با شرا ...


--------------------------------------------------------

آنا جون داشتم کانال تون رو میخوندم خیلی جاها درباره مشکل آندو لگنی چسبندگی  و حتی برداشتن لوله مطلب نوشته بودید که عامل منفی شدن و یا حتی سقط هست..پس با این حساب من چه کنم...یعنی بازم دارم ریسک میکنم؟؟؟


شما درباره hla مثبت و راه درمانش  اطلاعاتی دارید؟؟خیلی سرچ کردن اما متوجه نشدم..اینو دیگه کجای دلم بذارم...از دوستان کسی بوده که با hlaمثبت باردار شده

🌹🌻در انتظار رویت، ما و امیدواری  در عشوه ی وصالت، ما و خیال و خوابی 🌻🌹من با خود و جهان اطراف خود یکسره در صلح و آرامشم..

تصمیم گرفتم برای چند ماهی بیخیال بچه دار شدن بشیم و بریم سراغ بقیه برنامه های زندگیمون به دکتر زنگ زدم که وقت بگیرم برای چند ماه بعد اونم 13 اردیبهشت بهم وقت داد این بار هش با خودم فکر میکردم یعنی این بار  دکتر میخواد دیگه چه راهی رو امتحان کنه و...همش با خودم میگفتم ان بار برم دکتر چی بگم... خلاصه مسرم پبشنهاد داد تا موقع نوبت بعدی همین طوری الکی اقدام کنیم منم که امیدوار نبودم ( چون فکر میکردم با اون همه دوا و درمون نشد حتی جنین تشکیل شده لانه گزینی نکرد) قبول کردم جالب بود که همسرم خودش روزها رو حساب میکرد که نزدیک زمان تخمکگذاری اقدام کنیم ماه اسفند بود من خیلی به اقدامها فکر نمیکردم بیشتر به فکر خریدهای عید و خونه تکونی بودم همه کارهای عید رو کردم و مهمونی های سنگین دادم و همه کاری که تا اون موقع نکرده بودم رو کردم منظورم تفریحات بود ، حت یادمه 13 به در بدجوری افتادم اونجا یه لحظه از ذهنم گذشت و با خودم گفت حالا چه حالی میده کا باردار باشم بعد سریع به خودم گفتم مگه میشه ... خلاصه موعد پری رسید و خبری نشد من هر روز نگران و منتظر پری با خودم میگتم حتما به خاطر مصرف داروها منم مشکلی پیدا کردم از طرفی جرات بیبی چک گذاشتن هم نداشتم تا اینکه روز پدر تصمیم گرفتم بیبی چک بذارم اما بعد منصرف شدم گفتم حالا منفی میشه و حالم توی این روز عزیز گرفته میشه

نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروزت خدای فردا هم هست، "فردایت قشنگ"
تصمیم گرفتم برای چند ماهی بیخیال بچه دار شدن بشیم و بریم سراغ بقیه برنامه های زندگیمون به دکتر زنگ ز ...


وای مو به تنم سیخ شده .. بقیه ش رو هم بیا بگو عزیز م منم مریض دکتر عارفیم

مي دونم كه مياي، دلم ميگه تور راهي...

فردای اون روز گفتم حتما بیبی چک رو میذارم که اگه خدای نکرده مشکلی بود برم سراغ دوا و درمان.

موقع برگشت از سرکار بی بی چک خریدم جالب بود فروشنده که آقا بود با یه ذوقی بیبی چک رو بهم داد انگار اونم دوست داشت + شه   اومدم خونه و دیدم هنوز همسرم نیومده خوشحال شدم گفتم اگه منفی شه خودم گریه و زاری میکنم و تا همسرم بیاد اوکی میشم رفتم دستشویی رو تست رو گذاشتم و مشغول شستن دستشویی شدم که متوجه شدم همسرم اومد خلاصه دستشویی رو شستم و آخر سر اومدم بیبی چک رو نگاه کردم باورم نمیشد دو خط شده بود برای اولین بار در عمرم بیبی چکم + شده بود هی نگاه میکردم و باور نمیکردم اومدم بیرون همسرم ناراحت روی مبل دراز کشیده بود و انگار منتظر بود جواب منفی بشنوه منم از قبل برای خودم کلی برنامه داشتم که اگه یه روز + شه چه طوری بهش بگم ولی نشد.همسرم ازم پرسید چی شد بازم منفی؟من چن دقیقه سکوت کردم داشتم فکر میکردم سر به سرش بذارم ولی دلم نیومد گفتم نه این بار + شد باورت میشه؟اونم باور نمیکرد اشک توی چشماش حلقه زده بود میگفت الکی میگی؟... خودش بیبی چک و بروشورش خوند تا مطمئن شه 

نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروزت خدای فردا هم هست، "فردایت قشنگ"
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز