بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

خوب پس خداروشکر ممنون عزیزم

وای رز منم خیلی گریه کردم 😔مخصوصا ک دکتره مثه ناشیابوداسپکلومو ی ربع بیست دیقه کشیدبزاره عذابم دادسراین اون ماده هم ک نگم مردم ازدردش یادم میفته تن وبدنم میلرزه وای چن بارنمونه بدون بیهوشی گرفتن مرگ وبچشم دیدم 😭😭😭انشاءالله خدا جواب قلبهای زخمی وشکسته هممونومیده. بخدا حالم ازاین دنیابهم میخوره ک تکو توک دکتر باوجدان پیدامیشه ک اولویت اولش پول نباشه. اگ ازلحاظ مالی فشار رومون نبود انقد استرسی ونابودنمیشدیم ریلکس کارمونو انجام میدادیم خودم بشخصه هرجامبخام برم اول هزینه میپرسم برای ویزیت😭😔واقعاچ وضعشه...... میگن بچه بیارین جمعیت روب پیریه خوب رایگان کنین لامصبا حداقل دغدغه دارو هزینه هانداشته باشیم

مرسی عزیزدلم حتمامیرم 

دقیقا از هر طرف فشار میاد ....پیدا نشدن داروهام که قوز بالا قوز 😭😭😭😭😭

سلام عزیزم خوبی من خیلی وقت بود نمیومدم سایت ،تا وارد شدم اولین پیامم دیدمشما صدا زدی و با دل بزرگ و مهربونت سوره مزمل برام خوندی هم خیلی خوشحال شدم به یادم بودی هم کلی دعات کردم ،امروز روزه بودم واز خانم فاطمه زهرا خواستم همه ارزومندان فرزند رو با شفاعتشون از خدا بخوان که صاحب اولاد سالم وصالح شه چون من دیگه پیگیر درمان نیستن و فقط منتظر معجزه خدام،از اونهمه بدو بدو و درمان کلیعارضه روحی و جسمی برام مونده اما میدونم اگه صلاحم باشه بهم میده و نباشه هم راضیم به رضاش.بازهم ازت ممنونم قشنگم 😍🙏🏻🙏🏻🙏🏻

سلام دوستان منتظر امیدوارم که همه قدیمی ها نتیجه گرفته باشند و جدید ها  هم تا قبل از عید تو شکمشان نی نی بیاد . قبلاً گفته بودم چند بسته استرادیول خارجی دارم برای ضخامت آندومتر عالی هستند کسی نیاز دارد ؟ 

آره والا... فقط ازخدامیخوام دستمونو محکم بگیره انشاءالله این دفه تووهمه بچه هانتیجه میگیرین پایان شب سیه سپیداست

من لوله هامو نیستم عزیزم. برداشتن شون‌ . ب خاطر خارج رحمی مجبور شدم

* نبستم

سلام بهتون تبریک میگم .ایشالا به سلامتی بقل بگیرید

ببخشید از داروهاتون و اینکه چی کار کردین مثبت شده میگین ؟

دکتر و داروهاتون 

منم امیدم به همین کمک خدا بود ولی خوب متاسفانه نشد

پانکچر آخر که با بالای ده تخمک فقط یک جنین شد دل بستم به اینکه خدا بخواد همین یکی میشه

بازم ادامه دادم

همه چیز هم چک کردم، عکس رنگی اوکی بودم، هیسترو قبلا انجام دادم مشکلی نبوده، گفتن نیازی به تکرار مجدد نیست

ایمنی هم چک کردم متخصص گفت مشکلی ندارم، با وجود اون چون یه جنین بود و سابقه چند منفی هم داشتم هم پردنیزولون داد هم هیدروکسی کلروکین و هم آی وی آی جی

چسب جنین هم خودم گفتم دکتر انجام داد

هر کاری لازم بود انجام دادم حتی محکم کاری هم کردم، آزمایش های ژنتیک هم دادیم، کاریوتایپ و چند تای دیگه

دیگه واقعا نمیدونم چیکار کنم

برای ما امکان طبیعی صفره ولی امید و دل خوشیم همین آی وی اف بوده که تا الان نشده

اون بسته ای که از قبل مونده رو شاید انتقال دادم شاید پانکچر مجدد البته اگه جونی واسه ادامه دادن داشته باشم

امیدوارم خدا به زودی دل شما رو شاد کنه

منم ۳۹ سالمه، منم بعد چند سال مجدد شروع کردم، یک بسته از قبل مونده بود، گفتم مجدد خودمو شوهرم تقویت بشیم بریم مرکز مام که مجهزتره شاید جنین شناس اینجا رو میگن بهتره جنین های بهتری تشکیل بشه، ولی این دفعه کلا یه دونه جنین شد که همونم منفی شد در کمال ناباوری، الان واقعا درمونده و سردرگم شدم

اگه بتونم خودمو سر پا کنم یه تصمیم درست بگیرم خوبه

نمیدونم اصلا باز برم پانکچر کنم یا همون سه تا رو انتقال بدم

نمیدونم اون سه تا رو جا به جا کنم واسه انتقال به مام یا همونجا انتقال بدم

اینقدر گیجم و ناامید که حد نداره

نمیدونم مشکل چیه واقعا

خداروشکر که جواب گرفتین

واسم دعا کن هر تصمیمی گرفتم خدا پیش پام گذاشته باشه و همون تهش مادر شدن باشه

سلامت باشی عزیزم

آره درست میگی

ولی ذهن هزار جور فکر و خیال میکنه

منم بعد که میگم گناه من چیه هی میرم تو ذهنم دنبال یه علت میگردم با خودم میگم پس فلانی که فلان جوره چرا داره و هزار جور مثال از آدمای جورواجور میاد جلو چشمم که حتی به راحتی هم بچه دار شدن

چی بگم واقعا ذهن خسته و ناراحت واست خودش نسخه میپیچه 

دکتر قاضی

آره یه جنین بود ولی گرید آ و بلاست بود

روز ۱۹ سیکل انتقال داد

رحمم هم اوکی بود مشکلی نداشتم

منم بعد چند سال مجدد تونستم خودمو راضی کنم باز برم پانکچر و انتقال

چون دیدم سنم میره بالا و بعدش دیگه فایده ای نداره

ولی متاسفانه بد جور اذیت شدم

هم بعد از پانکچر که یهو گفتن یه جنین تشکیل شده

چند روز داغون بودم، واقعا انتظارش رو نداشتم

تعداد تخمک کم نبود ولی فقط شد یک جنین

بعدم که همون یه دونه منفی شد

زمان انتقال با روحیه عالی شروع کردم، مثبت فکر کردم

فقط گفتم میشه فقط گفتم خدا کنارمه، متن های مثبت مینوشتم

دائم از خدا تشکر میکردم میگفتم میدونم این دفعه ناامید برم نمیگردونی

لحظه ای که دیدم منفیه باورم نشد، میگفتم مگه میشه

تازه خودمو گول زدم داروها رو قطع نکردم باز آزمایش رو تکرار کردم که دیگه باورم بشه این دفعه هم نشده

میدونم شروع مجدد سخته

خدا به شما هم کمک کنه که اگر شروع کردی با دست پر از این مسیر خارج شی