شادی جان ایشالا که بارداریت عالی پیش بره
من خیلی دعا کردم از خدا با تمام وجودم خواستم اشک ریختم و لرزیدم
فکر کنم اینجا گفتم نمی دونم، تو بدترین حالم بودم یه نیازمند که میشناختمش بهم پیامک داد،انقدر عصبی بودم گفتم پیامشو نمی خونم امروز...
بعد چند دقیقه طاقت نیاوردم باز کردم دیدم نوشته هر سه بچه هام مریضن یخچالمم خالیه حالم بده کمکم می کنی؟
انقدر حالم بد شد کلمه ی کمکم می کنی رو خندم...با همه ی حال خرابیم در حد خودم کمکش کردم
بعد حالم خراب تر شد... به خدا گفتم تو منبع نامحدود انرژی و توانی، با تمام وجود و درماندگی بارها بهت پناه آوردم ،دعا کردم کمک خواستم اما کمکم نکردی...چطوری طاقت میاری من اینطوری به پات بیافتم و تو کمک نکنی... من که یه آدمم و همه چیزم محدوده نتونستم طاقت بیارم ..................
نمی دونی چقدر حالم خراب تر شد شادی.
حالا همسرم می گه حکمت خدا ...
نمی دونم من دیگه کم آوردم و دیگه نا امیدم..افسردگی هم دارم!