عزیزم بهار یه میکروی منفی داشت بعد اون سقطش و بعدش به لطف خدا طبیعی باردار شد.......
شاینا جون منتظره دوران استراحتش تموم بشه و بره برا انتقال فریزش و به لطف خدا دوقلوهاشو این دفعه صحیح و سالم بغل کنه.......
شادی جونم یادمه میخواست یواش یواش وارد سیکل بشه الان دقیقا نمیدونم تو چه مرحله ای هست.......
راستی شوکول (شکلات عسلی)یادته؟
اونم مامان شده و ایشالله ماه دیگه زایمان میکنه......
شایلی جونم زایمان کرد......
خلاصه یکی یکی دوستامون دارن مامان میشن به لطف خدا.......
ایشالله دونه دونه دوستای منتظرمون مامان بشن......