ممنونم نگارجون.میشه اون آزمایشایی که دکتر برات نوشته رو بنویسی ممنون میشم.رز جان شمام اگه میشه بنویس برام.ببین نگارجون ما بیمارای دکتر یونسی3نفریم فقط درمقایسه با بقیه که تعداد زیاده مسلما آمار مثبتشونم زیادتر میشه.ان شاالله ایندفه شماو رز جون مثبت میشین دل منم شاد میشه آنای عزیزم خیلی خوشحالم ان شالله جنینای بسیارخوب و عالی برات تشکیل بشه و با اولین انتقالت مامان یه دوقلو سالم و صالح بشی
فاطمه جون هم خودم هم همسرم اصلا به جنسیت فکر نمیکنیم. عاشق دخترم هستیم جفتمون. اما از بس بقیه بهم گفتن ما مطمئنیم بچه تو دختره بچه ما پسر نا خوداگاه حساسم کردن دوست دارم یه پسرم داشته باشم.اما وضعیتمون یه جوریه که باید به این فکر کنیم فقط خدا رحمتشو بهمون ارزونی کنه یه نی نی بده دیگه به تعیین جنسیت نمیرسیم.
اااااااااااااااووووووووووه مای گاد. سلام شایناجون. چ خوب شد پیدا شدی داشتم میمیردم. از تنهایی. روزت به خیر و شادی. من کمی زیر دلم حس فشردگی دارم حس پریود تقریبا. بعد گاهی وختا ترشح ابکی فقط اونم گاهی و بعد از اسفاده از شیاف. اب رقیق اصلا به ترشح نکشیده.... ولی لکه ندارم.
اره حرف دلمو زدی منم عاشق دخترم بهارجون. ینی جفتمون. تا ببینیم اصلا چ میشه نتیجه. شما انتقال دادی؟ چن ماهته گلم در چه حالی
والا خدا بهمون یکیشم بده صالح و سالم باشه کافیه والاااااااااااا
دیگه تعیین جنسیت و دبه و دستک و ناز و ادا انگار مال ماها نیس مال اوناییه ک طبیعی باردار میشن امیدی دارن باز دومی و سومی بیاد. ولی من چی؟ من ارزوم فقط همی یدونس. دهنمو ببندیمو بشین ببینم خدا چ کار مکنه برام.
دیگه تعیین جنسیت و دبه و دستک و ناز و ادا انگار مال ماها نیس مال اوناییه ک طبیعی باردار میشن امیدی دارن باز دومی و سومی بیاد. ولی من چی؟ من ارزوم فقط همی یدونس. دهنمو ببندیمو بشین ببینم خدا چ کار مکنه برام.
کیانا جون نگران نباش دختر. خیلی جدیدا از این حرفا میزنن. فقط تو زیر بار نرو ترو خدا. من تو مطب دکتر معینی دیدم که بهش قطعا گفته بودن سندروم دان حتی گفتن سقط کنه. دکتر معینی قبول نکرد آزمایشش رو فرستا د ژاپن گفتن بچه سالمه هیچیش نیست. ایشالا که به اونجا نمیرسه و قبلش بهت میگن سالمه خیالت راحت میشه.
کیاناجووون از صحبتای المیراجون فهمیدم تقریبا. ک نگرانیت چیه. عزیزم . گر نگهدار من انست که من میدانم.... شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد. به این شعر یقین داشته باش گلم. ان شالله حله مامان مهربون غصه نخور. خدایی که مامانت کرده خودشم میدونه چتو مراقبت کنه.
کسی ج منو ندونس دوسیا؟ پست مو بخونین ج بدین دیگه. روز ششم انتقالمه ترشح و لک ندارم چرا؟
فاطمه جون خدارو شکر نداری. منم نداشتم تا هفته 6
من فردا پانکچر دارم فاطمه جون...واسم دعا کن میترسم....درد داره پانکچر؟
سلام به همگی خوبین گل دخترا فاطمه جان الکی دنبال لک و ترشح نباش اگه لک ببینی قلبت میاد تو دهنت ول کن بابا آنا جون مبارکت باشه فکر کنم دیگه آمپول ندهری تااااا بعد انتقال نی نی هات والا من ک همه آمپولامد خودم زدم فقط اونایی ک تو بازو بازو همسر جان میزد ی بارم تو فرودگاه مثل معتادا خودم زدم ب بازوم
بهار جان اصلا نگران درد نباش بعدش یکم زیر دلت درد داره ک هر چی بیشتر مایعات بخوری تا بریدسشویی بهخره
بچه ها با توضیحاتی ک آنا جون داد من متوجه شدم سیکلم نچرال بوده میخام بدونم واسه انتقال بعدیم ک جنین فریزی بازم نچراله؟
عسل جون از قبلش میترسم خداکنه زود بیهوشم کنن چیزی نفهمم. راستی انتقال و چند روز بعد از پانکچر انجام میدن؟
ممنونم ک جوابم دادین. اره حق باشماهاس من تحمل لکه بینی ندارم واقعا. بهارجون اصصصصلا نترس. درد خاصی نیس گلم. من دوشنبه قبل تخمککشی داشتم که بیهوشی کردن و سریعم بهوش اومدم وختی بهوش اومدم داشتن منو منتقل میکردن رو تخت. فقط از لحاظ روحی ببخشید هار شده بودم واقعا حس مکردم چیزیو از دس داده ام حوصله هیچی نداشتم راه رفتنمم خسه میکرد منو. بی حوصله بودم. و زیردلم دردناک بود. ک مسکن هم نخوردم براش. ینی نمیدونم میشه بخوری یا ن. بعد پنج شنبه هم رفم انتقال که برام دوتا جنین انتقال دادن. شب موندم بیمارستان و جمعه هم مرخص شدم. هم برا تخمکشی هم انتقال بستری شدم. فقط یچیز بهارجون اصلا کارا سنگین نکن خدتو خسته نکن البته مطلق هم بیکار نباش کارای سبک انجام بد. ان شالله خیره عزیزم. شما شوهرت مشکل داشته؟ خودت چی؟
بهارجون اصصصصلا نترس. درد خاصی نیس گلم. من دوشنبه قبل تخمککشی داشتم که بیهوشی کردن و سریعم بهوش اومدم وختی بهوش اومدم داشتن منو منتقل میکردن رو تخت. فقط از لحاظ روحی ببخشید هار شده بودم واقعا حس مکردم چیزیو از دس داده ام حوصله هیچی نداشتم راه رفتنمم خسه میکرد منو. بی حوصله بودم. و زیردلم دردناک بود. ک مسکن هم نخوردم براش. ینی نمیدونم میشه بخوری یا ن. بعد پنج شنبه هم رفم انتقال که برام دوتا جنین انتقال دادن. شب موندم بیمارستان و جمعه هم مرخص شدم. هم برا تخمکشی هم انتقال بستری شدم. فقط یچیز بهارجون اصلا کارا سنگین نکن خدتو خسته نکن البته مطلق هم بیکار نباش کارای سبک انجام بد. ان شالله خیره عزیزم. شما شوهرت مشکل داشته؟ خودت چی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز