عزیزم ببین میفهممت.....
نمیتونم جای تو تصمیم بگیرم......
چون هیچ کس جای دیگری نیست.....
اما خودمو جات میذارم و حس خودمو میگم.
ما خودمونم شرایط مالی سختی داریم اما من حتی یه لحظه هم به سقط فکر نکردم....
همه زندگیمو میدم برا هر دوشون.....
ببین عزیزم هر دوشون برا من معجزه محسوب میشن.....
من شخصا خودم خیلی بهم فشار میاد اما یه نگاه بهشون میندازم همه خستگیم از تنم میره.....
اما خوب دیگه بعد پسرم که دیدم غیر ممکن نیست بارداری ما، همه جوره مواظبم دیگه سومی نیاد چون واقعا تصورشم نمیتونم بکنم از پسش بر بیام اما با وجود این همه محافظت که احتمال باردار شدنم دیگه واقعا صفره اگه با گرد افشانی بازم باردار بشم بازم به سقط فکر نمیکنم.....
ببین بارداری ماها معجزست پس گلامونم معجزن...
اگه لایقشون بشیم باید قدر بدونیم.....
من نمیخوام کسیو قضاوت کنم.....
اما به نظرم سقط رو فقط اونایی میتونن بهش فکر کنن که میدونن راحت باردار میشن اما به جای جلوگیری کردن ببخشینا خودخواهانه رفتار میکنن و راحتن بعد راحت میرن به سقط رو میارن.....
اما من شخصا سر پسرمم که باردار شدم هنوزم باورم نمیشه با اون شرایطم میشد باردار شد....
اونم ما با اون همه مشکل و مانع سر راه بارداریمون......
الان دیگه واقعا شانس بارداری رو صفر کردیم.....
اما به این نتیجه رسیدم واقعا غیر ممکن مطلق نداریمممممم.....
بازم فکراتو بکن واقعا سخته.....
غیر بحث مالی مسولیت بچه ها سخته.....
خوب تربیت کردن کلا خیلی سخته.....
خوب بزرگ کردن واقعا همت میخواد جدای از بحث مالیش....
انرژی روحی روانی به نظر من مهمتره.....
انشالله که همه جوره از پسش بر میایی.....
بازم خودت بهتر میتونی تصمیم بگیری......
خوب فکر بکن بعد تصمیم بگیر......
یا بازم مثل دفعه قبل به خدا بگو بهترین راه رو جلو پات بذاره!!!!!!
اون دفعه ضرر نکردی انشالله این دفعه هم بهترینها براتون اتفاق میفته.....