چقدر نفرت انگیزن حالم ازشون ب هم میخوره نمیدونم چ هیزم تری بهشون فروختم جز اینکه بچشونو ضبط و ربط کنم طلا بفروشم یدم خونه بخره هیچ بی احترامی نکردم ولی اینا انگار ن انگار من مهمونشون هستم نمیخام بیام ولی همش شوهرم زورم میکنه خودشم ی سره خونه بابام ایناست روم نمیشه بگم نمیام الان با بچم خابیدیم پنکه خاموش شده پا نمیشه روشن کنه
خودت پاشو
تند تند میری؟
بازم خوبه شوهرت داماد خوبی برای پدر ومادرت هست همین یه دنیا ارزش داره.
نظرت چیه خودت پنکه رو روشن کنی و چای دم کنی؟
خب خودت بلن شو روشنش کن
فک کنم تو خیلی حساسی
پاشو خودت چای درست کن ک از رو بره پنکه رو هم روشن کن اینو دیگه خدایی وظیفه اون نیست😂
خودت برو چای بریز برای خودت پنکه ام
روشن کن
اصولا بدون دعوت میرین خونه مادر شوهرت؟
کی بلند بشه روشن کنه؟
چرا توقع داری دیگران برات چایی بیارند و پنکه روشن کنند!؟؟؟؟؟؟
دیگه واقعا زیادی پر توقع این😐😐
والا عروسای قبل از چاه میرفتن اب میوردن
الان اتفاقا انقد مادرشوهرا بهتون رو‌میدن یه پنکه هم زورتون میاد برا خودتون بزنین
من باشم میگم فلانی چایی میخورید براتون بیارم؟
یکی مثل من پیدا شد من میرفتم میگفت چایی ک نمیخورین منم روم نمیشد میگفتم ممنون همه گفتن بگو ی بار چرا میخورم گفتم ی چایی اورد ک نمیشد نگاش کرد
منم زوری میبرد شوهرم ابن اخری ک رفتیم هیچی ندادن بخوریم ما شهر دیگ ایم بعد کن ضعف کردم فشارم افتاد رفتیم درمانگاه و بعد بیرون شام خوردیم فک کردیم شام اونحاییم بعد اون دیگ شوهرم گفت نمیخواد بیای هیچ وقت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز