2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046177 بازدید | 684501 پست
آخه اونم خیلی دلش میخواست مادر بشه به هر حال مادر شدنت رو بهت تبریک میگم😍😍

فدات بشم ممنوووووون😘😘😘

میدانی گاهی باید حتی بی دلیل شاد باشی  گاهی باید در هجوم مشکلات آرام ترین فرد زمین باشی امید همیشه هست و سختی ، بخشی گذرا از زندگی 🌷امیدت فقط به خدا باشد🌷

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خوب اینکه چند سلولین چه فرقی دارن؟

ببین سه روزه ها نهایت هشت سلولی هستن ولی تعداد سلول ها هم مثلا کمترم باشم مشکلی نیست ،اگه این سه روزه رو بزارن دو روز دیگه بمونه میشه ۱۰۰ سلولی حدودا ینی بلاست  من تو یه نی مثلا سه تا هشت سلولی a  داشتم یه ۶ سلولی ab و دو تا ۴ سلولی ab

ببین سه روزه ها نهایت هشت سلولی هستن ولی تعداد سلول ها هم مثلا کمترم باشم مشکلی نیست ،اگه این سه روز ...

من تو این تعیین جنسیتی که کردم ۳ تا پسر بود 

۲تاشون گرید a۸سلولی 

یکی گرید b ۶سلولی

قراره یکی یکی انتقال بدم خوبه این

گر مسلمان/گر مسیحی/گر یهود... آدمی باشید مذهب هر چه بود

اها دکتر ژنتیک که ما گفتیم یکی بزارین فت بهترین کاره چون یهو انکان داره همین یکی دوقلو بشه مریض داشتیم‌زیاد اینطوری 

خیلی عجیبه مگه میشه؟

گر مسلمان/گر مسیحی/گر یهود... آدمی باشید مذهب هر چه بود
استرومارینم قطع کرد یه پرستار بود گفت سنش زیر۳۳ ها به دکتر ولی دکتر گفت نه قطع کنید نمیدونم منظ ...

سمانه جان انوکسا مال من این شکلیه

و از داروخانه کلینیک سارا گرفتم اونجا میرفتم پیش دکتر فروتن.منم اولش هپارین میزدم اما بعدش که انشاللله مثبت شی از اینا میده.البته من فهمیدم اینا هر چیزی رو که داروخانههمونجا داره مینویسن

💜💜💜💜خدایا هر چقدر سپاسگزاری کنیم کمه⚘خدایا با تمام وجود و تمام قد ازت تشکر میکنم بخاطر فرزند سالم و صالح و زیباییکه بهم بخشیدی خودت نگهدارش باش و تو بهترین حافظی برای ما💜💜💜💜دوستت دارم
بچه ها جون سلام من ۴ روزه عقب انداختم،الان بی بی ریما زدم اینجوری شده،بلافاصله دو خط شد ،تو رو خدا ...

ای جانم😍😍😍 مبارک باشه.چه خط پررنگی هم داره😍😍😍😍😍😍😍

خدایا شکرت بخاطر هدیه قشنگت.
اره دقیقا پسرم وقتی پوشکش کثیفه بیقراری مبکنه ک باید زود عوض شه... رلستی پستونک هم میدی؟پسرم.خیلی د ...

ان شا الله بي قراريهاش نهايت تا يك ماه ديگه خيلي كمتر ميشه ، نه عزيزم من نه دخترم و نه پسرم پستونك نخوردن يعني يك چند باري هم گذاشتم توي دهنشون شوت كردن بيرون . 😊😊😊😊

سمانه جان انوکسا مال من این شکلیه و از داروخانه کلینیک سارا گرفتم اونجا میرفتم پیش دکتر فروتن.منم ا ...

یه سوال داشتم خانمی

علائم تون توی دوره انتقال چی بود؟من روز یازده انتقالمم من فقط ترشح سفید دارم و امشب هم کمی تخمدان راستم تیر کشید بنظرتون عادیه؟

خــــدا امیــد من است...
سمانه جان انوکسا مال من این شکلیه و از داروخانه کلینیک سارا گرفتم اونجا میرفتم پیش دکتر فروتن.منم ا ...

ممنون عزیزم چرا الان هپارین داده؟خونم خیلی رقیق شده جوری که شوهرم امپول زد اینقدر خون ازش اومد که دستپاچه شد شوهرم

میدونی سختترین قسمتش کجاست زینب جون؟اینکه پنجشنبه که دعوامون شد من همون لحظه فهمیدم بچم یه چیزیش شد و یهو خونریزی که کم شده بود شدید شد اومدم بهش گفتم ولی اصلا براش مهم مبود بهش گفتم بچم یه چیزیش شد میدونم 

فقط نگام کرد از خونه اومدم بیرون خودمو رسوندم خونه خواهرم داشتم از درد تو راه میمردم تو ترافیک میخواستم ماشینو ول کنم بگم منو ببرید دکتر ، تا رسیدم خونه خواهرم اونجا یهو شدیدتر گرفت و دیگه ول نکرد با اون وضع با صورت بادکرده و درد شدید،بعد یهو درد تموم شد ،گفتم نرم خونه مامانم منو با اون وضع نبینه ، اینا واسه پنجشنبه بود و شنبه رفتم سونو گفت پنجشنبه قلبش واستاده اومدم بیرون مطب خواهرم زنگ زد گفت چی شد گفتم من که گفتم پنجشنبه ار دستش دادم و .. گفت ز بزن به شوهرت بگو باید بدونه کاش دستم میشکست ز نمیزدم جواب نداد یک ساعت ج نداد من برگشتم خونه خواهرم پیام دادم بعدش ز زد گفتم اینطوری شده گفت خیره ایشالله یعنی خنجر زد تو قلبم ، بعدش دیگه کرم زدم صورتم اومدم خونه مامانم ، اصلا وقت نداشتم تنها بمونم اصلا نشد ، اومدم خونه مامانم و هیچ زنگی نزد خبری نگرفت ..سختترین قسمتش همینه که خونه خودمم نیستم اون پست فطرت هم هیچ ابراز پشیمونی نکرد دیشب پیام داد واقع بین باش من مقصر از بین رفتنش نیستم تو همش خونریزی داشتی در هر صورت میفتاد دلم میخواد خرخرشو بجوم 

مادر شوهرم ده بار ز زده به مادرم که اگر اون روز نمیرفت اینطور نمیشد مامانم شست پهنش کرد گفت بیخود کردین واسه پسر بی مسئولیتتون زن گرفتین که به زن حاملش رحم نکرد که هیچ چند شبه زنش نیست یه خبر نمیگیره 

دیگه دلم نمیخواد برگردم تو اون خونه لعنتی ، فردا صبح باید برم واسه سقط ، طاقت اینکه مامانم پیشم باشه ندارم میخوام تنها برم واسه خودم عزاداری کنم طاقت ندارم مادرمو ناراحت کنم اگر تنها باشم محکم ترم ، نمیدونم واسه سقط بچه مرده هم اجازه پدر لازمه یا نه؟ اگر کسی میدونه بهم بگه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792