بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

خوب نسرین جون یادمه خود شما هم روز ۷ یا ۸ بی بی چک زدی ، فکر کنم ده یا یازده هم آزمایش خون دادی

همه دوست دارن زودتر بدونن، فقط اگر منفی شد نباید دارو قطع کنن تا دستور پزشک

پس دیگه عزیزم کاملا منفیه؟ من یک دهم بود بتام 

عزيزم من آنقدر منفی دیده بودم که همه چی برام عادی بود 

خاطرتون باشه علائمی که گفتم اکرم جان پروانه جان گفتن احتمالا اوکی هست زدم 

من اولین بارم بود بی بی میزدم روز هفت زدم و هاله انداخت 

و شب تولد حضرت معصومه بود شب موقع خواب تو دلم گفتم خدایا اگه مثبتم یه نشونه بهم نشون بده و واقعا شبش خواب دیدم 

سوفی جان باز آخه آزمایش واقعا زوده روز ده من در مور  متد آمریکا نمیدونم دوست خودم روز 12 تازه مثبت شد و خداروشکر بچش 15 مرداد به دنیا میاد 

به هر حال استرس هست 

ولی هر لحظه هر ساعت از اول انتقال بخوان آنقدر استرس داشته باشن که نمیشه 

الان من هر روز و هر ساعت بیام اینجا بگم وای عدد ان تی فلان شد چه کاری میتونید بکنید غیر از این که با مادرانی که آزمایش دادن یا وقت آن تی دا ن استرس بدم 

یکبار گفتم و ازتون خواستم با دلهای پاکتون برام دعا کنید این م حله هم ختم به خیر بشه 

این حالت رو من نداشتم آنقدر این هفته بار منفی تاپیک بالا بود که آدم حس اومدن و جواب دادن نداشت 

من از شما سوالی میپرسم جواب میدید اگر قرار باشه من بازم رو حرف خودم پافشاری کنم چه دلیلی داره پس پرسیدم 

اصلا بحثم این دوستمون نیستاااااا من کلی دارم میگم 

ایشونم انشاالله مثبت میشن 

با استرس و چه کنم چه منم هیچ مشکلی حل نمیشه 

اولین شرط آرامش 

به هر حال همه ما تا حدودی شرایط یکسان داشتیم من دفعات پیش انتقال دادم دوستان قدیمی مثل زینبی و... خاطرشون هست اصلا بی بی نزدم با اینکه پریود کانل میشدم دو سه روز مونده به از ولی همچنان ازمایشم رو به موقع میرفتم و منفی و تمام

ممنون عزیزدلم الهی آمین همچنین شما هم حاجت دلتو بگیری.بوشهرم عزیزم

دوست خوبم بازم صبر کن

داروهات رو ادامه بده گمن سری قبل شش آذر انتقال دادم و منفی شدم دوستم با خودم انتقال داد خداروشکر مثبت شد و اینکه بی بی میزد منفی بود رفت حتی از داد روز ده یا نه داشت داروهارو قطع می‌کرد به اصرار من خورد و روز 15 از داد مثبت بود و پسرش چند روز دیگه به دنیا میاد 

این پروسه سخت هممون درد کشیده هستیم ولی باید تحمل کرد و صبر داشت 

شاید خدا خداست و شد 

من منظورم اینه حالا که رفتی از دادی و منفی بازم نا امید نشو 

توکل کن به خدا 

من روز دوازده از دادم بتام 507 بود 

چون بی بی هاله داشت رفتم 

و اهل استرس نبودم چون آنقدر منفی دیده بودم برام عادی بود 

این چندساعت تا قبل از اینکه دکتر بری لباس زیر نپوش

من نمیخوام نا امیدت کنم، اما از امید الکی دادن خیلی بدم میومد همیشه 😔 آره جنین ۳ روزه دیرتر لانه گزینی میکنه اما تا الان باید بتا حداقل ۱۰ میشد دیگه😔

خودم ۵ بار پانکچر داشتم، ۵ بار تا حالا انتقال دادم، ۳ تا سقط و … داستان طولانی داره پروسه درمانم. 

هیچ دکتری نمیگه ممکنه لانه گزینی بعد از ده روز اتفاق بیفته، لانه گزینی تا روز ۵ و ۶ بعد از انتقال کامل میشه، اگر سه روزه باشن تا روز ۷ و ۸

نمیدونم چرا بچه ها بدون دلیل علمی راهنمایی میکنن

انشالله بزودی مثبت میشی با بتای عالی

ای جونم به این همه انرژی مثبتی که می‌فرستین خواهرای گلم 😍😍😍 انشاالله فسقلی بیاد بسلامتی بغلت آره خدا یه روزی یه جایی یه جوری قشنگ سوپرایزم می‌کنه میام از شیطنتاشون میگم براتون😍😍😍🙏🙏

صد البته ممنون از دعای قشنگت گلم خدا تو دلیتو حفظ کنه🙏🙏🙏😍😍

نظرتون در مورد بی‌بی چک که بعد یک ساعت هاله صورتی انداخته وروز نهم انتقال هیت چیه تجربه شو  داشتی؟ شنیدی؟

عزیزمی که گلم می‌دونم که فقط روحیه می‌دیم بهم کاری از دستمون بر نمیاد که خواهری همین کارا واسه هم یه دنیا می ارزه انشاالله همین معجزه برا همه دوستانم اتفاق بیافته ماهم جزءشون ممنون از آرزوی قشنگت برام ممنون خواهری🙏🙏🙏😘😘

مرسی عزیزم فکر کنم استرس خیلی مهمه  دفعه پیش منطورم ۳ساله پیش که قرص و آمپول میخوردم هر چی بیبی میزدم منفی  آخرین بار که آمپولها رو زدم گفتم فایده نداره که و من میرم برای آی یوآی یا آی وی اف  و رفتم مسافرت و گشتم و اصلا یادم رفت در کمال تعجب باردار شده بودم و خدا یه گل دختر بهم داد ایندفعه حوصله ۲سال قرص و آمپول نداشتم گفتم من که یه بار باردار شدم  حتما برم ای وی اف حتما میگیره و نیازی نیست دوسال بدوم دنباله قرص و آمپول  ولی خب اینم پروسه اش سخت بود و متعجب شدم چون فکر میکردم رحمم گه دخترم رو گرفته حتما نطفه را که میذارن این بتر خیلی راحت میگیره اما خب  اینجا که اومدم فهمیدم شماها خیلی راهه سخت و طاقت فرسایی رو انجام میدین و خیلی صبورین و بخدا الان براتون اشک میریزم که الهی همه منتظرا دامنشون سبز بشه  ، من با اینکه ۲سال قبلش میرفتم برای بچه اما بصورت پراکنده اونم فقط با قرص و آمپول هراز گاهی و هیچ نفهمیدم گل دخترمو کی باردار شدم کی بتا رفت بالا  چی شد همه چی بدون اینکه اینقدر مراحل آی وی اف رو دردکشیدم گذشت و دخترم به دنیا اومد و خب چرا دروغ بگم دلم دوقلو میخواست یا میگفتم خدایا دوتا دختر میخوام یه پسر یا حرفهای ناشکری دیگه  ،اینجا وقتی سختیها و صبرهای شماها رو دیدیم ازخودم خجالت زده شدم 😔

توکل بخدا گلم  اشکالی نداره من پایین ترم گفتم درسته با قرص و آمپول باردار شده بودم ولی فکر میکردم رحمم که یه بار گرفته برای باردوم هم میگیره مصافا اینکه جنین رو آماده میذارن توش  ، خدابه همتون صبر بده  چه مادرای خوبی میشین شما و قدر بچه هاتون رو میدونید اما من که دفعه پیش به این آسونی یاردار شدم قدرشو خیلی ندونستم  گاهی دعواش میکنم گاهی .......آخ خدامنو ببخشه هیچ نفهمیدم کی باردار شدم بتا چی شد بالارفت  کی ۳ماه شد کی ۶ماه  و در کل بچه خوبی هست اما منه احمق قدرشو ندونستم و بطور کافی لذت نبردم ازش  دلم میخواست خدا یه بچه دیگه بهم بده  اما خب قسمت نبود تا اون بالایی نخواد هیچی نمیشه  همه چی انگار وسیله است 

مرسى عزيزدلممم🥰

منم همينجور ضعفم خييييلى زياده

اما خب پا نشم ميميرم😜😂 اجبارا پاميشم با ى چيزى ضعفمو ميگيرم تا غذا اماده شه

ميوه زياد ميخورم من

میده عزیزم، حتما میده 🙏🏻 سعی کن استرس نداشته باشی و آرامش خودتو حفظ کنی. از اول انتقالت خیلی اضطراب داشتی

واقعا راه سختیه اما همیشه با خودت فکر کن هرچی خدا بخواد میشه و دست ما نیست. ما فقط باید یه نکاتی رو رعایت کنیم

انشالله خدا دخترتو حفظ کنه و بزودی یه برادر یا خواهر براش بفرسته

جنینهای دختر رو هم فریز کردی؟