2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7047943 بازدید | 684635 پست
سمی جون مرسی عزیزم. می دونم بچه از بهزیستی نیاوردیی. ولی خیلیییی خوب توضیح دادی. دقیقا همون حرفهای رو زدی که کسانی که بچه از بهزیستی میارن میگن. من هم خودم می دونم که شرایط زندگی روی بچه خیلیییییییی تاثیر میگذاره. دقیقا من هم به همین فکر می کنم چه تضمیمنی وجود دارد بچه ای که از خودم باشه آخرش بچه خوبی باشه. مرسی سمی جون و بقیه بچه ها که درک می کنید حرف دلم رو.
زندگی هیچگاه به بن بست نمی رسد. خدا که باشد هر معجزه ای ممکن می گردد.
مامانی جون عزیزم بذار منم حس واقعیمو بگم....
راستشو بخوایی من این آخرین تلاشمه اونم واسه اینکه یه روزی نگم میتونسم فلان زمان تلاشمو بکنم ولی نکردم....
اما در کل با اینکه عاشق بچه هام با توجه به شرایط کنونی و وضعیت جامعه خیلیم دوست ندارم تو این شرایط صاحب بچه بشم اما خوب محدودیت زمانیم داریم.....
یعنی اگه میدونستم مثلا ده سال دیگه خیلی راحت میتونم بچه دار بشم و روحیه و توان بزرگ کردنش رو خواهم داشت میذاشتم واسه ده سال بعد!
اما خوب همین الانشم از نظر بیولوژیکی و جسمانی دیر شده!
پس اگه بخوام شانس مادر شدنم رو امتحان کنم ناچارم الان واسش یه کاری کنم....
وگرنه راستسو بخوایی دوست ندارم مثل مامانامون بشیم که فقط فدا کردن خودشون رو....
به خدا بر میگردم به زندگی مامانم نگاه میکنم میبینم طفلک از همه چیزش زده به خاطر بچه هاش....
از خورد و خوراک و پوشاک و تفریح و ...

دریغ از یه سفر درست و حسابی...
همه مونم یه جایی هستیم و به هیچ کدوممون دسترسی نداره!!!!
خوب ماهام اگه از طرف پدر مادر پشتوانه درست حسابی نداشته باشیم که من و همسرم عملا نداریم خوب به زور میتونیم یه زندگی عادی رو اداره کنیم....
میدونی نمیخوام فکر کنی من اهل بریز و بپاش و تجملاتم....
نه اما من سفر رو خیلی دوست دارم....
همیشه یکی از آرزوهام این بود که همه جای دنیا رو برم بگردم....
اما چی تو این یه سال با این ۱۲ میلیون میتونستیم دو تا مسافرت لااقل بریم....
من که حاضر نیستم همه زندگیم و جون کندنام رو به این قضیه محدود کنم....
دیگه این بار دارم سنگ تموم میذارم و همه چیو در نظر گرفتم و بررسی کردم....
اگه نشه میرم زندگیمو میکنم.....
نمیخوام زندگیم به روز شمار پریود و آز و دارو و .... ختم بشه!
پس به نظر من فقط در حدی تلاش کن که بعدا نگی اگه فلان روز فلان کارو میکردم الان تو حسرت مادر شدن نبودم....
این نظر منه!!!!
حالا شاید خیلا قبولش نداشته باشن!!!! گونش جون تا جایی که از سونوت یادمه چیز خاصی توش نبود اما خوب من در مورد اطلاعات سایز تخمدانا چیزی نمیدونم اما چیز آنرمال توش نبود!
خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مامانی منم میخوام از احساس درونی قلبم بهت بگم من هلاک مادر شدن هستم من دیوونه بچه هستم هر روز و شبم دلم تمنای مادر شدن داره سه ساله دارم تلاش میکنم تا زمانیکه جوونم بازم ادامه میدم بالاخره بچه دار شدن هم یکی از ارزوهای منه چطور تو دلمون مثلا ارزوی خونه دار شدنو پرورش میدیم یا مثلا ارزوی دیدن کشورهای دیگه رو و براش تلاش میکنیم مثلا میگیم یکسال صرفه جویی میکنم تا خونه بخرم یا ماشین بخرم یا برم مسافرت اما خب تو اون یکسال اون پول جور نمیشه دوباره واسه سال بعدش تلاش میکنیم من فکر کنم اوضاعم از همتون بدتره ولی اونقدر میجنگم میحنگم تا پیروز بشم من تو فرهنگ لغاتم کلمه ای بنام تسلیم یا شکست ندارم و نخواهم داشت اما در کنارش زندگی رو هم اونجور که دوست دارم میگذرونم همراه با توکل و توسل و امییییییییییییییییدددددددددددد
ظرات همه تون خیلی قشنگ بود هر کدومتون از یه زاویه به این قضیه نگاه کردین ، منم یکسال زندگیم تمام فکر و ذکرم شد بچه ولی یه جا یه جمله قشنگ شنیدم ،، منتظر باش ولی متوقف نباش ،، از اون به بعد تصمیم گرفتم تمام تلاشمو بکنم ولی زندگیمو ادامه بدم ، و به این فکر کنم که اگه هیچ وقت قسمت من نباشه که بچه دار بشم من میمونم و به دل شکسته و یه گذشته ای که هیچی ازش نصیبم نشده ، پس با توکل به خدا ادامه میدم و سعی میکنم از لحظه لحظه زندگیم که هیچ وقت تکرار نمیشه لذت ببرم و در عین حال هر کاری از دستم بر بیاد برای بچه دار شدن انجام میدم ، به امید خدا هممون مادر میشیم دیر یا زود فرقی نداره ، پس بیاین تا جایی که میتونیم مثبت و پر انرژی باشیم
تو میتوانی نیایی ...! ولی من نمیتوانم منتظرت نباشم .... Lilypie Pregnancy tickers
سلام دوستای قشنگم
الان چند صفحه آخرو خوندم و راستش بغض گلومو گرفت امشب شب دوم چله یاسینمونه و خدارو به همین شب و ساعت و آیه های پر برکتش قسم میدم که دامن همه ی منتظرا رو سبز کنه دل همتونو شاد کنه
نا امید نشین سرنوشت همگی تون مادر شدنه فقط باید به زمانش برسین قوی باشین و ادامه بدین همگیتونو دوست دارم و ارزوی شادی و سلامتی براتون دارم😘😘
بچه ها نمیدونم اینکه دارم میگم درسته یا نه؟ ولی خب فک میکنم میتونه بدرد بعضیا بخوره... از جمله خودم که مدتی درگیرش بودم.... یکی از دوستای همسر من به خانواده ى فقیر شمالیو میشناسه که بعد از یه دوقلو حالا خانومش هشت قلو حاملس... واصلا توانایی نگه داریشونو ندارن و میخوان بچه هارو بدن بره.... اگه کسی مایل باشه میتونم معرفیشون کنم.. احتمالا اگه کسی اون بچه هارو ازشون نپذیره اونارو سر راه میزارن....
همه هیچ‌اند اگر یار موافق باشد... :)
حکمت خداروشکر که یه خانواده از زور بی پولی بچه هاشو رها میکنه یه عده مث ما حاضرن میلیون میلیون خرج کنن فقط به امید یه دردونه ى آتیش پاره.... ای خدا شکرت 💕💜
همه هیچ‌اند اگر یار موافق باشد... :)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز