2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046897 بازدید | 684563 پست
وای اگر میدونستی این روزایی که کامل استراحت میکنی و میگی خسته شدم چقدر قشنگن و دیگه برنمیگردن اصلا خ ...

عزیزم من حاضرم شب تا صب بیدار بمونم اما سر پا باشم 🤣بعد من حالم خوب نیست متاسفانه معده ویار و این حرفا و افسردگی 

من با رزاقی تخمک کشی شدم وضعیت شوهرم خیلی خراب بود با این حال همه ۸ سلولی A بودن سه تا بلاست A  ...

خداروشکر

و خدایی که به شدت کافیست،به زودی در این مکان تیکر بارداری نصب میشود، خدای خوبم سالهای انتظارم طولانی شده اینقدر زیاد که دیگه دوست ندارم بشمارم ولی هنوز به لطفت امیدوارم، میگن وقت سحر موقع استجابت دعاست توفیق هرروزشو بهم بده خدا جانم، عزیز مادر برا داشتنت دلی را به دریا زدم کسی که از اب هم واهمه داشت منی که هیچ دارویی نمیخوردم وقت مریضی، تو این سالها کلی امپول ودارو مصرفکردم که بیایی بشی عزیز دلمون بیا که خیلی چشم انتظارتیم  

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم من حاضرم شب تا صب بیدار بمونم اما سر پا باشم 🤣بعد من حالم خوب نیست متاسفانه معده ویار و این ح ...

برای همون حال بدت هم دلت تنگ میشه🤩


حالا این توانایی بیدارموندن و سرپا بودن رو بذار برای بعد زایمان

ببین اصلا توان و فرصتش برات جور میشه یا نه🤣 


و هرکس بر‌خدا توکل کند خدا برای او کافیست
به همسرتون بگین که با صاحب کارش صحبت کنه بگه شرایط خانومم حساسه بخاطر ایشون مرخصی میخواستم حاالا او ...

گفتم بگو بهش نمیدونم قبول کنه یا ن واقعا منم دست خودم نیست یه روز خوبم یه روز وحشی واقعا نمیخاستم بیکار بشه کاش لج نمی‌کردم کاش به حرفم نمیکرد

سلام وقت همگی بخیر

امیدوارم همه مامانا به زودی دامنشون سبز بشه

من کاربر قدیمی هستم دوسال پیش پانکجر شدم و تعیین جنسیت 1دونه پسر داشتم از پنجتا و انتقالم با اینکه رحمم عالی بود منفی شدم و این ماه دپباره پانکجر شدم و دیروز نتیجه تعیینجنسیت رو گرفتم 3تا پسر و 3تا دختر

و فردا به انید خدا باید انتقال بدم باز هم فرش انتقال میدم

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40
سرکلاژ کردی اره؟  من که میگم مامان حاضرم پاشم از اون سر خیابون تا اون سرش با جارو دستی بکشم😄

نه عزیزم انتقال دادم منفی شدم

انشاالله میاد اون روزی که انقدر کار میکنی که بگی وای یه ذره بخوام

اونم با دوقلو

فعلا حسابی بخواب.

فکر کنم توی آی وی اف سرکلاژ رو شاخ شه

گفتم بگو بهش نمیدونم قبول کنه یا ن واقعا منم دست خودم نیست یه روز خوبم یه روز وحشی واقعا نمیخاستم بی ...

فکرش رو نکن گذشته دیگه

شما هم شرایطت خاصه هورمونا بالاپایین میشن یه دفعه بهم میریزی دل نازک میشی  ... عیبی نداره ان شا الله حل میشه 

۱۰۰۰ صلوات نذر نرجس خاتون مادر امام زمان کن 

و هرکس بر‌خدا توکل کند خدا برای او کافیست

حالا دوتا سوال دارم از همه کسانی که میتونن کمکم کنن اول اینکه من از بعد پانکجرم که دوشنبه گذشته بوده تا امروز که روز قبل انتقال هست هر روز دوتا پروژسترون باید عضلانی تزریق میکردم که برای امروز بااینکه دوتا شهر رو گشتم اما پروژسترون گیرم نیومد واسه تزریق و فردا هم انتقالمه نمیدونم  حالا باید چکار کنم و چیمیشه و چه تاثیری داره پروژسترون قبل از انتقال 

و دوم هم اینکه به نظرتون هر سه تا رو انتقال بدم که حداقل یکیش بگیره 

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40
گفتم بگو بهش نمیدونم قبول کنه یا ن واقعا منم دست خودم نیست یه روز خوبم یه روز وحشی واقعا نمیخاستم بی ...

من در مورد این وحشی شدنم تو روزای انتقال با شوهرم قبلش حرف زده بودم که اگه کاری کردم یاچیزی گفتم  تو برا خودت نزار من هورمونام قاطی میشه  ، عصبی هم شدی ازم بگو این که دیونست اینجوری خودتو اروم کن،  من جوری وحشی میشم که خودم میترسم از خودم    تو هم نگران نباش انشاالله صاحب کارش دلش به رحم میاد 

و خدایی که به شدت کافیست،به زودی در این مکان تیکر بارداری نصب میشود، خدای خوبم سالهای انتظارم طولانی شده اینقدر زیاد که دیگه دوست ندارم بشمارم ولی هنوز به لطفت امیدوارم، میگن وقت سحر موقع استجابت دعاست توفیق هرروزشو بهم بده خدا جانم، عزیز مادر برا داشتنت دلی را به دریا زدم کسی که از اب هم واهمه داشت منی که هیچ دارویی نمیخوردم وقت مریضی، تو این سالها کلی امپول ودارو مصرفکردم که بیایی بشی عزیز دلمون بیا که خیلی چشم انتظارتیم  
من در مورد این وحشی شدنم تو روزای انتقال با شوهرم قبلش حرف زده بودم که اگه کاری کردم یاچیزی گفتم &nb ...

من گفتم مراعات منو کرد ک‌بیکار شد کاش نمی‌کرد اگه میخاست بره سرکار هفت صبح خونه بود نوبت منم یازده بود نمیدونم چرا لجبازی کردم واقعا من از قبل چند درصدی وحشی بودم ولی الان وحشی تر باور کن از موقع گفته فقط خودمو میخورم و گریه میکنم ک بیکار شده

حالا دوتا سوال دارم از همه کسانی که میتونن کمکم کنن اول اینکه من از بعد پانکجرم که دوشنبه گذشته بوده ...

سلام عزیزم 

ان شا الله به سلامتی مثبت بشی

پروژسترون امروزت ضروریه هرطور شد پیدا کن بزن

چطور دکتر برات کم نوشته که امروز رو نداری

درمورد انتقال سه جنین هم نظر دکترت و جنین شناس مهمه 

چون بارداری دوقلویی و سه قلویی هم مشکلات خودش رو داره  

و هرکس بر‌خدا توکل کند خدا برای او کافیست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز