سلام دوستای خوبم امیدوارم حال همتون خوب باشه. من خواهرم هفته پیش دوشنبه16 شهریور پانکچر شد 15 تخمک گرفتن 11 تا جنین که سه تاش کیفیت نداشت کلا شد 8 تا جنین.چون از قبل بهش گفتن احتمالا هایپری اونم مراعات کرد همون سفیده تخم مرغ.خدا رو شکر علایمی نداشت.احتمال دادن بشه براش انتقال بدن 6 تا پروژسترون نوشتن که 4 تاشو زد ولی دوباره تصمیم گرفتن انتقال باشه برا دو ماه دیگه. از 2 روز بعد پانکچر لک بینی داشت اما حالا که دقیقا میشه یک هفته بعد پانکچر خونریزی داره خودش میگه اصلا درد ندارم و انگار پریود شدم. میخواستم بدونم به خاطر پروژسترون هاست آخه انگار 4-10 روز بعد پروژسترون باید خونریزی شروع شه.خیلی نگرانشم میدونید که 4 تا سقط خارج رحمی داشته یه بار تا پای مرگ رفته. تورو خدا اگه نظری دارید بگید از نگرانی دربیام
مه لقا جون عزیزم بودن کسایی که حتی قبل قطع پروژسترون پریود شدن.....
عزیزم فکر نکنم بدون درد سقطی در میون باشه و احتمالا همون پریود شدنه!
ایشالله که همه چی خوب پیش میره و دو ماه دیگه مامان میشه!
عزیزم مگه نمیگی سابقه چهار بار سقط داره؟
مطمئنا خودش میتونه با مقایسه با تجربیات قبلیش بفهمه که این پریوده یا سقط اما من با اینکه شکر خدا سقط تجربه نکردم اما فکر نکنم بدون درد کسی سقط کنه!!!!!
عزیزم فکر نکنم بدون درد سقطی در میون باشه و احتمالا همون پریود شدنه!
ایشالله که همه چی خوب پیش میره و دو ماه دیگه مامان میشه!
عزیزم مگه نمیگی سابقه چهار بار سقط داره؟
مطمئنا خودش میتونه با مقایسه با تجربیات قبلیش بفهمه که این پریوده یا سقط اما من با اینکه شکر خدا سقط تجربه نکردم اما فکر نکنم بدون درد کسی سقط کنه!!!!!
آنا جون انتقالش برا 2 ماه دیگست. می ترسم از علایم هایپری باشه. خدایی نکرده بلایی سر تخمداناش اومده باشه. آخه خوندم از علایم هایپری خونریزیه ولی خب شکم درد هم باید باشه اما خدا رو شکر دردی نداره اون شرح حال سقط هاشو برا این گفتم که خیلی سختی کشیده کلا سر هر چیز کوچیکی براش می ترسم
آنا جونم ممنونم عزیزم.... چه خوبه که شما رو دارم.... میدونم عزیز دلم.... راست میگی.... بازم خدارو شکر.... مه لقا جون انتقال که نداده .... پس همون پریودیه دیگه ولی اگه علایم خاص غیر طبیعی مثل درد و.... داره حتما دکتر بره
آنا جون ببخشید.... ندیدم شما جواب دادی.... خوب انتقال نداده که سقط باشه....
مه لقا و ترانه جون حواسم نبود! آره فهمیدم انتقالش مونده دو ماه دیگه اما بعدش که به بحث سقط تاکید کرده بود انتقال ندادنش یادم رفت و ذهنم رفت به این قضیه که از سقط میترسه.... دیدین bold کردن یه مطلب باعث میشه تمرکز بره به اون سمت کلا ذهنم رفت به سمت سقط و پشت بندش انتقال!!!! به قول ترانه جون احتمال زیاد همون پریوده اما اگه دودلین میتونین یه سونو بشین اما هایپریم علایم خودش رو داره! ایشالله که همه چی خوب پیش میره.... ماها مارگزیده ای شدیم که از هر ریسمان سفید و سیاهی میترسیم!
دوستای خوبم خیلی خوشحالم که شماها رو دارم باور کنید وقتی دعا می کنم برا خواهرم همزمان اسم همتون میاد تو ذهنم با قیافه های مهربونی از شما که تو ذهنم ساختم و برا همتون دعا می کنم. ایشالا به حق این ماه عزیز و به حق امروز که روز ازدواج حضرت علی و فاطمه است ، حضرت فاطمه دامن همتونو سبز کنه و صاحب بچه های پاک بشید به زودی زود
بچه ها از وقتی منفی شدم خیلی وقتا دلم میگیره.ینی دلم واسه جنینام تنگ میشه و گریه میکنم.میگم نکنه افسرده شده باشم.شمام این احساسو دارین؟
مهدیه و مهیار جانم گریه کردنمون با خونمون عجین شده من که روزی نیست زار زار گریه نکنم نه که بخوام ناشکری کنم نه اما دلم شدید مادر شدن میخواددددددد
سلام به همه. مهدیه جان دیبا جون تورو خدا خودتونو اذیت نکنید. همه مثل همیم منم به خدا خیلی تا الان بد بختی کشیدم یه قرون یه قرون جمع کردم و رفتم دادم به دکترا و اومدم اونم بدون نتیجه... 3بار اوی اف کردم اما هنوز خدا نخواسته هیچ معلومم نیست چمه این از همه بدتره... من که سعی میکنم خودمو سر حال نگه دارم اما میدونم چی میگید یه موقع هایی بیخودی با یه صحنه از حرم امام رضا یا کربلا یا....میزنم زیره گریه...
انا جان من خیلی در مورده اون کش و قوص و سرما نخوردن نفهمیدم اما منم 3ساله سرما نخوردم صبحا که میخوام بلند بشم هم خیییلی خودمو کش میدم تا پاشم این بده یا خوبه؟ بعدش دکتره من به همه مریضاش هپارین میده که دور نافیه و تو انتقال میزنیم. قرص ا اس ا و دپنیزول هم اگر اشتباه ننوشته باشم میده....
سلام به همه دوستای خوبم
مثل همین الان که با اذان دارم قطره قطره غرورمو میریزم زمین و خدارو قسم دادم رحم کنه به جوونی و زندگیمون
ببخشید من اول یه پیام میدم که ببینم میره یا نه تا الکی ننویسم مهدیه جان عزیزم ما همه مثل همیم منم خیلی وقتا همین جوری گریه میکنم منم خیلی دلم برای بچه ام تنگ میشه آخه وقتی سقط شد من دیدمش با این که یه تیکه گوشت بود ولی برای من قشنگ ترین بچه بود خیلی خوشگل بود شاید از حرف های من خندتون بگیره ولی من راست میگم الان میفهمم که میگن بچه هر کس هر چه قدر هم که زشت باشه برای پدر مادرش قشنگ ترین بچه دنیاست بعضی وقتها میگم خدایا چرا دادی که بگیریش تازه با اون دردی که من کشیدم اون شب رو هیچ وقت فراموش نمیکنم ولی چاره چیه؟ حکمتش تو چیه؟ نمیدونم فقط از خدا میخوام که اگه این یه امتحانه زود تر تموم بشه من فکر کنم 8 /9 سال برای امتحان شدن ما آدم های بی ظرفیت کافی و از خدا میخوام کمکم کنه که این مشکلاتی که داریم باهاش دست وپنچه نرم میکنیم آرتروز نداره برامون و ایمانمون تبدیل به کفر نشه دست رو دل هر کدوممون میزاری خیلی حرف از ش مییاد بیرون ببخشید پر گویی کردم راستی آنا جونم منم همیشه پاهام خواب میره تو اتوبوس هم یه بار از کربلا مییومدم فکر کنم 16 ساعت تو راه بودم پاهام خیلی باد کرده بود به نظرت منم مشکل انعقادی دارم
مهدیه و مهدیار عزیز کاملا طبیعیه....
منم هر وقت یاد روزای انتقال و حس قشنگی که بهشون داشتم میفتم اشک از چشام سرازیر میشه....
یا وقتی جای خالی دردونه ای که منتظرشیم تو زندگی bold میشه بغضم میگیره!
وقتی یه مادری رو میبینم که دلش برا دردونش ضعف میره بغضم میگیره!
اینا طبیعین فقط به شرطی که به راهمون و زندگی و هدفامون ادامه بدیم و سوزنمون تو نا امیدی و یاس گیر نکنه!!!!
الاله جون این قضیه کش اومدن همونیه که تجربش میکنی و سرمانخوردنم همونی هست که میگی سه ساله سرمانخوردی....
نمیدونم تا چه حد درسته اما معمولا کسایی که این علایم رو داشتن بعدا که آز دادن اکثرا معلوم شده مشکل دارن!
اما اینکه یه قانون هست یا نه هنوز قطعی نشده!!!!
الاله جون بستگی به مشکلت داره!
مثلا منم تو دومین میکروم هپارین داشتم اما بعدا که مشخص شد ژن غلظت خون رو دارم دکترم برام سه ماه روزی یه قرص ب۶ و هفته ای یه آمپول ب۱۲ تجویز کرد!
در مورد مشکل ایمنی بعضیا فقط پردنیزولون دار اما بعضیا علاوه بر اون آی وی آی جی هم دارن!
دیبا جون قربون دل پرت بشم!
ایشالله با اومدن وروجکت کامل خالی میشه و به جاش پر شادی میشه!!!!!
آزاده جون این ورم پاهات میتونه از علایم مشکل انعقادی باشه اما عزیزم بازم تاکید میکنم این علایمی از حرفای دوستان جمع بندی میشه میتونه درست یا غلط باشه!
اما شاید بتونه تو پیدا کردن مشکلمون کمکمون بکنه!
منم هر وقت یاد روزای انتقال و حس قشنگی که بهشون داشتم میفتم اشک از چشام سرازیر میشه....
یا وقتی جای خالی دردونه ای که منتظرشیم تو زندگی bold میشه بغضم میگیره!
وقتی یه مادری رو میبینم که دلش برا دردونش ضعف میره بغضم میگیره!
اینا طبیعین فقط به شرطی که به راهمون و زندگی و هدفامون ادامه بدیم و سوزنمون تو نا امیدی و یاس گیر نکنه!!!!
الاله جون این قضیه کش اومدن همونیه که تجربش میکنی و سرمانخوردنم همونی هست که میگی سه ساله سرمانخوردی....
نمیدونم تا چه حد درسته اما معمولا کسایی که این علایم رو داشتن بعدا که آز دادن اکثرا معلوم شده مشکل دارن!
اما اینکه یه قانون هست یا نه هنوز قطعی نشده!!!!
الاله جون بستگی به مشکلت داره!
مثلا منم تو دومین میکروم هپارین داشتم اما بعدا که مشخص شد ژن غلظت خون رو دارم دکترم برام سه ماه روزی یه قرص ب۶ و هفته ای یه آمپول ب۱۲ تجویز کرد!
در مورد مشکل ایمنی بعضیا فقط پردنیزولون دار اما بعضیا علاوه بر اون آی وی آی جی هم دارن!
دیبا جون قربون دل پرت بشم!
ایشالله با اومدن وروجکت کامل خالی میشه و به جاش پر شادی میشه!!!!!
آزاده جون این ورم پاهات میتونه از علایم مشکل انعقادی باشه اما عزیزم بازم تاکید میکنم این علایمی از حرفای دوستان جمع بندی میشه میتونه درست یا غلط باشه!
اما شاید بتونه تو پیدا کردن مشکلمون کمکمون بکنه!
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز