سلام مامانی طاها ومامان اوا وارش وbestعزیز از منفی شدن آزمایشتون ناراحت شدم اما توکل به خدا ان شاالله سری بعد نتیجه میگیرید ومامان میشید
آناجون برای من جز٣٠و ١٤٠٠صلوات بزاری ممنون میشم
آزیتا جون عزیزم من نشنیدم دو ناف تزریق کنن..... عزیزم اگه دکترت گفته میتونی تزریق کنی تزریق کن!!!!
ممنونم لیلی جان چون گفتند سر پسرم ضعیف بوده اینسری باید اهدایی باشه اما دکتر گفت منم سعیم رو میکنم با این وجود گفتن باز نیاز ب اهدایی هستش ک نمیدونم برام چیکار کردن از خودمون گذاشتن یا اهدایی واسه همین دیگه ارزش نداره شوهرم بخواد عمل شه حالا یه سوال امکان هم داره الان نشون نداده باشه تو آز بعدی نشون بده ؟ و یه سوال دیگه اینکه گفتند تا روز آز بعدی داروهای اضاف اومدم رو دوباره استفاده کنم حالا اگه نکنم ایرادی داره ؟ از داروهام واسه فردا شیاف دارم قرص استروژن کرم واژینال استروژن و آمپول پدکسان
نه آنا جون دکترم چیزی راجع بهش نگفته چون همسرم امروز نیست برام تزریق کنه می خواستم خودم بزنم ولی رو بازو نمی تونم پس اگه میگی نشنیدی دور ناف ، پس حتما نمیشه
سلام من رفتم امپول مرینوال بزنم خانومه اشتباهی فقط اب مقطرش رو زد....... بعد فهمید که پودر رو حل نکرده..... شوهرم برگشت خونه یه بسته دیگه اورد و زدم حالا دو تا مشکل بزرگ دارم 1.یه وقت دوز داروم بالاتر نرفته باشه اخه دوباره یه اب مقطره با پودر حل کردیم و زدیم 2/باید بین ساعت 4تا5 میزدم امپولمو که تا شوشو رفت و برگشت شد 5/5 ایا عیبی نداره؟؟/ 3/قیمت هاش ام جی رو کسی میدونه اخه دوباره باید یه دونه کاملشو بخرم ؟
بعد میگن استرس نداشته باشین تو این مسیر
بعد میگن استرس نداشته باشین تو این مسیر
نازی جون نیم ساعت فکر نکنم مشکلی داشته باشه منم تو این چندروز نتونستم دقیق تو یه ساعت تزریق داشته باشم و تلرانس 1 ساعته حتی بیشتر داشتم دقیقا منم بیشترین استرسی که کشیدم برای دارو بوده/ بیشتر سر پیدا کردن داروها 5شنبه ی پیش ساعت تزریق داروم گذشته بود و من تو خیابون ها در به در دنبال دارو بودم. موبایل دستم به اطلاعات دارویی زنگ می زدم اصلا یه وضعی بود. خلاصه با یک ساعت و نیم تاخیر تزریق کردم
نازی جون اصلا نگران نباش
برا منم دقیقا این دو مشکل پیش اومده بود .اما هیچ اتفاقی نیفتاد !
آزیتا میتونم بپرسم داروهاتون چی بود واز کدوم داروخانه ها پیدا کردی؟
برا منم دقیقا این دو مشکل پیش اومده بود .اما هیچ اتفاقی نیفتاد !
آزیتا میتونم بپرسم داروهاتون چی بود واز کدوم داروخانه ها پیدا کردی؟
کلبه گرم: دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذ به طرف بقال دراز کرد و گفت ؛ مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته رو بهم بدی ، اینم پولش ... بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد ، بعد لبخندی زد و گفت ؛ چون دختر خوبی هستی و به حرف مادرت گوش میدی میتونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری ... ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای بر داشتن شکلات ها خجالت میکشه گفت ؛" دخترم ! خجالت نکش ، بیا جلو خودت شکلاتها را بردار " دخترک پاسخ داد ؛" عمو ! نمی خوام خودم شکلاتها را بردارم ، نمیشه شما بهم بدین ؟" بقال با تعجب پرسید؛ چرا دخترم ؟ مگه چه فرقی میکنه ؟ و دخترک با خنده ای کودکانه گفت ؛ اخه مشت شما از مشت من بزرگتره ! خدایااااااااااااااااااااااا تو مشتات بزرگتره میشه از رحمت وجود و کرمت به اندازه مشتای خودت بهمون ببخشی نه به اندازه مشتای کوچک ما دعا میکنم ... برای تو ... برای خودم ... برای همه مان ... کسی چه میداند ... شاید خدا دسته جمعی نگاهمان کرد دعا میکنم برای دلهایمان ... برای چشم هایمان ... برای گریه ها و خنده هایمان ... دعا میکنم ... مهربان خدای من !!! میدانم که تا آسمان راهی نیست ولی تا آسمانی شدن راه بسیار است ، این دستهای خالی به سوی تو بلند میشود ما بی سلیقه ایم طلب آب و نان میکنیم تو خود ای خزانه دار بخششها، بهترین ها را برایمان محقق کن آمین یارب العالمین....
آنا جون ببخشید پست به این طولانی گذاشتم ولی خیلی با خوندنش آروم شدم ، دلم نیومد دوستانم هم این پست رو نخونند .
دوستان یه صفحه ای بود که آموزش تزریق زیرجلدی به بازو رو تصویری گذاشته بود اگه دارین لینکشو میدین لطفا خودم باید بزنم نمی دونم چیکار کنم صبح یه سری برای تزریق رفتم درمانگاه دیگه حال ندارم برم
مرسی که هستین ازیتا و شاینا مرسی از دلگرمیتون . منم خیلی سر دارو بدبختی کشیدم . یه بار هم به خاطر نبود دارو سیکلم کنسل شد و افتاد واسه این ماه .بعد هم پری نمیومد .اینم ار الانم .خدا به خیر بگذرونه. همه اینا یه طرف غرغر شوشو یه طرف
مامان سبحان مرسی از پست قشنگت
خیلی قشنگ بود مامان سبحان جان خیلی اللهم آمین یا رب العالمین ❤️ آزیتا جان برو صفحه ٦
خواهش میکنم نازی جون و مامانی طاها . آزیتا جون بسیار تزریقش ساده هست ، اصلا نترس ، کاش از این سرنگها داشتی که سوزنش کوتاه بود ولی حالا اگرم نبود مهم نیست ، عزیزم وقتی تا خط ٢٠ از مایع آمپول پر کردی سوزن رو بگذار روی بازوت بعد بدون هیچ ترسی فشار بده بره داخل وقتی سوزن وارد بازوت شد سرنگ رو فشار بده تا کاملا خالی بشه بعدشم آروم در بیار ، هیچ اتفاقی نمیفته ، اگرم یه کم خون اومد اصلا نترس نهایتا جاش یه کم کبود میشه ، برای من توی این همه روزی که زدم فقط دو بار خون اومد پس اصلا نگران نباش و خودت همین الان بزن تا دیر نشده .
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز