ای بابا 😔
من کار می کنم، ولی خب به خاطر آمادگی برای میکرو خیلی کمتر کردم کارم رو... بخاطر اینم هست البته و بخاطر مسایل دیگه. می دونی مسئله اینجاست قبلا وقتی مشکلی ناراحتم می کرد یاد بچه دار نشدن و میکرو و هزار چیز باربط و بی ربط دیگه به بارداری نمی افتادم، اما الان به محض اینکه به هم بریزم، یاد مادر شدن و نشدن میفتم و همین به غصه هام دامن میزنه. حتی گاه فکر می کنم شاید اصلا بهتره من فکر بچه دار شدن رو از سرم بیرون کنم. کسی که انقدر زود خودش رو می بازه، چطور می خواد بچه داری کنه!
عزیزم این حالت طبیعیه
هممون یه جورایی درگیر این وضعیتیم این حسرتی که ما داریم حسرت بزرگیه
غم بزرگیه،من خودم گاهی وقتا فکر میکنم افسردگی گرفتم
ولی همش دارم تلاش میکنم حال خودمو بهتر کنم
یه وقتایی انقدر برای اینکه حالم خوب باشه دست و پا میزنم که خود به خود حالم گرفته میشه،
ولی بهت قول میدم خیلی زود مادر میشی بهت قول میدم
هممون از تو جمع رفتن از مهمونی رفتن انگار میترسیم
از اینکه تو فامیل بشنویم کسی باردار شده و دوباره مقایسه ها شروع بشه میترسیم از اینکه تو محل کار انقدر بهمون بگن تنبلیا بیار دیگه خسته شدیم
ولی یادت نره خدا خیلی بزرگه دلتو بسپار به خدا
حتما یه روزی نوبت ما هم میشه
خیلی خوبه که پیاده روی میری، سر کار میری،
کتابم بخون مثلا معجزه راندا برن,سریال ببین،سعی کن هر کاری بکنی که شاد باشی،اگر موضوعی هست که آزارت میده یه مدت خودتو بزن به بیخیالی یه جوری حل و فصلش کن که حالت خراب نشه
یه مدت به هیچی گیر نده،شمع روشن کن ،گل بخر واسه خودت،چه میدونم موهاتو رنگ کن ،ناخن بکار هر چیزی که بهت کمک میکنه شاد بشی🌹🌹🌹
و هر روز به خودت بگو که من مادر میشم خیلی زود❤🧡💙💚
سلام دوستان من دو بار طبیعی حامله شدم قلب تشکیل نشده الان ماه دیگه انتقال دارم خیلی میترسم دوباره این اتفاق برام بیوفته میشه لطفا راهنماییم کنید چکار کنم؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز