سلام عزیزم بله یکی روز ۱۷ سیکل ماه پیشم زدم یکی هم ۲۸ روز بعد ،و گفتن دو هفته دیکه بیا سونو تو کاغذ هم برام نوشت نمیدونم چی قراره بشه خدا کنه دیگه انتقال بده تکلیفم مشخص شه دوران بدی به سر میبرم نه میتونم داروهای پوست و مو رو مصرف کنم شدیدا ریزش مو گرفتم بختطر داروهای انتقال،نه میتونم کلاس ورزسمو ثبت نام کنم نمیدونم کی انتقاله نه میتونم برای ادامه کارم برم خلاصه رو هوا موندم☹️
سلام دوستان
ساعت ۶بعدازظهر،روز اول پریود حساب میشه؟یا از فردا حساب کنم
دقیقا ادم نمیتونه یه برنامه داشته باشه چندین ساله نه سر یک شغل تونستم بمونم مدام سونو پیزیت دارو اخر سر میگن خپش امدید،ورزش دو هفته برو بقیه اش تو شک و شبهه،خلاصه خدا خودش دادرس هممون باشه و دلمونو با اولادهای سالم و صالح شاد کنه.منکه این پک اخرمه و تصمیم گرفتم اهرین باریه میرم دنبال درمان نشد یعنی قسمتم نیست بتونم چند صباحی هم جوری که دلم میخواد زندگی کنم☹️
ممنونم عزیزدلم
همه کارایی که گفتین رو انجام دادم عزیزم چند ساله توکل کردم چقدر نذر چقدر دعا ولی فقط مشکلاتم بیشتر شد گاهی حس میکنم نفرین شدم یا شایدم کلا بختم سیاهه...
چقدر حرف زدم باهاش ولی متاسفانه شوهرم مثل یه بچه هست حتی اختیار عقلش هم دست خودش نیست انگار... با هر روشی بهش گفتم که من به حمایتت نیاز دارم ولی فقط بدتر شد مادرش اگه بگه خدا وجود نداره هم قبول میکنه اصلا از عقل خودش استفاده نمیکنه
خدا نکنه عزیزدلم سلامت باشی انشالله
بله عزیزم میدونه
ولی نمیدونم چرا باز تاوانشو از من میخواد
دلیلش هم مادرش هست معتقده اگه من سالم بودم بچه دار میشدیم و ربطی به شوهرم نداره
عزیزم از روز اول که اقدام کردیم به مادرش گفت بعدم که نشد به کل خانواده اش😔
حالا تو فامیل فکر نکنم به کسی گفته باشن اما خیلی فامیلهاش بهم تیکه میندازن
منم یبار به روی شوهرم نیاوردم امروز دلم گرفت گفتم زن عموت گفت حتما سالم نیستی مشکلی چیزی داری وگرنه بچتون شده بود تا الان.. رو حساب درد و دل گفتم... دیدم مامانش از قبل گفته زن عموش اینو گفته بعد شوهرم گارد گرفت گفت تو از من میخوای با فامیلهام دعوا کنم یا قطع رابطه؟!!!
کلییی طرفداری کرد از زن عموش دعوای شدیدی کرد باهام
حتی زن عموش هم از من مهمتره براش😔 واقعا دیگه احساس میکنم قلب ندارم.. امروز دیگه ایمانم از دست دادم خدا منو دوست نداره...
یادم نمیره وقتی اینو گفت مادرش خندید و با ذوق نگاهم کرد و ابرو بالا انداخت!!
مشاوره هم نمیاد عزیزم مامانش همیشه میگه مشاوره ها زندگی خراب کنن خودشم حرف مامانش تکرار میکنه
ممنونم عزیزدلم
حرفتون درسته منم شاید یه گاردی داشتم ولی در موردش خوندم و بعد دیدگاهم عوض شد
تا دکتر گفت ای وی اف قبول کرد ولی چون تحت تاثیر مادرشه حرفش عوض شده
امروزم گفتم فعلا انتقال نمیدم بچه نیاریم بهتره دوباره میگ انتقال بدیم آخر دیوونه ام میکنه😞
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز